• ۱۴۰۳ سه شنبه ۴ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4581 -
  • ۱۳۹۸ شنبه ۱۹ بهمن

خنگ، جلف، دروغگو

حسن لطفي

در بين فيلمسازان و فيلمنامه‌نويسان ايراني كه از سينما مي‌گيرند و به سينما مي‌دهند، پيمان قاسم‌خاني يكي از موفق‌ترين‌ها و بهترين‌هاست. گمانم فيلم‌هاي «من زمين را دوست دارم»، «دختري با كفش‌هاي كتاني»، «مارمولك»، «سن‌پطرزبورگ» و «خوب، بد، جلف 1 و 2» براي اين ادعا كافي باشند. در اين آثار با شخصيت‌ها و موقعيت‌هاي آشنايي روبه‌روايم كه بارها در سينماي دنيا نمونه‌اش را به تماشا نشسته‌ايم. خصوصيتي كه اگر تيزهوشي و توانايي پيمان قاسم‌خاني نبود، مي‌توانست به پاشنه آشيل فيلم تبديل شود. اما اين‌طور نشده و در برخي موارد اين آثار به صنعت سينما كمك شاياني كرده‌اند. او با زيركي مورد نياز يك فيلمنامه‌نويس موفق، موقعيت‌ها و شخصيت‌هاي تكراري را به شكلي جذاب، مال خود، سينماي مورد نظرش و زمانه خودش مي‌كند. شايد به همين دليل است كه هر بار نام او را به عنوان فيلمنامه‌نويس در ليست عوامل فيلمي ديده‌ام و مشتاق به تماشاي حداقل بخش‌هايي از آن فيلم بوده‌ام. (هر دو فيلم خوب، بد، جلف را نصفه‌نيمه ديده‌ام و با آنكه هنگام تماشايش حال خوبي داشتم و كلي خنديدم چندان تمايلي به تماشاي نسخه كاملش نداشته‌ام!) اينها را نوشتم تا بگويم شخصيت‌هاي خنگ و جلف و تكراري فيلم‌هايي كه پيمان قاسم‌خاني كارگرداني كرده است را به فيلم‌هايي كه بيننده را خنگ فرض مي‌كنند يا به او آدرس غلط مي‌دهند، ترجيح مي‌دهم. قصدم كلي‌تر از اين فيلم است. فيلم‌هايي را مي‌گويم كه تهيه‌كننده و فيلمساز مستقل ندارد. ساخته شده تا با ظاهر افشاگرانه‌اش رقيب سياسي خودش را سرجايش بنشاند و به عوام بگويد هزار راز مگو در سينه دارد. رازهايي كه فعلا در بگم بگم خلاصه مي‌شود. اگر به حساب حكم صادر كردن نگذاريد بايد بگويم فيلم سياسي، اجتماعي و انتقادي خوب نياز به فيلمساز مستقلي دارد كه دستش توي جيب ديگراني كه مستقل نيستند، نباشد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون