• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۶ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4571 -
  • ۱۳۹۸ شنبه ۵ بهمن

كتاب‌هايي كه ايزابل آلنده را ساخت

«هزار و يك ‌شب» را پنهاني مي‌خواندم

علي بهرامي

ايزابل آلنده، نويسنده شيليايي را كه جنبه‌هايي از ژانر رئاليسم جادويي در برخي آثارش ديده مي‌شود، با خلق رمان‌هاي «خانه ارواح» و «شهر جانوران» مي‌شناسيم و در ستون «كتاب‌هايي كه من را ساخت» در روزنامه گاردين درباره خواندن داستان‌هاي افسانه‌اي در دوران كودكي و تاثير گابريل گارسيا ماركز صحبت كرده است.

كتابي كه در حال حاضر مي‌خوانم: رمان «خانه هلندي» نوشته آن پتچت است و در ماشين به نسخه صوتي كتاب «احتمال دارد ...» نوشته ريچارد روسو گوش مي‌دهم. بايد تراشه‌اي در ذهنم بگذارم كه هنگام خواب هم بتوانم كتاب بخوانم.

كتابي كه آرزو مي‌كنم آن را نوشته بودم: «جنگ و صلح» و البته مجموعه كتاب‌هاي هري پاتر است.

كتاب‌هاي تاثيرگذار: «هزار و يك‌شب». هنگام بلوغ اين كتاب را خواندم، وقتي هورمون‌هايم داشتند مي‌تركيدند. بيروت بوديم و در كابينت آشپزخانه پنهان مي‌شدم چون فكر مي‌كردم حرف‌هاي ممنوعه در آن هست. من را چنان در دنياي فانتزي و تمنا غرق كرد كه هرگز نتوانستم از آن بيرون بيايم.

كتابي كه طرز فكرم را عوض كرد: طرز فكرم را عوض نكرد بلكه ثابت كرد ديوانه نيستم، كتاب «خواجه مونث» نوشته ژرماين گرير.

كتابي كه نتوانستم تمامش كنم: صدها كتاب را نتوانستم تمام كنم. اگر تا صفحه 60 كتاب حوصله‌ام از آن سر برود، كتاب را كنار مي‌گذارم. و اين را هم بگويم كه نمي‌توانم درباره خشونت بخوانم (مثل كتاب «رواني امريكايي» نوشته برت ايستن اليس) يا داستاني كه رفتاري بي‌رحمانه با حيوانات در آن تصوير شده باشد نمي‌توانم بخوانم.

آخرين كتابي كه با خواندنش گريه‌ام گرفت: «بزرگراه شيطان» نوشته لوييس آلبرتو ارريا درباره اهالي بيچاره مكزيك و امريكاي مركزي كه سعي دارند از مرز عبور كنند و خودشان را به ايالات متحده امريكا برسانند.

كتابي كه از نخواندنش شرمسارم: «در جست‌وجوي زمان از دست رفته» اثر مارسل پروست.

كتابي كه هديه مي‌دهم: «دل‌شكسته پذيرا: چگونه دوران دشوار به رشد ما كمك مي‌كند» نوشته اليزابت لسر و به دوستان حيوان‌دوستم رمان «لي‌لي و اختاپوس» نوشته استيون رولي را هديه مي‌دهم.

نخستين خاطره من از كتاب خواندن: داستان‌هاي افسانه‌اي اسكانديناويايي با تصويرهاي زيبا.

مطالعه‌اي كه باعث تسلي‌ام مي‌شود: كتاب نمي‌خوانم، دفتر يادداشتي خالي را برمي‌دارم تا ايده‌هاي رمان بعدي‌ام را در آن بنويسم.

كتابي كه زندگي‌ام را عوض كرد: كتاب خودم «خانه ارواح» زندگي‌ام را عوض كرد. صدايي به من داد و زماني كه زندگي‌ام سر به ناكجاآباد گذاشته بود، از من نويسنده‌اي ساخت.

كتابي كه تاثيري شگرف روي نويسندگي‌ام گذاشت: «صد سال تنهايي» نوشته گابريل گارسيا ماركز. هنگام خواندنش احساس مي‌كردم مي‌توانست داستان خانواده من باشد؛ مثل شنيدن صداهاي پدربزرگ و مادربزرگم بود.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون