لايپزيگ در خانه تاتنهام به پيروزي رسيد
ناگلزمان برنده تقابل با مورينيو
سامان سعادت
پيروزي لايپزيگ در خانه تاتنهام چيزي نبود كه در ساعات پيش از شروع بازيهاي چهارشنبه شب يوسيال تصور ميشد. تاتنهام هري كين را مدتها پيش از دست داده بود، اريكسن را به اينتر فروخته و سون را هم همين چند روز قبل به تيغ جراحان سپرده بود. بنابراين همه ميدانستند كه بازي سختي پيش روي تاتنهام است اما باخت آن هم در شرايطي كه ميتوانستند گلهاي بيشتري دريافت كنند دور از ذهن به نظر ميرسيد. در واقع اهالي فوتبال فكر ميكردند يا لااقل اميدوار بودند كه مورينيو در چنين شرايطي حربه خاصي به كار ببندد تا در بازي بالانس برقرار كند اما درست همان موقعي كه بازي آغاز شد و قبل از اينكه ثانيهشمار به عدد 59 برسد، تيم آلماني سه موقعيت گل متوالي روي دروازه لوريس ايجاد كرد تا تماشاچيان تاتنهام بفهمند در بد مخمصهاي گير افتادهاند.
قبل از شروع بازي دو تيم، تاكيد بيشتر روي تفاوت سني مورينيو سرمربي تاتنهام و ناگلزمان سرمربي لايپزيگ بود. اين جمله كه «وقتي مورينيو با تاتنهام قهرمان چمپيونزليگ شد، ناگلزمان تنها 16 سال سن داشت» دست به دست در رسانههاي داخلي و خارجي ميچرخيد و تفسيرهاي گوناگوني ميساخت. اين تقابل جالب در زمين بازي نيز به وضوح خودش را نشان داد. نيروي هجومي نترس مقابل نگاه محافظهكارانه مورينيو علاوه بر اينكه نشاندهنده تفاوت نگرش دو سرمربي بود، فاصله سني اين دو نفر را نيز به خوبي قابل رويت كرد. ردبولها بدون توجه به 62 هزار تماشاچي حاضر در زمين خانگي تيم لندني حمله ميكردند و در سمت مقابل ميزبان تمركزش روي ضد حملات و اشتباهات حريف بود. نتيجه چنين چلنجي پيروزي براي لايپزيگ در اولين حضورش در مرحله حذفي ليگ قهرمانان و اميدواري صعود به جمع هشت تيم نهايي بود. حالا تاتنهام بايد در خانه اين تيم آماده به ميدان برود و حواسش باشد كه هيچكدام از مشكلاتي كه در آغاز بازي رفت داشتند برطرف نشده. يعني هيچيك از ستارههاي غايب در بازي برگشت در زمين بازي حضور نخواهند داشت.
بدون شك حضور ستارههايي نظير هري كين يا سون هيون مين تاثير بسيار زيادي روي سبك بازي تاتنهام ميگذارد. هر تيمي بدون حضور ستارههايش دچار مشكل ميشود اما ميتوان ادعا كرد نگرش تزريقشده به تيم مستقل از بازيكناني است كه در زمين حضور دارند. نگاهي به تيمهاي تحت هدايت ناگلزمان، يعني هوفنهايم در حال سقوط و بعد هوفنهايمي كه سهميه ليگ قهرمانان اروپا به دست آورد و حالا لايپزيگ نشان ميدهد ناگلزمان جوان كه وقتي مورينيو با پورتو، منچستر الكس فرگوسن را حذف كرد هنوز يك نوجوان بود كه آرزوي نشستن روي نيمكت يك تيم فوتبال را داشت، هميشه براي برد با ارايه بازي هجومي به ميدان ميرود. ناگلزمان حتي در شبي كه مقابل احتمالا يكي از اسطورههاي زندگياش قرار ميگيرد هم تغييري در نگرشش به فوتبال نميدهد و راه خودش را ميرود. حمله ميكند تا بالاخره مدافعين حريف را به اشتباه وادارد و از آنها پنالتي بگيرد و به پيروزي برسد.
تفاوتهاي نگرش ناگلزمان با مورينيو الزاما به نتايج متفاوت منجر نميشود. برنده شدن چيزي است كه هر دو تفكر ميتواند به آن برسد و مورينيو به خوبي ثابت كرده چطور ميتوان اين كار را كرد. او دو بار فاتح ليگ قهرمانان شده و در سه ليگ معتبر اروپايي جام برده است. تمام اظهارات و انتقادهايي كه به مورينيو وارد ميشود نميتواند به اين قطعيت برسد كه او و تاكتيكهايش ديگر جواب نميدهد. اما فارغ از نگرش بازي هجومي كه يك اصطلاح كلي و غير تخصصي در فوتبال به حساب ميآيد، نگاهي به سبك و نگرش شخصيسازي شده ناگلزمن با درصد قطعيت بالا ميتواند هواداران فوتبال را اميدوار كند كه او قطعا در سالهاي آينده به جواب ميرسد. جواب در اينجا به معناي جام بردن و كسب قهرماني است. ناگلزمان در حال حاضر تيمي را در اختيار دارد كه بازيكن خوب و تاثيرگذار در اختيار دارد اما لايپزيگ به معناي واقعي كلمه از سوپراستارها خالي است. شايد اگر تيم او بازيكني داشته باشد كه بتواند گاهي اوقات يك تنه روند بازي را تغيير دهد، اين رسيدن به جواب پروسه كوتاهتري را هم طي كند. حال بايد تا اواخر اسفند صبر كرد و ديد سرنوشت بازي برگشت دو تيم در آلمان به كجا ميرسد. آيا مربي جوان آلماني ميتواند پيروزي يك بر صفر و ارزشمند در خانه حريف را حفظ كند و با زدن گلهاي بيشتر به يك موفقيت خيرهكننده، يعني حضور در جمع هشت تيم برتر اروپا، دست پيدا كند يا مورينيو بالاخره انتظار هواداران را براي انجام يك كار ويژه با همين تيم نصفه و نيمهاي كه در اختيار دارد برآورده ميكند و اجازه نميدهد نايب قهرمان فصل قبل يوسيال خيلي زود و مقابل تيمي گمنام از گردونه رقابتها كنار برود.