طرح توسعه يا طرح ساماندهي؟
زهرا نژادبهرام
طرح توسعه دانشگاه تهران در واقع طرح ساماندهي دانشگاه تهران بود كه در عمل به طرح توسعه دانشگاه تبديل شد. بررسيهايي كه از جانب شوراي عالي معماري و شهرسازي صورت گرفت و تلاشهايي كه مردم براي تعيين تكليف وضعيت خود كردند، نهايتا منجر به اين شد كه دانشگاه تهران طرح خود را در اختيار شوراي عالي معماري و شهرسازي قرار دهد، كميتههاي اين شورا طرح را بررسي كردند و نهايتا نتيجه بررسيها به صحن شورا رفت. جمعبندي تمام مطالعات شوراي عالي معماري و شهرسازي اين بود كه دانشگاه تهران ميتواند طرح خود را روي واحدهاي تملك شده پي بگيرد، حريم طرح باقي بماند اما مردم اجازه داشته باشند نسبت به املاك خود پس از 20 سال اراده قانوني نشان دهند، مشروط به اينكه كاربريها با توجه به كاربري محدوده تعريف شود. اين مصوبه در ارديبهشت 1398 به مردم احساس خوبي داد و پس از گذشت 20 سال بالاخره وضعيت خانههاي مردم تعيين تكليف شد. پيش از اين با اينكه دانشگاه تهران توانسته بود در دهه 80 برخي از خانهها را با ارز بخرد اما پس از آن ديگر توان مالي براي خريدن ساير خانهها را نداشت. همين مساله بود كه وضعيت بسياري از ساكنان را در يك وضعيت بيسرانجام قرار داده بود. طرح دانشگاه كه هنوز دقيقا مشخص نيست، طرح توسعه است يا طرح ساماندهي از هر جهت قابل بحث و پيگيري است. اگر بخواهيم از منظر قانوني به اين طرح و روندي كه طي كرد، نگاه كنيم طبق قانون عاليترين نهادي كه ميتواند در مورد طرحهاي شهري نظر دهد، شوراي عالي معماري و شهرسازي است. نظر اين شورا نسبت به طرح دانشگاه تهران اين بود كه طرح نيازمند بازنگري است و از مصالح شهر نيست. طبيعتا بايد به قانون تمكين كرد و نظر شوراي عالي شهرسازي را پذيرفت. شوراي عالي متشكل از 5 وزارتخانه است و وزارتخانههاي ديگري چون ميراث فرهنگي، جهاد كشاورزي و وزارت دفاع هم در اين شورا حضور دارند زيرا نميتوان نسبت به طرحهاي جامع شهري به آساني عبور كرد و آنها را ناديده گرفت. شوراي عالي معماري و شهرسازي با در نظر گرفتن مصالح مردم، مصالح دانشگاه و مصالح شهر به مصوبه ارديبهشت سال جاري رسيد اما حالا دانشگاه در اقدامي از اين مصوبه به رياستجمهوري شكايت برد و رياستجمهوري مساله را به معاون حقوقي خود ارجاع داده است. معاونت حقوقي رييسجمهوري در جلسهاي كه نمايندگان دانشگاه تهران و نمايندگان شوراي عالي معماري و شهرسازي حضور داشتند و به ايشان توضيح داده شد كه اگر منظور از طرح دانشگاه تهران، طرح ساماندهي است، مصوبه ارديبهشت ماه هيچ مغايرتي با آن ندارد اما اگر اين طرح، طرح توسعه است، آنگاه مساله روي ديگري به خود ميگيرد. زيرا تمام مصوبات و نامههاي رسمي دانشگاه تهران از اين طرح با عنوان «ساماندهي» ياد كردهاند نه توسعه. به نظرم مسوولان دانشگاه تهران اول از همه بايد تكليف خود را با اين طرح به صورت شفاف روشن كنند و بگويند بالاخره سوداي توسعه در سر دارند يا ساماندهي؟ درخصوص مسائل پيش آمده، اشاره به دو نكته حائز اهميت است. اول اينكه آيا معاونت حقوقي صلاحيت اين را دارد تا به چنين مسالهاي ورود كند يا خير، اين مسالهاي است كه شخصا با معاونت حقوقي هم در مورد آن صحبت كردهام، دوم اينكه در اين مورد، طرح شكايتي از يك دستگاه دولتي به دستگاه ديگر نيست. دانشگاه يك دستگاه نيست، بخشي از دانشگاه تهران زير نظر وزارت علوم است و بخشي ديگر زير نظر وزارت بهداشت، حال آنكه هيچكدام از اين دو وزارتخانه از وزارت راه و شهرسازي شكايت نكردهاند. مساله بعدي متوجه خود طرح دانشگاه تهران است كه بالاخره بايد روشن شود اين طرح، طرح ساماندهي است يا طرح توسعه؟ اگر طرح توسعه است چرا دانشگاه تهران مرتبا از اسم ساماندهي استفاده ميكند و سوم اينكه بايد در نظر داشت، نظرات شوراي عالي و شهرسازي در جهت منافع شهر است و اين شورا تلاش دارد تا مسائل را حل كند. قانون صراحتا مصوب كرده كه هر طرح توسعهاي اگر بيش از 5 سال طول بكشد و اجرايي نشود، منتفي است. اين طرح اگر طرح توسعه است 20 سال طول كشيده و هنوز به مرحله اجرا نرسيده است. مردم كه نميتوانند 20 سال معطل طرح توسعه دانشگاه تهران باشند. اين چه ظرفيتي است كه ما براي اين طرح ايجاد كردهايم؟ ما حتي به قانون عمل نميكنيم. قانون صراحتا ميگويد 5 سال اما اين مساله رعايت نميشود. علاوه بر آن منافع شهر هم در خطر است. يكي از بخشهاي پويايي و تاريخي شهر با اين طرح به يك بيغولستان تبديل شده است. هم تاريخ معاصر سياسي و هم تاريخ انقلاب در اين كوچهها شكل گرفته است. آيا اجازه داريم به جنگ تاريخ خودمان برويم؟ من به عنوان نماينده مردم به اين طرح اعتراض دارم. مردمي كه به طور مداوم و از راه مدني خواستههاي خود را از نهادهاي كشور پيگيري كردهاند و بايد به اين تلاشها احترام گذاشت. مردم ميگويند، دانشگاه نه خانهها را ميخرد و نه پول دارد و نه امكانش را ميدهد كه مردم خانههايشان را بفروشند. دانشگاه تهران 20 سال است كه مردم را در خوف و رجا قرار داده و فعلا فقط شاكي است تا جلوي مصوبه شوراي عالي و شهرسازي را بگيرد و حتي نميداند كه اين طرح دقيقا چه طرحي است. آيا ما اجازه داريم به اسم دانشگاه مادر، شهر را زخمي كنيم؟ چه كسي اين حق را به ما داده است؟