مهرباني يكسويه
نيوشا طبيبي
باباطاهر فرمودهاند: «چه خوش بيمهرباني هر دو سر بي/كه يكسر مهرباني دردسر بي - اگر مجنون دل شوريدهاي داشت/ دل ليلي از آن شوريدهتر بي» اين دوبيتي از آن عبارتهاي حكمتآموز ادبيات فارسي است كه در قيد زمان و مكان نيفتاده و هميشه صادق است. مانند قانوني است كه وراي وقت و جغرافيا و نژاد و مليت جهانشمول است. اين مهرباني يكسويه چه در روابط شخصي و چه در روابط اجتماعي ميتواند سبب رنج و درد هر دو سوي يك رابطه باشد. در سطح كلان و بزرگ، در روابط بين ملت و دولت نيز چنين است. اگر ملتي دولتش را قبول نداشته باشد، علاقه و اعتقادي به خط و ربط و سليقه مديريت و در كل سياست آن نشان ندهد، حكومت را به دردسري مياندازد كه در متون علم سياست آن را «بحران مشروعيت» مينامند. در اين وضع، ارتباط بين دو طرف منقطع شده و دستكم يك طرف از خود بياعتنايي نشان ميدهد. در بيشتر بحرانهاي سياسي چنين وضعي حادث ميشود. اين شرايط، تعادل دولت را بر هم ميزند و سبب بروز مشكلات فراوان ميشود و ميتواند كشوري را در بحراني دامنگير فرو برد. سخنگوي محترم قوه قضاييه، مدتي پيش، در جلسه عمومي با خبرنگاران به نمايندگي از حكومت گفتهاند كه: (قريب به مضمون) «دو انتظار ديگر از مردم هست، يكي شركت در راهپيمايي بيست و دوم بهمن ماه امسال و دومي شركت در انتخابات اسفند ماه.» اولي را كه مردم با شكوه فراوان و با درك شرايط خاص و ويژهاي كه ميهن عزيز در آن قرار دارد، با عشق و علاقه و تحمل سرما و برف و بوران در اكثر مناطق، ديروز به جاي آوردند و موجب سربلندي ميهن شدند و پيام ايستادگي و مقاومت براي استقلال ايران تا رسيدن به حقوق كامل خود را به همه دشمنان رساندند. قطعا براي دومي هم ميهندوستان با گذر كردن از اختلافات جناحي و سليقهاي و سياسي، با عنايت به مصالح و منافع ملي، در انتخاب نمايندگاني پاكدست و خوشفكر و وطندوست و شجاع كه قلبشان براي ايران و انقلاب بتپد، همت خواهند كرد. اين از وظايف يكي از آن دو سر كه در اول اين نوشته در شعر جناب باباطاهر بود. يكي از آن دو تا اينجاي كار كمال وفاداري و ادب رفاقت و پايمردي و اصول وطن دوستي و انقلابي ماندن را به جاي آورده. هر جا آن يكي سر، يعني دولت و حكومت كم آورده سينه جلو داده از مال و دارايي و وقت و زندگياش زده و به عرصه آمده تا مبادا كار ايران زمين بماند. نمونههاي فراوانش را در دفاع مقدس و مصيبتهايي كه در اثر و سيل و زلزله و برف و بوران گريبانگير هموطنانمان شده ديدهايم. چگونه همه ملت بيطمع، بيآنكه منتظر دولت شوند براي كمك و ياري دويدهاند و مال خود را براي رنجديدگان انفاق كردهاند. عدهاي بيل و كلنگ به دست گرفته آجر بالا انداختهاند تا دوباره براي مردم خانه و كاشانه بسازند. ما چنين مردمي هستيم. اينطور وفادارانه پاي تصميمي كه چهل و يك سال پيش گرفتهايم، ايستادهايم. اما چند پرسش مهم كه گمان دارم بسياري مانند من در سينه دارند: آيا آنها كه بر مسندهاي مديريت و رياست نشستهاند و گاه در نگاهشان ميتوان تفرعن و غرور را ديد، به همين نسبت به مردم وفادار هستند؟ آيا آن سر ماجرا هم به همين اندازه مهرباني دارد؟ از هياهوها و شعارهايي كه سخنرانان در بياناتشان ميدهند بگذريد. آيا واقعا آموزش و نظارتي در دستگاهها وجود دارد كه حداقل بر ادب و رافت و شفقت در برخورد با مردم از سوي كاركنان دستگاهها و سازمانها از صدر تا ذيل نظارت كند؟ آيا كساني كه آن سو نشستهاند و حكم حكومتگران و دولتمردان را دارند، خبر دارند كه عده زيادي از هموطنانشان دلگير و دلخسته از برخوردهاي بيادبانه و ناروا و تندِ گاه كاملا بيدليل، وطن عزيز را با دلي شكسته ترك كردند؟ آيا وراي شعارها و توصيههاي سازماني كه ممكن است پس از مدتي فراموش شوند، نظارت كيفي و دقيقي براي جلوگيري از سوءاستفاده از قدرت اجرايي و قضايي مقامات وجود دارد؟ و در آخر آيا تصميمگيران كلاني كه بر مسندهايي در سه قوه نشستهاند، در جلسات و لحظه تصميمگيريهاي خود به وفاداري و مهرباني و پايداري و ميهندوستي و غيرت اين مردم بهرغم رنجهاي فراوان و مشكلات اقتصادي و اجتماعي كه دچارش هستند، فكر ميكنند؟ تصور ميكنم دل هر كسي از اين ميزان گذشت و مهرباني و وفاداري كه حتي در سختترين شرايط بروز ميكنند، ميگدازد. آنها كه اين روزها سخت در تلاش براي راه يافتن به مجلس هستند و گاه گفتن هر كلامي و ارتكاب به هر عملي را براي نيل به مقصود مباح ميبينند، آنها كه مدير و وزير و رييس و قاضي هستند بايد پيش از هر تصميمگيري بدانند مردمي كه از نتايج كارهاي آنان متاثر ميشوند، مردمي بسيار خاص و نسلي شايد تكرارنشدني هستند و هر كاري كه ميكنند، قدمي كه برميدارند با عزم و اراده و معطوف به جبران مهرباني آنها باشد. اگر اين مهرباني دوسويه شود، آن وقت اوقاتمان هم خوش ميشود، اتحاد ملي بيش از پيش تجلي ميكند و اختلافات سياسي و جناحي بر سر مفاهيمي عزيزتر و بزرگتر به نام ايران و مردم ايران رنگ ميبازند. انشاءالله. اميدوارم خوب باشيد. روز خوش و خوب باشد.