شهردار تهران در رويداد WUF10:
حفظ ميراث فرهنگي اولويت اصلي ماست
پيروز حناچي، شهردار تهران كه در رويداد WUF10 حاضر شده بود به عنوان يكي از سخنرانان اصلي متني را براي حضار قرائت كرد كه بخشي از اين متن به شرح زير است:
1- حضار محترم. خانمها و آقايان. به عنوان شهردار تهران بسيار خوشحالم كه در دهمين انجمن جهاني شهرها حضور دارم. مايلم خرسندي خود را از نزديكي آرمانهاي «مجمع جهاني شهري» با برنامههاي مديريتي ما براي اداره تهران و شعار بنيادين آن «تهران شهري براي همه» اعلام كنم.
2- قبل از ورود به بحث مايلم نكاتي را در باب وضعيت هيات ايراني در اين رويداد و ربط آن با «فرهنگ» كه از جمله آرمانهاي مطرح در اين رويداد است، بيان كنم. تقويت حيات چندفرهنگي، مدارا، به رسميتشناسي هويتها، بسط صلح و دوستي در جهان از جمله آرمانهاي بنيادين در حيات شهري است كه ميزبان اصلي اين رويداد يعني سازمان ملل متحد نيز مطابق بندهاي 1 و 2 و 3 ماده يك منشور ملل متحد بر آن تاكيد بسياري دارد. متاسفانه دولت ميزبان اين رويداد اين آرمان را پاس نداشته است. ميزبان ما در اقدامي غير قابل دفاع، اجازه برپايي غرفههاي متعلق به ايران را نداده و از صدور ويزا براي برخي اعضاي هيات ايراني خودداري كرده است. در حالي كه شهرداريها، به عنوان يك نهاد عمومي، نتيجه مستقيم دموكراسياند و ايجاد محدوديت براي آنها مقابله با دموكراسي است. با اين وجود هيات ايراني، جهت استفاده از همه امكانهاي گفتوگو در اين رويداد حاضر شده و من به عنوان نماينده مردم تهران، ضمن ارسال پيام صلح و دوستي شهروندان تهراني به همه شهروندان شهرهاي شركتكننده در اين نشست، اعتراض خود را نسبت به اين اقدامات اعلام ميكنم.
3- اما درباره دهمين مجمع جهاني شهرها و موضوع محوري آن «فرهنگ و نوآوري»؛ امروزه، شهرها مهمترين كالبد تحولات سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگياند. بيش از 50 درصد جمعيت جهان، امروزه در شهرها زندگي ميكنند و 80 درصد از GDP جهان، امروز در شهرها توليد ميشود. شهر تهران نيز به تنهايي پذيراي 11 درصد از جمعيت ايران و توليدكننده 21 درصد از GDP كشور است. شهري چند فرهنگي كه حاصل مهاجرت شهروندان ايراني در دورههاي مختلف به شهر تهران است. اداره چنين حجمي از جمعيت در يك شهر چندفرهنگي، جز از طريق «نوآوري» مداوم در حوزههاي مختلف ممكن نيست.
4- از سويي امروزه همه شهرها با تهديد ناشي از سيطره اهداف تجاري و مالي بر حيات شهري و كاهش كيفيت زندگي شهروندان روبهرويند. فاصله طبقاتي، حذف، طرد و به حاشيه راندن برخي اقشار، سر برآوردن اشكال مختلف هويتگرايي و اقتصادگرايي تهديدي براي حيات صلحآميز و مدرنيته چندفرهنگي است. به همين دليل اولويتهاي اصلي ما حفظ ميراث فرهنگي، تقويت هويت چند فرهنگي و نجات كالبد شهر از بدل شدن هر چه بيشتر به كالايي براي مبادله اقتصادي بوده است. ما تلاش كردهايم با مذاكره با ذينفعان در حوزه شهر و جلب اعتماد و مشاركت آنها و استفاده از ارزشهاي فرهنگ ايراني-اسلامي در جهت دو هدف مهم گام برداريم: توسعه فضاهاي عمومي شهر و حفظ و بازسازي ميراث تاريخي آن. بيش از 70 خانه تاريخي، برخي كارخانههاي قديمي و دهها هكتار از زمينهاي شهر با برنامهريزي شهرداري تهران امروز تبديل به فضاهاي عمومي براي استفاده شهروندان شدهاند. پهنههاي بزرگي از شهر مانند منطقه بازار به عنوان «بافت تاريخي» اعلام و از آنها حفاظت شده است. يكي از سياستهاي ما در اين حوزه جلب مشاركت كسبوكارهاي خرد، در صورت حفظ و بازسازي بنا بوده است. با همين سياست، انبوهي از خانههاي قديمي امروز به كافهها و رستورانهايي بدل شدهاند كه مورد استفاده شهروندان تهراني و گردشگران در فضاهايي عمدتا نوستالژيك و يادآور گذشته، سنتها و فرهنگ و تاريخ ايراناند.
