قاسم سليماني اسطوره ملي ايران
نيوشا طبيبي
اين سوي دنيا، در اين خطه غرب آسيا كه ملت‌ها مجهز به ابزاري مانند سينماي هاليوود يا شبكه‌هاي خبري دروغ‌پرداز جهاني مانند فاكس و امپراتوري روپرت مورداك نيستند، كسي به سادگي لقب قهرمان نمي‌گيرد، بي‌جهت و بي‌پايه، تصويرش بر سينه و ديوار نمي‌نشيند. در غرب از آدمكش‌هاي حرفه‌اي نژادپرست ارتش‌هاي‌شان در هاليوود، قهرمانان آزادي و رهايي مي‌سازند و داستان‌هاي دروغيني از مقابله آنها با نيروهاي شر مي‌سرايند. اين قهرمانان دروغين در حد فروش همان فيلم‌ها مي‌مانند و چند سال بعد فراموش مي‌شوند و عقلاي عالم هرگز دروغ‌هاي بزرگ هاليوود و دستگاه تبليغاتي غرب را باور نمي‌كنند.
در شرق، در منطقه‌اي كه ما زندگي مي‌كنيم، نه تنها مورد هجوم و حقد و دشمني امپراتوري نژادپرست و انسان‌ستيز تبليغات سرمايه‌داري غرب هستيم بلكه بي‌عملي و بدسليقگي و معمولا شعارزدگي دستگاه تبليغاتي خودي هم صداي ما را وارونه به جهان مي‌رساند. در طول تاريخ هم كم و بيش چنين بوده. ما ايرانيان چندان عادت به تاريخ نويسي نداشته‌ايم. ما كورش و بسياري از قهرمانان ملي خود را از متون يوناني باز شناختيم. آنها توانستند سرداران خود را كه عالمي را به آتش كشاندند قتل‌عام كنند، نجات‌دهنده انسانيت و قهرمان و مبارز با بربرها - يعني ما طلايه‌داران تمدن - جا بزنند. تاريخ اما معجزه مي‌كند، چهره درخشان قهرمانان ملي ايران از زير غبار سنگين دروغگويي‌هاي دشمنان تلالو انوار خود را به قرن‌ها بعد و به روزگار ما رساند.
قهرمانان ما تبديل به اسطوره‌هاي شكست‌ناپذيري شدند كه از پس سي قرن خبر رشادت‌ها، آزادي‌بخشي‌ها، مودت‌ها و مهرباني‌ها و رفتار انساني و اخلاقي آنها با ملت‌هاي تحت ستم، حتي آنها كه مغلوب ما شده بودند، به مامروزي‌ها رسيد.
آن سرداران و قهرمانان، نه تنها به پاداش رفتار اخلاقي و الهي خود نامي ماندگار يافتند، بلكه هاله‌اي از تقدس و احترام پيكر تاريخي آنها را فرا گرفت. اسطوره‌ها چنين زاده مي‌شوند. آنها مايه افتخار و انسجام و اتحاد ملي و سرمشق ما ايرانيان شدند. از ابتداي برپايي ايران تا اعتلاي فرهنگي و اخلاقي آن در آشنايي با اسلام و بعد در مقاطع گوناگون تاريخي اين قهرمانان مايه حيات ملي شدند.
سردار و قهرمان ملي ايران، نجات‌دهنده ملل تحت ستم منطقه كه فراتر از نژاد و مليت مي‌انديشيد و عمل مي‌كرد، سال‌هاي زيادي را صرف كوتاه كردن دست ظالمان و كودك‌كش‌ها و متجاوزان به حريم انسانيت كرد. بي‌هيچ تبليغي، بدون حمايت هيچ شبكه جهاني و مهندسي خبر و شگردهاي تبليغاتي مدرن، ملل منطقه و ايرانيان - با هر عقيده و مرام - او را بر دل‌هاي‌شان نشاندند، برايش موسيقي و ترانه سرودند، تصويرش را بر لباس‌ها و در و ديوار شهر و خانه‌هاي‌شان نقش كردند و دوستش داشتند.
بي‌گمان سردار قاسم سليماني پيشتاز شهداي وطن و شهداي راه انسانيت و مهرورزي و خداپرستي به صف اسطوره‌هاي جاويد ملي ايران و تاريخ جهان پيوست و براي هميشه زنده خواهد ماند. چه سعادتي بالاتر از اينكه كسي براي هميشه تاريخ در اذهان به نيكي بماند و ياد و خاطره‌اش الهام‌بخش آزادي‌خواهان و ايران‌خواهان شود. پاداش كساني كه براي سعادت و آزادگي بندگان خدا و كاستن از رنج ديگران قيام مي‌كنند، جاودانگي است. بامداد ديروز قاسم سليماني به اسطوره ملي ايران و به نماد آزاديخواهي و انسان‌دوستي جهانيان تبديل شد و به صف افتخار‌آفرينان تاريخ ايران پيوست.