يادي از محسن سليماني به مناسبت انتشار مجموعه داستانش
دغدغه صادركردن ادبيات
رسولآباديان
محسن سليماني، نويسنده و ويراستار و شاعر معاصر كه متاسفانه خيلي زود از ميان ما رفت، از آن جمله فعالان فرهنگي بود كه سعي ميكرد ادبيات معاصر كشور ما را به ديگر كشورها معرفي كند. آثاري قلمي كه از سليماني به يادگار مانده نشان ميدهد كه او علاوه بر حساسيت نسبت به ادبيات ايران، ارزشمندي آن جهت عرضه به ديگر كشورها را نيز متوجه شده بود. خبر خوب براي دوستداران كارهاي سليماني اين است كه به تازگي مجموعهاي از داستانهاي كوتاه منتشرنشده او با عنوان «عيد ديدني و داستانهاي ديگر» منتشر شده است. مجموعه داستان «عيدديدني و داستانهاي ديگر» آخرين كتاب مرحوم سليماني است و آن گونه كه خود بيان كرده به نوعي جمع بندي يا حاصل عمر او در زمينه نگارش داستان كوتاه است. مرحوم سليماني درباره اين كتاب ميافزايد: از نظر نوشتن داستان كوتاه پركار نبودهام. چون در مجموع فقط حدود سي داستان كوتاه نوشتهام اما چهارده داستان را قبل از اينكه خوانندهها از دستم كفري شوند خودم دور ريختهام و در اينجا حدود شانزده داستان را آوردهام. مترجم كتابهايي چون «فرانكنشتاين، اثر مري شلي»، «پينوكيو، اثر كارلو كلودي»، «تصوير دوريان گري، اثر اسكار وايلد»، بابا لنگ دراز، اثر جين وبستر»، «كلبه عمو تام، اثر هريت بيچراستو»، «اوليور تويست، اثر چارلز ديكنز»، «كنتِ مونت كريستو، اثر الكساندر دوما»، «دكتر جكيل و آقاي هايد، اثر رابرت لويي استيونسن»، «ديويد كاپرفيلد، اثر چارلز ديكنز»، «هاكلبري فين، اثر مارك توين»، «آرزوهاي بزرگ اثر چارلز ديكنز» و... در دوران حيات خود به عنوان يكي از پركارترين نويسندگان و مترجمان كشور به حساب ميآمد. درباره محسن سليماني بايد گفت كه او پس از استعفا به عنوان كارمند حوزه هنري، از اين حوزه جدا شد و به مجله كيهان فرهنگي رفت و مسوول بخش ترجمه ادبي و ادبيات داستاني كيهان فرهنگي شد. بعد از سه سال نيز از آنجا به معاونت امور بينالملل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي رفت و چند سالي نيز در لندن و نيويورك مسوول بخش فرهنگي ايران بود. او در ضمن دبير سرويس ادبي روزنامه همشهري (۱۳۷۰)، روزنامه صبح امروز (۱۳۷۹) و روزنامه بهار (۱۳۷۹) نيز بوده است. سليماني در زمينه «داستان»، «طنز و شوخي» «اصول داستاننويسي»، «اصول طنزنويسي و طنزپردازي» و «نقد ادبي» در حدود هفتاد كتاب تاليف و ترجمه كرده است. او مقالات زيادي در زمينه ادبيات نگاشته كه در نشريات معتبر داخلي به چاپ رسيده است. به علاوه، چند سالي نيز در دانشكده هنرهاي زيباي دانشگاه تهران داستاننويسي تدريس كرده است. سليماني در بخش ديگري از مقدمه مجموعه داستانش نوشته است: هميشه در آثارم به موضوع داشتن و نداشتن توجه دارم و همواره دلمشغولي من است. اين مضموني است كه بزرگترين داستاننويسهاي عالم آن را در آثار سترگي چون بينوايان (ويكتور هوگو) و مردم فقير (داستايوسكي)، خوشههاي خشم (اشتاين بك) بسيار زيباتر از من به تصوير كشيدهاند اما اين مانع نشده تا من هم طبعم را بيازمايم.