• ۱۴۰۳ شنبه ۱۵ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4598 -
  • ۱۳۹۸ شنبه ۱۰ اسفند

تولد اخوان ثالث

مرتضي ميرحسيني

مهدي اخوان ثالث، دهم اسفند 1307 در مشهد به دنيا آمد. شعرهايش را با تخلص م. اميد امضا مي‌كرد و معتقد بود كه شاعر واسطه‌اي است ميان جامعه و تاريخ، و اين ميان وظيفه يا به عبارت دقيق‌تر رسالتي پيامبرگونه دارد.

مي‌نويسد: «در كشور ما شعر، شعر بعضي از عزيزان بزرگ، تاحدي رسيده است كه پناهگاه روحي و معنوي شده، تا حد كتابي كه با آن استخاره و استشاره مي‌كنند... شعر بعضي نازنينان تا آنجا اوج يافته كه به منزله تعويذ و دعا و كلمات الهي به كار مي‌رود...

اين مساله منزلت شعر است كه در اعتقاد مردم تا حد عالي‌ترين و بلندترين كلمات رسيده بود، مثل كلمات خدا و پيغمبر و امام.» با چنين نگاهي بود كه مي‌كوشيد مردم را به بازخواني تاريخ و بازنگري در خود هدايت كند:

«ديگر بس كن‌ اي تاريخ،‌ اي داناگواه چندوچون ديده/.../ شوش را ديدم/ من نمي‌دانم/ راستي را به‌ درستي كه نمي‌دانم/ بر خرابِ اين ابرشهر شگفت‌انگيز/ بر فراز آن شكوه و شكوت ديرين/ ما پريشان نسل غمگين را/ بر سر اطلال اين مسكين خراب‌آباد/ فخر بايد كرد يا ندبه؟/ شوق بايد داشت يا فرياد؟/ بارها پرسيده‌ام از خويش...»

گاهي هم فقط زمانه‌اش را تصوير مي‌كرد، تصويري آنقدر درست و حقيقي كه چندين و چند معني از آن دريافت مي‌شد و ويژگي‌هاي يك دوره تاريخي را به مردم همان دوره و دوره‌هاي بعد نشان مي‌داد: «سلامت را نمي‌خواهند پاسخ گفت/ سرها در گريبان است./ كسي سر برنيارد كرد پاسخ گفتن و ديدار ياران را./ نگه جُز پيش پا را ديد، نتواند/ كه ره تاريك و لغزان است./ و‌گر دست محبت سوي كس يازي/ به اكراه آورد دست از بغل بيرون؛ / كه سرما سخت سوزان است./ نفس كز گرمگاه سينه مي‌آيد برون، ابري شود تاريك، / چون ديوار ايستد در پيش چشمانت.» يا «كنون ننگ آشياني نفرت آبادست، سوگش سور/ چنان چون آبخوستي روسپي، آغوش زي آفاق بگشوده/ در او جاي هزاران جوي پر آب گِل آلوده/ و صيادان دريا با بارهاي دور/ و بردن‌ها و بردن‌ها و بردن‌ها/ و كشتي‌ها و كشتي‌ها و كشتي‌ها/ و گزمه‌ها و گشتي‌ها/ سخن بسيار يا كم، وقت بيگاهست/ نگه كن، روز كوتاهست...»

به قول بزرگ علوي «از اين روشن‌تر نمي‌توانست اخوان ثالث مطلب خود را به زبان بياورد. [...] گويا چاپ و انتشار شعرهايش چند سال ممنوع و جرم بود و همين ممنوعيت- چون از سوي حكومت استبدادي اعمال مي‌شد- توجه به او و شهرتش را بيشتر كرد. اما فراتر از اين، اخوان ثالث شاعر و حتي چهره مهمي در تاريخ معاصر ما بود.
زيرا به قول محمدرضا قانون‌پرور در كتاب مناديان قيامت، دريافت او از جهان و دركش از آرزوهاي فردي و تعارض‌ها و حساسيت‌هاي دروني خودش، عموما بازتابي از آرزوها و تعارض‌هاي جامعه‌اي بود كه در آن مي‌زيست و به نوعي نماينده و صداي مردمي بود كه درباره آنان و براي آنان مي‌نوشت.

اخوان ثالث سقوط سلطنت پهلوي را به چشم ديد و چند سالي هم در دوره جمهوري اسلامي زندگي كرد. او تابستان 1369 در تهران درگذشت.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون