جايگاه معلولان روستانشين
سهيل معيني
آيا برنامه توانبخشي مبتني بر جامعه به اهداف خود رسيده است؟! محور برنامههاي توسعه اجتماعي و فقرزدا، تمركز روي گروههاي پاييندست اقتصادي جوامع از جمله آن گروههاي اجتماعي است كه به دلايل مختلف در معرض محروميتهاي مضاعف و چندلايه اقتصادي هستند. حاشيهنشينهاي شهرها، روستانشينان، افراد داراي معلوليت، زنان و كودكان از مصاديق بارز اين گروهها هستند. در اين ميان برخي گروهها واجد شرايط چندگانه محروميتهاي اقتصادي و اجتماعياند، مانند افراد معلول روستانشين كه به دليل محدوديتهاي جسمي و حسي خود محروميتهاي چندلايه تركيبي را متحملند. اين شهروندان گذشته از تحمل تبعيضهاي مستقيم و غيرمستقيم اجتماعي ناشي از معلوليت خود شرايط مشابه محروميت روستانشينان را از چتر برنامههاي توسعه اجتماعي و فقرزدا و عدم تخصيص منابع كافي مالي را نيز به دوش ميكشند. به منظور حل مشكلات درهم تنيده اين گروه از افراد معلول سازمان بهداشت جهاني برنامه توانبخشي مبتني بر جامعه را با هدف جذب ظرفيتهاي اجتماعي محلي در جهت حل مشكلات افراد معلول روستانشين تدوين و رهبري اجراي آن را به ويژه در كشورهاي در حال توسعه برعهده گرفته است. در كشور ما نيز اين برنامه از بدو تدوين و ابلاغ به عرصه برنامهريزي سازمان بهزيستي راه يافته است. اما بايد ديد وضعيت زندگي حدود 400 هزار معلول روستانشين كشور حاكي از موثر بودن اين برنامه و تحقق آن در ميدان عمل بوده است؟ اگر به مسير تحول تشكيلات تدوين و اجراي برنامه توانبخشي مبتني بر جامعه «CBR » در طول دهههاي اخير توجه كنيد به جز سير نزولي تشكيلات و نيروي انساني متخصص فعال در اين عرصه نتيجهاي حاصلمان نميشود. متاسفانه اين روند منحصر به مديريت فرد مشخصي در سازمان بهزيستي نبوده است. پاسخ به پرسشهاي زير ميتواند مبين شاخصهاي موفقيت برنامه توانبخشي مبتني بر جامعه در روستاها و شهرهاي كوچك ما باشد. ميزان دسترسي معلولان روستانشين به خدمات توانبخشي تا چه حد است؟ برنامههاي اشتغالزا با تمركز روي افراد معلول تاچه حد توانسته معلولان روستايي را صاحب شغل و درآمد كند، بهويژه اگر درنظر گيريم. عمده فعاليتهاي اقتصادي در سطح روستاها مبتني بر كار و كسبهاي توليدي است. تا چه حد معلولان توانستهاند از آموزشهاي برنامههاي توانمندسازي برخوردار باشند؟ واقعا جاي پاي شبكه خدمات سازمان بهزيستي را در روستاها چگونه ميتوان يافت؟ به نظر ميرسد سازمان بهزيستي بيش از توجه به ارايه گزارش در عرصه اجراي توانبخشي مبتني بر جامعه به سازمانهاي بينالمللي بايد با تغيير اساسي رويكرد خود تشكيلاتي نيرومند را در قالب شبكه خدمات روستايي ايجاد كرده و درقالب برنامههاي مدون پنج ساله، بودجه و منابع انساني لازم را براي ارتقاي سطح زندگي معلولان روستانشين پيشبيني كنند. هر چند محتواي اصلي توانبخشي مبتني بر جامعه بهكارگيري ظرفيتهاي اجتماعي و انساني محلي در جهت بهبود سطح زندگي و مشاركت اجتماعي افراد معلول ساكن روستاها و حاشيه شهرها و شهرنشينان شهرهاي كوچك زير 50 هزار نفر است اما بهكارگيري اين ظرفيت فقط در قالب برنامههاي مدون توسعه اجتماعي و تحتنظر كارشناسان خبره برنامهريزيهاي روستايي و سازماندهي تسهيلگران محلي در شبكههاي عملياتي ميسر است. توانبخشي مبتني بر جامعه را نميتوان با نيروهايي محدود، فاقد برنامه از دفاتر شهري هدايت و اجرا كرد و اگر نه حاصل كار همان است كه ميبينيم. اميد است اين تغيير بنيادي نگاه و رويكرد را بهزودي در برنامهريزيهاي سازمان بهزيستي ببينيم.