گروه اقتصادي
پس از نزديك به دو سال از آغاز دور جديد تحريمهاي دولت ايالات متحده امريكا عليه اقتصاد ايران، برخي شركتهاي معروف مانند LG كه براي سالهاي طولاني در بازار ايران حضور داشتند و از امتيازهاي آن بهره بردند به حضور خود در اين بازار پايان دادهاند و حالا بازار لوازم خانگي ايران بايد خود را براي روزهاي پس از آن آماده كند. نايب رييس كميسيون صنعت و معدن اتاق بازرگاني تهران ميگويد، دليل جولان طولانيمدت اين برند در ايران و دست بالايي كه در طول تمام اين سالها داشتهاند، كامل نشدن زيرساختهاي صنعتي پيشرفته در كشور و مونتاژي ماندن تعداد زيادي از كارخانههاست، موضوعي كه او آن را در «عدم تعميق صنعت ايران» خلاصه ميكند.
عقب ماندگي صنعتي
عليرضا كلاهي صمدي، نايب رييس كميسيون صنعت و معدن اتاق بازرگاني تهران در گفتوگو با «اعتماد» ميگويد، دليل اصلي گربهرقصاني برخي شركتها در ايران، سياستهاي غلط صنعتي در طول دهههاي گذشته بوده كه صنعت ايران را به عدم تعميق كشانده است. او با اشاره به مختصات كلي اقتصاد ايران اظهار كرد: وقتي بررسيهاي بينالمللي از وضعيت اقتصاد ايران را ميبينيم، يكي از بخشهايي كه جزو ضعفهاي اقتصادي كشور محسوب ميشود، حوزه صنعت است. هر چند ما از سالها قبل در اين حوزه فعال بودهايم و در برخي بخشها نيز عملكرد قابل قبولي از خود بر جاي گذاشتهايم اما در كل و به طور خاص در حوزههاي صنعتي پيشرفتهتر فاصلهاي قابل توجه با رقباي خارجي داريم.
عضو اتاق بازرگاني تهران با اشاره به وضعيت صنايعي مانند خودرو و لوازم خانگي گفت برخي از موفقترين شركتهاي ما در اين حوزه مونتاژكنندگان بودهاند و متاسفانه محصولات شركتهاي توليدي كيفيت لازم را ندارند از اين رو در صورتي كه فضايي فراهم باشد، شركتهاي خارجي بازار را در اختيار ميگيرند و در صورت ايجاد شرايطي مانند تحريم با خروج از اقتصاد ايران ما را با مشكلات جديد مواجه ميكنند.
كلاهي صمدي ادامه داد: برندي مانند بوش آلمان در تركيه كارخانه توليدي رسمي زده و ضمن استفاده از نيروي كار اين كشور، فناوري خود را به آنجا منتقل كرده است ولي متاسفانه در كشور ما، سودجويان چه در زمان برجام و چه امروز اجازه شكلگيري طرحهاي سرمايهگذاري اينچنيني ندادند و از اين رو ميبينيم كه وقتي اين شركت كرهاي حضور خود را متوقف ميكند ما در تامين مواد اوليه نيز با اما و اگر مواجه ميشويم. به گفته او در شرايطي كه شركتهاي ايراني در دهههاي گذشته حمايت لازم را دريافت نكردهاند و پول نفت، چشم دولتها را به روي صنعت بسته، كنار رفتن اين شركتها ميتواند بازار را با مشكلاتي كوتاهمدت مواجه كند و در بلندمدت راهبرد خروج از اين شرايط، بهبود روابط با دنيا و تلاش براي به دست آوردن فناوريهاي نوين صنعتي، مهمترين راهبرد خواهد بود. اقدامات حمايتي كه وزارت صمت طراحي كرده، ميتواند اثرات مثبت داشته باشد و اتاق بازرگاني نيز پيگيري خود در اين حوزه را ادامه خواهد داد اما راهبرد بهبود روابط، بهترين و شايد تنها راهكار باقي مانده براي صنعت ايران است.