5- همچنين شهرداري تهران با برگزاري فستيوالهاي متعددي در سطح شهر، حمايت از جشنوارههاي هنري مانند جشنواره فجر و سازماندهي برنامههاي مختلف آموزشي در سطح محلات كوشش كرده است، زمينه را براي آشنايي شهروندان تهراني با هويتهاي مختلف ساكن شهر و برقراري گفتوگو ميان اقشار مختلف فراهم كرده و هويت چندفرهنگي شهر تهران را تقويت كند.
6- اما در باب «نوآوري» و رابطه آن با فرهنگ؛ ما متوجه بودهايم كه متاسفانه مفاهيمي مانند «نوآوري» در سالهاي گذشته بهطور عمده به معناي «نوآوري اقتصادي» و در خدمت «تجاريسازي» و كسب درآمد براي صاحبان سرمايه فهم شدهاند. نتيجه سيطره چنين فهمي از نوآوري، در زمانه هژموني گفتارهاي نوليبرال، حذف عموم شهروندان از فضاي عمومي شهرها، كاهش مشاركت آنها در اداره شهر و رشد نابرابري در حيات شهري و آسيبپذيرشدن بيشتر حوزه فرهنگ بوده است. از سويي رصد تحولات سالهاي اخير در شهرهاي پيشرو در جهان نشان ميدهد كه به كارگيري گسترده فناوريهاي نو، راهكاري كارآمد به منظور بهرهمندي از شهري پايدار و تابآور است. بدون «نوآوري» ما قادر به اداره شهرهايمان نيستيم. آنچه بايد به آن فكر كنيم، چگونگي تنظيم رابطه «نوآوري» و «فرهنگ» است؟
7- ما نيازمند آن بودهايم كه «نوآوري» و رابطه آن را از شر تقليلگرايي اقتصادي سيطره يافته بر آن كه عمدتا به خدمت انحصارهاي مالي درآمده است، نجات داده و در خدمت خير عمومي شهروندان قرار دهيم. شهرداري تهران در اين جهت برنامهاي را در پيش گرفته است تا بتواند ميان فرهنگ و نوآوري رابطهاي جديد برقرار كند. رابطهاي در خدمت پسگرفتن فضاهاي عمومي شهر به نفع شهروندان؛ كاهش ميزان وابستگي شهر به درآمدهاي ناشي از فروش زمين و آسمان شهر؛ افزايش مشاركت شهروندان در حيات اجتماعي و كاهش نابرابريهاي اجتماعي و اقتصادي. «شهر هوشمند» از اين منظر براي ما اهميت داشته است.
8- نخستين مساله براي ما در حوزه «شهر هوشمند» استفاده از «نوآوري» جهت كاهش وابستگي درآمد شهر به فروش زمين و آسمان شهر بوده است. استراتژي ما در اين زمينه اداره شهر به كمك كسبوكارهاي خلاقانه عموم شهروندان و نه سرمايههاي بزرگ تعداد معدودي سرمايهدار بوده است. به همين دليل در تدوين استراتژي نوآوري در حوزه شهر هوشمند و تبديل شهرها به مثابه پلتفرم، تلاش كردهايم فرصتهاي مناسبي در اختيار استارتآپها و كسب و كارها قرار گيرد تا امكان خلق ثروت و نوآوري مهيا شود. توسعه نوآوري در شهر، نيازمند نقشآفريني تمام ذينفعان و نه عدهاي معدود است كه به دليل برخورداري از سرمايههاي كلان حتي ميتوانند انحصار «نوآوري» را هم خريداري كرده و از آن خود كنند. شهروندان، جوانان تحصيلكرده، استارتآپها، دانشگاهها، شركتهاي كوچك و متوسط، كارآفرينان و گروههاي اجتماعي، همگي در توسعه نوآوري در شهر سهيم هستند. سهم بالاي تهران در ميزباني از اين اقشار، اين شهر را علاوه بر پايتخت سياسي به پايتخت نوآوري ايران تبديل كرده است. ما براي هر يك از اين بازيگران، استراتژي مناسب خودش را تدوين و عملياتي كردهايم.