ترديدهاي اصولگرايان براي رسيدن به «ليست واحد» همچنان ادامه دارد
انتخابات و راه ناهموار دستراستيها
شمارش معكوس براي برگزاري يازدهمين انتخابات مجلس در حالي آغاز شده است كه به جرات ميتوان گفت اين دور از انتخابات به لحاظ شرايط و پيچيدگيها شبيه به هيچ دورهاي در طول 4 دهه گذشته نيست؛ بهطوري كه ميتوان سايه سنگين نارضايتيها در ماههاي گذشته و اعتراضهاي خياباني كه از سال 96 شاهد آن بوديم از يكسو و از سوي ديگر ردصلاحيتهايي كه تنها دامن يك جريان سياسي را گرفت و نمايي از يك انتخابات تكجناحي را نشان داده، بر انتخابات دوم اسفند احساس كنيم.
در اين ميان اما اصولگرايان تلاش ميكنند نگاههاي ترديدآميزي را كه به واسطه حذف رقيب متوجه آنها شده است، از خود دور كنند و بر همين اساس انگشت اتهام را به سمت اصلاحطلبان نشانه ميروند كه جناح چپ چون چهره شاخصي نداشت، حتي اگر ردصلاحيتي هم در كار نبود، نميتوانست شانسي براي ارايه ليست داشته باشد؛ چراكه چهرههاي شاخصشان وارد ميدان نشدند. «ناصر ايماني» از تحليلگران سياسي اصولگرا يكي از همين افرادي است كه چنين استدلالي را ارائه ميكند. او درباره ردصلاحيت گسترده اصلاحطلبان به ايلنا ميگويد: «اصلاحطلبان در شرايط كنوني هم افراد زيادي دارند كه در ليست قرار بدهند، البته اگر نخواهند در انتخابات مجلس به هر شكلي شركت كنند، اين تصميم سياسي خودشان است و ربطي به ردصلاحيت ندارد. به عقيده من تعداد چهرههاي سرشناس ردصلاحيت شده در جريان اصلاحطلب به 10 نفر هم نميرسد.» ايماني ادامه ميدهد: «معتقدم اصلاحطلبان نخواستند كه در اين دوره از انتخابات شركت كنند؛ چراكه افراد بسيار كمي از چهرههاي شاخص آنها در انتخابات نامنويسي كردند، درواقع در حوزه تهران اگر هيچ ردصلاحيتي هم صورت نميگرفت باز هم براي بستن يك ليست سينفره كه افراد قابل و سرشناسي در آن حاضر باشند، با مشكل مواجه بودند. البته بررسيهاي شوراي نگهبان هنوز تمام نشده، اما تعداد ردصلاحيت چهرههاي سرشناس اصلاحطلب بسيار محدود است.» ايماني بدون توجه به مولفههاي اصول دموكراسي و برگزاري يك انتخابات آزاد موضوع ردصلاحيتها را دستاويز و بهانه سياسي از سوي اصلاحطلبان معرفي ميكند و ميگويد: «مساله ردصلاحيتها يك دستاويز سياسي براي اصلاحطلبان است، به نظر من آنها به دليل عملكردشان احتمال ميدادند در اين دوره از انتخابات مورد اقبال مردم نباشند؛ به همين دليل تعداد بسيار كمي از چهرههاي شاخص آنها در انتخابات نامنويسي كردند. در حالي كه اين مساله در بين اصولگرايان متفاوت است، از ميان اصولگرايان همه كساني كه امكان رايآوري داشتند، اعم از آنهايي كه مشهور بودند و آنها كه نبودند همه در انتخابات حاضر شده و نامنويسي كردند، اما اصلاحطلبان حاضر به چنين كاري نشدند. البته در اينجا ذكر اين نكته ضروري است كه همه آنچه ميگوييم مربوط به چهرههاي شاخص و سرشناس اصلاحطلبان است، نه افرادي كه شناخته شده نيستند. براي مثال اصلاحطلبان در انتخابات همين دوره مجلس (مجلس دهم) ليستي دادند كه شايد به زحمت 10 نفر از اعضاي آن سرشناس بودند. بنابراين اصلاحطلبان اگر بخواهند ليست بدهند هم تعدادي افراد مشهور دارند و تعداد زيادي هم افراد غيرمشهور كه بتوانند با آنها ليست بدهند، مگر اينكه نخواهند ليست منتشر كنند.» حميدرضا ترقي نيز به دنبال همقطارانش وارد اين ميدان ميشود و درباره ردصلاحيتها به باشگاه خبرنگاران جوان ميگويد: «متاسفانه اين جريان همواره درصدد ايجاد رقابت ناسالم در عرصه انتخابات بوده و پيوسته مسير ناسالمسازي و تخريب را دنبال ميكند. جريان اصلاحات نهتنها به قانون تن نميدهد، بلكه درصدد فريب افكار عمومي و رقيبهراسي جامعه است تا كشور را از يك انتخاب درست و منطقي باز دارد، درحالي كه اين نوع موضعگيريها نهتنها مغاير با مردمسالاري و دموكراسي بوده، بلكه نشاندهنده اين است كه هدف وسيله جريان اصلاحات را توجيه ميكند و براي رسيدن و ماندن در قدرت از هر روشي حاضرند استفاده كنند.»
