ادامه از صفحه اول
خون پاك برادرم حاج قاسم
نمي‌توانند آن را بزك كنند. خون خاصيتي دارد كه دست دروغ، ريا و تزوير را رو مي‌كند. وقتي حضرت سيدالشهدا را در صحراي كربلا به شهادت رساندند، دستگاه‌هاي تبليغاتي بني‌اميه تلاش كردند بر خون آن بزرگوار سرپوش بگذارند، حتي آن را امري طبيعي جلوه بدهند، ولي تاريخ نشان داده است صداي خون از هر صدايي بلندتر است. ما معجزات زيادي از خون مظلوم ديده‌ايم. هم در سال‌هاي انقلاب اسلامي، هم در روزگار دفاع مقدس، چيزي كه باعث شد صداي حق‌طلبي، آزادي‌خواهي، دينداري و وطن‌دوستي خاموش نشود، خون‌هايي بود كه مظلومانه بر زمين ريخته شد و دامن ظالمان و جنگ طلبان را گرفت. ما خاطره‌هاي زيادي از اين شهادت‌ها داريم، هم در جبهه‌هاي جنوب، هم در سوريه و عراق و... گفت: ره نه اين است، ره آغشته ما افتاده است/ از ازل تا به ابد كشته ما افتاده است. دستگاه‌هاي تبليغاتي غرب مي‌توانند بام تا شام اين جنايت آشكار را توجيه كنند، رسانه‌هاي خودفروخته مي‌توانند با پول ثروتمندان زور و تزوير تصويري واژگونه از آنچه در عراق اتفاق افتاد به گوش مردم دنيا برسانند، مزدوران وطن‌فروش مي‌توانند بابت شهادت اين فرزند برومند ملت ايران شادي و پايكوبي كنند، امريكايي‌ها مي‌توانند چند روز اين ترور بي‌شرمانه را پيروزي براي خود قلمداد كنند ولي كيست كه نداند شهادت مظلومانه حاج قاسم خون تازه‌اي در رگ‌هاي مقاومت خواهد شد و آزادگان و ظلم ستيزان را متحد خواهد كرد و چه حيرت‌انگيز حاج قاسم نيز عين كربلاييان با سر و دست بريده به ديدار معبود رفت. حالا روزي را به ياد مي‌آورم كه سردار پشت تريبون‌هاي رسمي وعده پايان داعش را به گوش مردم ايران رساند و اعلام كرد حيات نكبت‌بار اين گروه تروريستي به زودي به پايان خواهد رسيد. آن روز بركشندگان داعش دندان تيز كردند تا خون اين مرد بزرگ را بر زمين بريزند؛ ريختند ولي نمي‌دانند خداوند انتقام مظلومان و حق‌طلبان و مومنان و مجاهدان را از عمله ظلم خواهد گرفت. اين وعده الهي است و ما به آن ايمان داريم. خداوند روح برادر شهيدم، حاج قاسم سليماني را با ارواح طيبه شهداي كربلا محشور كند.
مرد سال‌هاي سخت
حاج قاسم سليماني و همرزمان وي، از تبار مردان افسانه‌اي اين مرز و بوم بودند كه در كنار مجاهدت‌هاي خود در دفاع مقدس، در برابر داعش ايستادند و با كمترين هزينه سوريه و عراق را از چنگ سفاكترين نيروي شبه‌نظامي دنيا كه مستظهر به همراهي امريكا، اسراييل و عربستان بود نجات دادند. فقدان اين سردار بزرگ اسلام اگرچه جانكاه است اما در حركت عظيم ملت براي برقراري عدالت و نهادينه كردن آرمان‌هاي انقلاب و جمهوري اسلامي ذيل انديشه‌هاي امام خميني و هدايت عالمانه مقام معظم رهبري خدشه‌اي ايجاد نخواهد كرد. يقين بدانيد كه خون قاسم سليماني و سليماني‌ها هرگز به هدر نخواهد رفت و تا ايران، ايران است، راه‌شان و مرام‌شان و منش‌شان ادامه خواهد داشت. راهي كه نهال آن را سليماني‌ها كاشته‌اند و فرزندان اين آب و خاك به عنوان پاسبان‌هاي اين درختان تنومند، اجازه دست‌درازي به هيچ دشمن و معاندي را نخواهند داد و انتقام سختي از عاملان جناياتي چون ترور روز جمعه سردار شهيد سليماني خواهند گرفت. درست همان‌گونه كه در قرآن كريم آمده است: در ميان مومنان مرداني هستند كه بر سر عهدي كه با خدا بستند صادقانه ايستاده‌اند؛ بعضي پيمان خود را به آخر بردند (در راه او شهيد شدند) و بعضي ديگر در انتظارند و هرگز تغيير و تبديلي در عهد و پيمان خود ندادند. روح‌شان شاد و راه‌شان پر رهرو باد.
صادق و روراست
با خانواده ما ابراز همدردي كردند. اين ارتباط باعث شده بود تا بنده نيز به سبب مسائل مختلف چند باري بعد از فوت پدرم با ايشان ملاقات‌هايي را داشته باشم و در اين جلسات و با شناخت بيشتري كه از خلقيات آن شهيد پيدا كردم بيش از پيش علاقه‌ام به ايشان بيشتر و بيشتر مي‌شد. گذشته از اين ارتباط و شناخت، سردار سليماني در دنياي جهاد و جنگ‌هاي چريكي و مبارزه عليه باطل چهره‌اي بين‌المللي و شناخته شده بود. سابقه رشادت‌ها و جانفشاني‌هاي او به سال‌ها قبل و دوران جواني او برمي‌گردد. يعني زماني كه با سني كمتر از 20 سال وارد جبهه جهاد جنگ تحميلي شد و تا روز آخر عمر خود مانند يك سرباز «صفر» فرمانبردار اوامر رهبري بود. اين فعاليت‌ها بعد از جنگ نيز با خدمت در يكي از لشكرهاي كرمان سپس در سپاه قدس ادامه پيدا كرد و تا روز شهادتش همواره با جديت به خدمت براي كشور و اعتقاداتش و رهبري ادامه مي‌داد. يكي از ويژگي‌هاي سردار سليماني، جديت ايشان در انجام امور محوله و ماموريت‌هاي داخلي و خارجي و جبهه‌هاي جنگ بود به گونه‌اي كه برخلاف بسياري از مديران امروزي كه از دفتر كار و منزل خود مديريت مي‌كنند، سردار همواره در خط مقدم عمليات‌هاي مختلف بود و رشادت‌هايشان از شماره خارج شده بود. به همين جهت معتقدم كه گرچه فقدان ايشان در ظاهر شايد ضايعه‌اي براي كشورمان باشد ولي در عمل مي‌تواند، بهترين دليل براي تقويت همبستگي بين ايرانيان و حتي كشورهاي مسلمان منطقه باشد تا در كنار كوتاه كردن دستان تمامي دشمناني كه چشم طمع به اين مروز و بوم دارند مانند هميشه پرچمدار درايت و صلح در منطقه باشند.