چرا نادر نادرپور تاثيرگذارترين شاعر نوپرداز ايراني در تاجيكستان است؟
غزل باغبان پير
سعيد اسكندري
در آن دو سالي كه براي گذراندن دوره دكتراي تخصصي رشته علوم سياسي در آكادمي علمهاي جمهوري تاجيكستان در پايتخت اين كشور شهر دوشنبه زندگي ميكردم با بسياري از شاعران و اهل علم و ادب تاجيكستان كه صحبت ميكردم وقتي سخن از شاعران معاصر در ايران و شعر نو به ميان ميآمد بهطور عمده چند نام بيشتر مطرح نبود نيما يوشيج - به جز نامش و شهرت به اينكه شعر نو ابداع اوست- مهدي اخوان ثالث و بهويژه احمد شاملو چندان مورد توجه نبودند نه اينكه آنها را نميشناختند مثلا اشعاري از اخوان تاثيرگذار هم بوده است بر شعرهايي از شاعران تاجيك بلكه علاقه به شعر آنها كمتر بود. اما فروغ فرخزاد (با توجه به سه دفتر اولش يعني اسير، ديوار و عصيان) هوشنگ ابتهاج (سايه) فريدون مشيري سياوش كسرايي و سهراب سپهري - شعر سهراب اين اواخر بيشتر معروفيت يافته است- طرفداران زيادي داشتند و كاملا شناخته شده بودند. در ميان شاعران نوگراي ايران اما دو نام بيش از همه در تاجيكستان مطرح بود؛ ابوالقاسم لاهوتي و نادر نادرپور.
در مورد ابوالقاسم لاهوتي مساله روشن است. او كه عقايد كمونيستي داشت از زنداني در كرمانشاه در ايران گريخته بود و به شوروي پناهنده شده بود. زبان روسي آموخته بود و به مقام و منصبي رسيده بود. در سرودن شعر كلاسيك توانا بود و در نوآوريهايش چندان از حال و هواي شعر كلاسيك فراروي نميكرد. اما محبوبيت نادرپور بيشك دلايل ديگري دارد.
محبوبيت و معروفيت نادرپور در تاجيكستان در حدي است كه شما با هر شاعر تاجيك كه سخن بگوييد او را معلم و آموزگار شعر نو به تاجيكان ميدانيد. گل نظر شاعر تاجيك در زمان سفرش به ايران در مصاحبه با ايسنا در مورد نادرپور با تمجيد از شعر او چنين ميگويد: ما از او آموختيم كه چگونه چهارپارههاي زيبا را با احساسات مشخص ارايه دهيم. نيما هم كه زماني پشت ديوارهاي بلند آهنين و ايدئولوژيك قرار داشت، با برداشته شدن اين ديوارها بر ما تاثير گذاشت و اينچنين شد كه جوانان ما امروزه با شعر ايران آشنايي خوبي دارند.
عالم جان خواجه مراد استاد زبان و ادبيات فارسي در تاجيكستان در مطلبي كه در سايت بيبيسي در مورد لايق شير علي يكي از مطرحترين شاعران معاصر تاجيكستان نوشته است شعر نو تاجيكستان را شديدا متاثر از شعر نادرپور ميداند و همينطور شعر لايق شير علي را و معتقد است لايق شيرعلي در اين ميان تاثيرپذيري خلاقانهتري داشته است. او مينويسد:
مرحله اول فعاليت خلاقانه لايق، الهامپذيرياي كه شده بيشتر از اشعار نادرپور، فروغ (تا مجموعه «تولدي ديگر») توللي و امسال آنها بوده. در اين دوران، شاعران جوان تاجيك در پيروي از شعر اين شاعران در قالب و كاربرد واژگان اشعاري به چاپ رساندند اما الهامپذيري لايق از اشعار اين شاعران خلاقانه و مبتكرانه بوده است.
در تكميل هنر شاعري و ايجاد اشعار رنگين لايق، نادرپور چون تصويرگر بزرگ، بيتاثير نبوده و او حتي از تعبيرهاي جداگانه شاعر الهام گرفته است. بهطور مثال، لايق چنان تحت تاثير شعر «نياز» نادرپور قرار گرفته كه از مصراع «در آغوش تو ميميرم» تطبع كرده يا به غزل باغبان پير لايق شير علي اشاره ميكند و تاثيري كه از شعر نادرپور گرفته است: در اواخر سالهاي دهه شصت قرن بيستم «شعر انگور» نادرپور در محافل ادبي تاجيكستان معروفيت زيادي كسب كرد و لايق متاثر از آن شعر در همان قالب «غزل باغبان پير» را ميسرايد.
به نظر ميرسد محبوبيت نادرپور علاوه بر شركت داشتنش در كنگره شعر فارسي ۱۹۶۷ در دوشنبه و سفري كه براي شركت در آن كنگره به تاجيكستان داشته است و چاپ شدن اشعاري از او و چند شاعر ديگر به خط سيريليك در همان زمان كه باعث رواج شعر نو در تاجيكستان شد عواملي همچون روان و ساده بودن شعر نادرپور به نحوي كه دركش براي تاجيكها دشوار نيست، پيراسته بودن و شسته، رفته بودن زبان شعر او و دور بودنش از تعقيدهاي لفظي و معنوي، تصويرگرا بودن شعرش و استفاده از تصويرهاي بسيط كه به نوعي كلاس آموزش خيالسازي بوده است. براي شاعران آن ديار به عنوان مثال به اين تصوير درجه يك توجه كنيد: «بر شيشه/ عنكبوت درشت شكستگي/ تاري تنيده است» و استفاده بيشتر از تشبيهات حسي كه شعر را مادي و قابل لمس و قابل فهم براي عموم ميكند و با عواطف و حواس مرتبط است و كلا تشبيه و استعاره و رمانتيك بودن حال و هواي شعر او به همراه نوقدمايي بودن شعرش و اينكه با سنت شعر كلاسيك فارسي كاملا قطع ارتباط نكرده است از عوامل محبوبيت او هستند.
در پايان بايد بدانيم كه اين بيشتر چهارپارهها و شعرهاي سرراست نادرپورند كه تاثير روي شعر تاجيكستان گذاشتهاند و جايي كه شعر نادرپور كمي از شكل عادي چهارپاره فاصله ميگيرد كمتر مورد علاقه شاعران تاجيك بوده است. ديگر اينكه در سالهاي اخير با وجود فضاي مجازي و اينترنت فضاي ديد ادبي شاعران تاجيك به نوعي وسعت يافته است. اين شناخته شده بودن و برتري و شهرت كمكم دارد از انحصار يكي، دو نام خارج ميشود.