به شايعات اعتماد نكنيم
اينجاست كه اين سوال پيش ميآيد، چرا بيماري اين فرد قبل از پرواز در فرودگاههاي كشور تشخيص داده نشده است؟ چرا بعد از چند ساعت از فرآيند گذر، فرد مبتلا به بيماري كرونا در فرودگاه كشوري ديگر شناسايي شده است؟ پاسخ اين است كه يا اينكه بخشهاي دولتي ما اهتمامي به اين قضيه ندارند يا اينكه امكاناتش را ندارند. در هر دو صورت، اين نوع خبرها ميتواند به شيوع شايعات كمك كند. به محض اينكه علائم يك بيماري در كشوري مشخص شد، سريعا ارتباطش را با آن مقصد، كشوري كه صادركننده اين ويروس يا بيماري است، قطع ميكند. ما متاسفانه روابط خود را با كشوري كه صادركننده اين ويروس است، قطع نكرديم [...]، اين روابط را ادامه داديم تا جايي كه بيشتر فشار آورديم كه چنين چيزي در كشور ما وجود ندارد. نهايت اينكه در قم تلفات جاني داديم و تسليم واقعيت شديم. ما يا پيش از اين حادثه از وجود آن خبر داشتيم و منافع ملي و سلامت عمومي را ترجيح نداديم يا خبر نداشتيم. هر دو روي اين سكه حاصلي جز بياعتمادي ندارد. در حال حاضر شبكههاي اجتماعي بايد هوشمندانهتر از قبل عمل كنند و بهجاي دامنزدن به شايعات در جستوجوي احياي انسجام اجتماعي باشند، اضطراب را در جامعه كاهش دهند و فضاي مطلوب پيشگيرانه در كشور حاكم شود. از درون خانواده گرفته تا عرصههاي عمومي جامعه. حالا بايد رسانهها همت، همگرايي، انسجام و آگاهيبخشي را سرلوحه كار و الگوهاي عملي، رفتاري و هنجاري را منتشر كنند و الگوي مراقبتي را پيش بگيرند. در شرايطي كه اعتماد به نظام دادههاي نهادهاي رسمي كاهش يافته است، چنين رويكردي ميتواند براي كشور مفيد باشد. اينجا ديگر بحث تخريب همديگر نيست، بلكه ما با واقعيت تلخي مواجهيم؛ اينكه جامعه بايد هوشمندانه فضاي اطلاعاتي و هنجاري به وجود بياورد و الگوهاي عملي را مشخص كند تا بتواند در برابر اين فرآيند شومي كه ميتواند نگرانيهاي ما را بيشتر كند، پيامدهاي منفي اين اتفاق را خنثي كند. اما اي كاش دولت در راه ترويج منافع و سلامت مردم زودتر به اطلاعات واقعي دسترسي داشت، نه بعد از اينكه ما با تلفات مواجه شديم.