اتكاي غيرقابل انكار اقتصاد ايران به درآمدهاي نفتي براي دوراني طولاني باعث شده بسياري از صنايع غيرنفتي يا عملا در ايران پا نگيرند يا توجه لازم براي توسعه و بهروزسازي آنها صورت نگيرد. در چنين فضايي بازار محصولات صنعتي ايران يا در اختيار شركتهاي خارجي باقي مانده يا دولت تلاش كرده با سياستهايي مانند وضع تعرفه يا ممنوعيت واردات، فضاي فعاليتي جديد براي شركتهاي ايراني فراهم كند. نمونه بازار خودروي ايران يكي از اصليترين مثالها در مشخص شدن فاصله ايجاد شده ميان صنايع ايراني و رقباي منطقهاي و جهاني است. دولت در شرايطي در طول دهههاي گذشته در ايران تعرفههاي وارداتي قابل توجهي در بازار خودرو وضع كرده كه هنوز توليدكنندگان ايراني چه در كميت و چه در كيفيت نتوانستهاند، پاسخگوي نيازها در بازار باشند و حفظ اين بازار شبهانحصاري براي دوراني نسبتا طولاني، آنها را از مقايسه محصولاتشان با رقباي خارجي و حركت به سمت بهبود كيفيت محروم كرده است.
در كنار آن، جا ماندن صنعت ايران از برخي فناوريهاي نوين، كار برندهاي خارجي را در به دست آوردن سهمي جدي از بازار راحتتر كرده و در اين بين بازار لوازم خانگي يكي از مهمترين بازارهايي است كه با وجود حضور شركتها و كارخانجات داخلي، فضايي قابل توجه براي شركتهاي خارجي به وجود آورده است.
تحريم و صنعت
با وجود بازار غيرقابل چشمپوشي صنعت ايران براي شركتهاي خارجي، تحريمهايي كه در طول حدود يك دهه گذشته عليه اقتصاد ايران وضع شده، شرايط را براي حضور گسترده برندها دشوار كرده است. تنها استثناي به وجود آمده در اين سالها به دوران اجراي برجام بازميگردد. با توقف تحريمها عليه اقتصاد ايران و پشتيباني شوراي امنيت سازمان ملل از اين تصميم، بسياري از شركتهاي صنعتي بزرگ جهان براي حضور در ايران اعلام آمادگي كردند و حتي مذاكرات آنها با تهران به امضاي توافقنامه و قراردادهاي همكاري مشترك نيز منجر شد. هر چند در دوران برجام نيز تداوم سنگاندازيهاي امريكا، اجرايي شدن كامل اين توافقها را دشوار ميكرد اما سرانجام با استقرار ترامپ در كاخ سفيد و اعلام خروج رسمي ايالات متحده از برجام بار ديگر تحريمها عليه اقتصاد ايران فعال شد و به دنبال آن عملا تمامي شركتها و برندهاي اروپايي كه براي حضور در اقتصاد ايران اعلام آمادگي كردند از ترس تحريم و تهديدهاي امريكا، همكاريهاي جديد خود را متوقف كردند.
به دنبال اين اتفاق ايران تلاش كرد با استفاده از گزينههاي باقي مانده خود از سويي تجارت بينالمللي و صادرات غيرنفتي خود را حفظ كند و از سوي ديگر براي برطرف كردن نيازهاي خود به كشورهاي آسيايي رو بياورد. آمارهايي كه از تجارت ايران در ماههاي اخير منتشر شده، نشان ميدهد كه نزديك به 25 درصد از واردات و صادرات ايران با چين صورت گرفته و در ميان شركاي اصلي تجاري كشور، نامي از هيچ يك از اروپاييها مشاهده نميشود. مشابه همين اتفاق در حوزه برندهاي صنعتي و تجاري فعال در اقتصاد كشور نيز رخ داده است. در شرايطي كه بسياري از برندهاي مشهور اروپايي، عطاي ماندن در ايران را به لقايش بخشيدند در ماههاي گذشته تعدادي از برندهاي آسيايي در ايران ماندند و محصولاتشان همچنان در ايران عرضه شد، موضوعي كه به نظر ميرسد لااقل از سوي اين شركت بزرگ كرهاي نقض شده است.
