ادامه از صفحه اول
داريوش شايگان و عشق او به ايران
به زبانهاي انگليسي و آلماني مسلط بود و زبان روسي را نيز به خوبي ميدانست. پس چگونه ميشود او را يك متفكر و نويسنده ايراندوست خطاب كرد؟ براي پاسخ به اين پرسش بايد به آثار او رجوع كنيم. از انتشار نخستين كتابش «آسيا در برابر غرب» بيش از 60 سال ميگذرد. بوميترين نگاه را به مسائل فكري و معضلات فرهنگي ايران در اين كتاب به قلم آورد. در آثار ديگرش نيز بهرغم جهاني انديشيدن، نگاهش به ايران بود. اين نگاه به ايران توسط او در عميقترين لايههاي آثارش متبلور است. كمتر متفكري را ميشناسيم كه اين گونه به تاريخ، جغرافيا، زبان و فرهنگ سرزمينش عشق بورزد و به آن ببالد. امكان حضور و زندگي در دنياي غرب برايش در عاليترين شكل وجود داشت، اما شايگان 40 سال پاياني عمرش را در ايران زيست و با مسائلش زندگي كرد. بدون ترديد كتابهاي او در زمينه جهاني انديشيدن، همچون «افسونزدگي جديد، هويت چهل تكه و تفكر سيار»، «نگاه شكسته»، «انقلاب ديني چيست؟» و«بتهاي ذهني و خاطره ازلي» به خاطر انديشههاي ژرف او در حوزه تمدني فرهنگ ايران آثاري ماندگار خواهد بود. داريوش شايگان ايراندوستي را از پدرش آموخت، در درياي جذاب و دلپذير ادبيات فارسي غوطه خورد. هر چند رشتهاش ادبيات نبود، اما به شاعران بزرگ ايران زمين عشق ميورزيد كه نتيجه اين عشق ورزيدن كتاب «پنج اقليم حضور» بود كه نگاهي متفاوت به پنج شاعر بزرگ ايراني، فردوسي، خيام، مولوي، سعدي و حافظ بود. نكته مهم در اين كتاب طرح بحث شاعرانگي ايرانيان از سوي او بود. داريوش شايگان متفكري دائم در تغيير و تحول بود و از دگرگوني و تغيير انديشههايش در جهت اعتلاي فكر خود بيمي نداشت. در يكي از واپسين گفتوگوهايش ميگفت: «فقط آدم احمق است كه تغيير نميپذيرد.» يادش گرامي و جاودان باد.
داوري جشنواره
نه هيجان كاذب بلكه شادماني كه باعث سلامت و تقويت روحيه مردم شود و از آنجايي كه سينما جزوي از رويدادهاي اجتماعي است، باعث دور همنشيني خانوادهها ميشود، از اين جهت وقتي مخاطبي با اثر فرهنگي خوب مواجه شود، باعث تحكيم روحيه او خواهد شد و فضاي ذهن او را دگرگون ميكند. اساسا خاصيت استفاده از توليدات فرهنگي هنري ايجاد غليان روحي رواني در انسان است. اين تغييرات براي سازندگان اثر يك جور است و براي استفادهكنندگان جور ديگر. ختم كلام اينكه امسال تحت فضاي غمباري كه در جامعه به وجود آمده يك عده تصميم گرفتند از جشنواره فاصله بگيرند اما يك عده هم دوست دارند آثارشان توسط منتقدان و مخاطبان مورد ارزيابي قرار بگيرد. روحيه هنرمند به گونهاي است كه از زواياي مختلف به رويدادهاي اطراف خود نگاه ميكند. عدهاي در مقابل اتفاقات به وجود آمده در مقام موضع برميآيند و از جامعه كنارهگيري ميكنند و عدهاي هم دوست دارند در كنار مردم باشند تا باعث تلطيف فضا شوند. امسال برگزاري جشنواره فيلم فجر با موافقان و مخالفاني همراه است. روز گذشته تركيب داوران هم با تاثير از اين فضا مشخص شد. داوراني كه عملكردشان را بايد بعد از جشنواره به ارزيابي بنشينيم اما در نظر بگيريم كه فيلمسازي كار سختي است و فيلمسازان هم هميشه با توقع اينكه فيلمشان در جشنواره جايزه بگيرد در اين رويداد حضور پيدا ميكنند ولي در نهايت يك عده برنده ميشوند ويك عده هم دست خالي جشنواره را ترك ميكنند. من در سالهاي گذشته به عنوان داور در اين رويداد حضور داشتم و ميدانم داوري چه كار دشواري است. از آنجايي كه بعضي فيلمها شبيه هم هستند و بعضي كيفيت نزديك به هم دارند كار قضاوت سخت است. بايد صبور باشيم و به نظر داوران احترام بگذاريم. به نظر من امسال بر خلاف سالهاي گذشته داوران تركيب سينمايي بهتري دارند و از آنجايي كه از ميان اهالي سينما انتخاب شدهاند، من به نظرشان احترام ميگذارم.