معضل «وحدت» به قوت خود باقي است
هرچند اصولگرايان تلاش ميكنند افكار عمومي را از موضوع رد صلاحيتها دور كنند و توپ را به زمين اصلاحطلبان بيندازند، اما خودشان چنان با معضل «وحدت» دست به گريبانند كه تقريبا روزي نيست كه بحثي درباره احتمال انتشار چند ليست از سوي جناح راست مطرح نشود. همين چند روز پيش بود كه اعضاي شوراي مركزي جبهه پايداري از احتمال ارايه ليستي مستقل از ليست اصلي اصولگرايان و منطبق با مدل جبهه پايداري سخن گفتند. در اين راستا هر چند اهالي جريان راست تمام تلاششان را به كار بستهاند تا اين نقطه ضعف را مخفي كنند اما باز نميتوانند بهطور تمام و كمال وجود انشقاق را انكار كنند. حميدرضا ترقي از اعضاي شوراي مركزي حزب موتلفه اسلامي در همين رابطه ميگويد: «در مجموع به نظر ميرسد اصولگرايان در اين دوره به لحاظ وحدت و انسجام در تمامي دورهها وضعيت بهتر و مناسبتري دارند و هماهنگي و همافزايي بين نيروهاي انقلاب روزبهروز در حال گسترش است و من معتقدم كه انشاءالله ميتوانيم با ليست واحد وارد صحنه رقابت انتخاباتي شويم. البته اگر ليست واحد هم ارايه ندهيم وحدت حداكثري را تحقق بخشيديم و ممكن است كه يك اقليتي هم حاضر به وحدت نباشند يا تحليلشان درباره شرايط موجود كشور اين باشد كه رقابت دروني هم براي افزايش حضور مردم در صحنه انتخابات لازم است، اما اين دليلي بر عدم وجود وحدت در بين اصولگرايان نيست.»
«قاليباف» حلقهاي از اختلاف
از همان روز كه ضد و نقيضها درباره كانديداتوري «محمدباقر قاليباف» مطرح شد، صفبندي موافقان و مخالفانش نيز در اردوگاه اصولگرايان نيز آغاز شد تا اينكه امروز همين اختلافات احتمال چند ليستي در جريان راست را به واقعيت نزديكتر كرده است. در اين ميان حتي زمزمههايي از ليست جداگانه قاليباف نيز به گوش ميرسد، موضوعي كه ناصر ايماني درباره آن به ايلنا ميگويد: «من احتمال اين را كه طيف قاليباف از اصولگرايان جدا شده و ليست مستقلي ارايه كنند بسيار ضعيف و در مقابل آن احتمال جدا شدن و انتشار ليست مستقل از سوي جبهه پايداري را بسيار قوي ميدانم.» او درباره منتقدان و مخالفان جدي قاليباف در ميان جريان اصولگرايي و احتمال اين را كه با حضور در ليست يا با سرليستي او مخالفت شود، عنوان ميكند: «در خصوص اينكه يك نفر مخالفان جدي دارد، خب همه افرادي كه در صحنه سياسي و اجرايي فعاليت ميكنند، مخالفان جدي دارند. اين موضوع كه يك فردي چون مخالفان جدي دارد پس در ليست نباشد، به نظر من امكانپذير نيست، از سوي ديگر تصور ميكنم مساله سرليستي چندان براي قاليباف داراي اهميت نباشد چراكه سرليستي جز اثر تبليغاتي معنا و مفهوم خاصي ندارد، وگرنه سرليست شدن هيچ اثري در اينكه آن فرد راي بياورد و به مجلس برود، ندارد. البته اين طبيعي است كه قاليباف نسبت به سايرين در شهر تهران شناخته شدهتر است، چراكه بيش از 10 سال شهردار تهران بود.» اما مشكل قاليباف تنها مساله اختلافات درونجناحي براي سرليستي نيست؛ بلكه پروندههاي بهجا مانده از دوران سكاندارياش در شهرداري تهران، همان سابقهاي كه ايماني از آن به عنوان علت رايآوري احتمالي قاليباف سخن ميگويد نيز يكي از مشكلاتي است كه كار را براي او دشوار كرده است. در چنين شرايطي «موسويلاري» وزير كشور دولت اصلاحات در مصاحبهاي با خبرگزاري شفقنا عنوان ميكند: «هنوز مشخص نيست كه آقاي قاليباف تا پايان در انتخابات مجلس ميماند يا نميماند، شايد انصراف داد.» جملهاي كه باتوجه به تجربه آخرين انتخابات جناح راست، اظهارنظري است، قابل اعتنا.
ليست لاريجاني
تنها چند روز مانده بود به آغاز نامنويسي كانديداها در يازدهمين انتخابات مجلس كه گمانهزنيها درباره آمدن و نيامدن «علي لاريجاني» در اين انتخابات قوت گرفت كه در نهايت رييس قوه مقننه با گفتن اين جمله كه «برنامهاي براي انتخابات ندارم»، تكليف همه اما و اگرها را روشن كرد؛ اما باز هم اين پايان كار نبود و از آنجا كه علي لاريجاني در ميان طيف اصولگرايان ميانهرو حامياني دارد، برخي اين احتمال را مطرح كردند كه شايد بهرغم آنكه لاريجاني خودش پا به ميدان رقابت نگذاشته است، اما ميتواند با حمايت از يك ليست بر انتخابات تاثير بگذارد؛ موضوعي كه اگر از گمانهزني فراتر برود، ميتواند انشقاقي ديگر در ليست شوراي ائتلاف باشد و اين ليست را با يك شكست آرا مواجه كند. «ناصر ايماني» درباره برخي گمانهزنيها در خصوص احتمال انتشار ليستي از سوي علي لاريجاني رييس فعلي مجلس كه در انتخابات پيشرو نامنويسي نكرده، ميگويد: «اگر لاريجاني در انتخابات حضور داشت و كانديدا بود، اين احتمال وجود داشت كه ليستي از نزديكان خود تهيه و از آنها حمايت كند، اما اكنون در شرايطي كه خود او در انتخابات كانديدا نيست، بسيار بعيد ميدانم چنين كاري انجام دهد؛ چراكه اثرگذاري چنداني هم ندارد.»