خروج چراغ خاموش
رصد بازار لوازم خانگي ايران در سالهاي گذشته نشان ميدهد كه برخي برندهاي مشهور مانند LG بخش زيادي از ظرفيت بازار را قبضه كرده بودند. اين شركت با بهدست آوردن سليقه مصرفكنندگان ايراني، بازاري گسترده براي فروش محصولاتش به وجود آورد.
با وجود اين فضاي گسترده فراهم شده برخي از اين شركتهاي در ماههاي گذشته تصميم گرفتهاند كه از تحريمهاي يكجانبه امريكا عليه اقتصاد ايران حمايت و همكاريهاي خود را با شركاي ايراني متوقف كنند. هر چند اين شركتها نيز ميتوانستند، تصميمشان درباره خروج از بازار ايران را رسمي مطرح كنند اما به شكل چراغ خاموش بازار ايران را تحت فشار گذاشتهاند. بر اساس اظهارات فعالان صنعت لوازم خانگي، برخي از شركتهاي كرهاي عملا همزمان با اعلام تصميم ترامپ ديگر به ايران محصول جديد ارسال نكردهاند اما با اين اميد كه شرايط تغيير كند، اين موضوع را رسما اعلام نكرده و حتي به تبليغاتشان در بازار ايران نيز ادامه دادهاند تا در صورت لغو تحريمها، خود را برندهايي نشان دهند كه در روزهاي سخت نيز در ايران ماندهاند.
نخستين خبري كه از احتمال خروج از ايران مطرح شد به ارديبهشت امسال بازميگردد، جايي كه شايعاتي از توقف حضور اين شركتها در ايران حكايت ميكرد اما رسما تكذيب شد. در همان ماه يك مقام مسوول در نمايندگيهاي اين شركت در ايران اعلام كرد كه پيگير مشكلات خود در اين بخش هستند و با توجه به سرمايهگذاريهايي كه در اين بخش انجام و تجهيزات و ماشينآلاتي كه خريداري شده است امكان تعطيل شدن اين واحدها در ايران وجود ندارد.
در تير ماه امسال نيز رييس اتحاديه فروشندگان لوازم خانگي از بدعهدي برخي از كرهايها سخن گفت. مرتضي ميري اظهار كرد: برخي از محصولات بنام جهاني همچون محصولات كشور كره در ايران توليد ميشود كه محصولات توليدي تحت ليسانس و توليد داخلي از مواد اوليه وارداتي استفاده ميكنند كه در چند ماه اخير به دنبال تحريمهاي يكجانبه و غيرقانوني امريكا عليه اقتصاد ايران، مواد اوليه توليد به سختي در اختيار كارخانههاي داخلي قرار گرفت. اين بدعهديها عاملي شد تا بازار با كمبود كالا مواجه شود و برخي با افزايش قيمت محصولات، بازار را با وجود كمبود كالا راكد كردند و شرايط به سمتي رفت كه قيمت ماشين لباسشويي ايراني ۱ ميليون توماني به حدود ۴ ميليون تومان افزايش يافت.
اين روند در ماههاي گذشته نيز ادامه يافت تا جايي كه چند روز قبل اعلام شد، تابلوهاي تبليغاتي شركت LG از سطح شهر در حال پايين كشيده شدن است و فروشندگان ايراني در شرايطي كه محصول جديدي دريافت نميكنند، دليلي براي حفظ تابلوها ندارند.