برخيز و اول بكش (354)
فصل سي و دوم –شقايقها را بچين
بمبگذاران انتحاري
نويسنده: رونن برگمن / ترجمه: منصور بيطرف
سه روز بعد از ضربه به خانه ابوراس، درست پيش از ساعت 6، يك مرد كه لباس نظامي بر تنش بود و يك كولهپشتي بزرگي را حمل ميكرد به گروهي از صدها سرباز ايدياف كه در خارج از پايگاه ارتش تزريفين در گرماي بعدازظهر منتظر ايستاده بودند، ملحق شد. ايستگاه اتوبوس و پست «سواري مجاني» سقف بلندي داشت تا مردم را از اشعه تند آفتاب مصون دارد و مردان در آنجا براي اتوبوس يا كسي كه خوشحال از اينكه به سربازاني كه براي شروع مرخصي كوتاهشان عجله دارند، پيشنهاد سوار شدن به خودرو را ميدهد، منتظر بودند.
چند دقيقه بعد، يك گشت ايدياف به ايستگاه نزديك شد. آن مرد كه يك بمبگذار انتحاري حماس بود، در ظاهر ترسيد كه رد او را زده باشند و دكمه را فشار داد.
9 سرباز كشته شدند و 18 نفر زخمي شدند.
حماس داشت به خاطر حملهاي كه به خانه ابوراس شده بود و چهرههاي سياسياش را ترور ميكردند انتقام ميگرفت. حماس براي گرفتن انتقام به همان فناوري پايين، تاكتيكهاي ترور بالا برگشته بود كه منجر به تشديد رواني اسراييل در وهله اول شده بود: بمبگذاران انتحاري.
اين ماموريت به مركز فرماندهي حماس در رامالله كه تقريبا يك هسته در ارتباط با چندين بمبگذاران انتحاري بالقوه از بيت لقيا، يك دهكده فلسطيني در شمال غربي بيتالمقدس داشت، واگذار شده بود. يك روز پس از جمله تزريفين، يك بمبگذار انتحاري ديگر به رستوراني در بيتالمقدس اعزام شد اما او در آخرين لحظه به خاطر ترسي كه بر او غلبه كرد عقب نشست. يك بمبگذار ديگر براي ماموريت استخدام شد، اياب ابوسليم، مرد جواني كه يك روز بعد خودش را در پست «سواري مجاني» منفجر كرد.
توضيح: استفاده از واژه تروريستهاي فلسطيني براي حفظ امانت در ترجمه است
نه اعتقاد مترجم و روزنامه