گپي با احمد اخوت درباره كتاب«نقشهايي به ياد، گذري بر ادبيات خاطرهنويسي»
همه آدمها در وجود خود يك قصهگو دارند
رسولآباديان
احمد اخوت اصفهاني، از مترجمان و نويسندگان ساكن اصفهان، در زمينههاي ترجمه، نقد ادبي و شناخت ادبيات غرب مهارتي بسزا دارد. اخوت دركنار فعاليتهاي ياد شده يك داستاننويس، داستان شناس و منتقد ادبي زبدهاي نيز هست. او داراي مدرك دكتراي زبانشناسي و نشانهشناسي و از ياران حلقه ادبي جنگ اصفهان است. از آثار منتشر شده اخوت ميتوان به آثاري چون «دستور زبان داستان»، «مستعارنويسي و شبه ترجمه»، «من و برشت»، «نشانهشناسي مطايبه»، لطيفهها از كجا ميآيند؟»، «پروست و من»، «كتاب من و ديگري»، «تا روشنايي بنويس»، «دو بدن شاه» و«اي نامه» اشاره كرد.
احمد اخوت در تازهترين كتابخود به موضوعي كمتر مورد اشاره قرار گرفته پرداخته كه با توجه به تكرارهاي موضوعي در داستاننويسي امروز، ميتواند رويكردي تازه در اين عرصه پيشنهاد دهد. اخوت با سابقهطولاني كه در زمينه ادبيات داستاني دارد، دراين اثر كوشيده تا ميان خاطرهنويسي و ادبيات داستاني ارتباطي منطقي به وجود بياورد.خاطره يكي از انواع ادبي و شكلي از نوشتار است كه نويسنده در آن، خاطرات خود، يعني صحنهها يا وقايعي كه در زندگياش روي داده و در آنها نقش داشته يا
شاهدشان بوده است را شرح ميدهد. خاطرهنويسي يكي از عامترين و صميمانهترين راهها براي انتقال حس به وسيله نوشتن است و هركس ميتواند با رعايت اصولي ساده و قواعدي محدود، به سادهترين شكل، اتفاقات مهم زندگي خود را ثبت كند و خاطرات تلخ و شيرين زندگي همچون پيروزيها و شكستها، تجربيات تكرارناشدني، حوادث مهم و عواطف و احساسات را ماندگار كند. خاطرهنويسي يكي از عامترين و صميمانهترين راهها براي انتقال حس به وسيله نوشتن است و هركس ميتواند با رعايت اصولي ساده و قواعدي محدود، به سادهترين شكل، اتفاقات مهم زندگي خود را ثبت كند.نويسنده كتاب«نقشهايي به ياد، گذري بر ادبيات خاطرهنويسي» در پاسخ به اين پرسشكه چه ضرورتي براي نوشتن چنين اثري وجود داشته و مخاطبان بايد ازچه زاويهاي بهآن نگاه كنند تا به درونمايهاش پي ببرند ميگويد: «ادبيات گذشته درامر خاطرهنويسي به لحاظ توجه نويسندگان و شاعران كلاسيك به وجوهي عام، تفاوتي بنيادين با خاطرهنويسي كنوني دارد چون خاطرهنويسي دردوران مدرن بهشدت امري شخصي است و نويسنده خاطره بيش ازآن كه خود را در آينه جامعه ببيند، جامعه را درآينه نگاه خود جاي ميدهد. اگر توجه كردهباشيد ما در فضاي مجازي به اشكال گوناگون چيزي شبيهخاطرهنويسي شخصيداريم و هركس ازظنخود يار اين نوع نوشتن ميشود.خاطرهنويسي در دوران ما نوعي نوشتن محضازخود است و اگر به مسائلي پيرامون اين نگاه به خود هم وجود داشته باشد بازهم همان «خود» خودش را به رخ ميكشد و اين درست همان چيزي است كه دراين كتاب بايد به آن توجه كرد.نكته ديگري كه بايد درباره اين نوع نوشتن و پيوندش با ادبيات داستاني به آن اشاره شود، تاييد حس قصهگويي دروجود اغلب آدمهاست. من دراين كتاب تلاش كردهام كه به مخاطب بقبولانم هررويداد كوچكي درزندگي كه ممكن است در لحظهاي خاص چندان اهميتي نداشته باشد، قابليت آن را دارد كه در موقعيتي ديگر به يك اثر ادبي قابل اعتنا تبديل شود» نكته قابل توجه درباره اين كتاب، نگاه منظم اخوت به مبحثخاطرهنويسيادبي و جدا كردن مرزهاي آن از ديگر نوشتههايي ازاين دستاست. همانگونه كه ميدانيم، تحقيق و پژوهش درباره خاطرهنويسي و خاطره نگاشتهها، از نظر ويژگيهاي ادبي در اين آثار، به معيارهاي ادب شناختي در ادبيات تاريخي مربوط ميشود. زبان و آرايههاي ادبي در خاطره نگاشتهها، آنها را به سمت يك اثر ادبي سوق ميدهد. ازسوي ديگر، خاطرات يكي از منابع كشف حقايق تاريخي است؛ يعني ويژگيهاي ادبي و تاريخي را با هم دارد. از اين رو، خاطرهنويسي، گونه مستقلي از ادبيات تاريخي به شمار ميآيد كه باعث تقويت و گسترش انواع ادبي در زبان فارسي شده است. رابطه زندگينامه و خاطره نگاشته و همچنين رابطه سفرنامه و خاطره نگاشته، رابطه عموم و خصوص است. در ادبيات فارسي اگر نويسنده خاطرات و زندگي نامهها ذوق ادبي داشته باشد، اثر او به صورت يك نوع ادبي مستقل درمي آيد كه شايسته توجه است، مانند كتاب شرح زندگي من اثر عبداللّه مستوفي. بيشتر خاطره نگاشتهها به زباني ساده، روان و تا حدودي خودماني و نزديك به زبان محاوره نوشته شدهاند.اخوت درباره اين تفاوت در نوعخاطرهنويسيميگويد: «نكتهاي كه بايد دراينباره به ان اشاره كنم اين است كه دراين اثر سعي شده به اين قضيه به شكلي سيستماتيك نگاه شود. يعني اينكه پراكندهگوييهايي كه پيش از اين درباره خاطرهنويسي شخصي و ارتباطش با ادبيات داستانيمطرحبوده به شكلي جديتر مورد توجه قرار گرفته.خيليها ميپرسند كه ارتباط دقيق مطالب اينكتاب چه ارتباط مستقيمي با داستان دارد كه درپاسخ بايد عرضكنم در دستنوشتههاي روزانهاي كه ممكناست هركس با هر سطحتوان بنويسيد داراي دستمايهاي از داستانهم هست. منظور اين است كه آن حسقصهگويي ذاتي در وجود بيشتر مردم وجود دارد، ممكن است با نوشتن يك خاطرهكوتاه روزانه در هم ادغام شود.البته من در اين كتاب قدري هم پا را فراتر گذاشتهام و اشارهكردهام كه حتي دفترچهتلفن ما هم ميتواند بيانگر نوعي از خاطرهباشد. يعني ما به ازاي نام هرفرد، تصويري ملموس ازاو به ياد داريم و دليل وجود نامش دراين دفترچه، خود نشانگر خاطرهبديا خوبياست كه ازاو داريم» احمد اخوت دراثر تازهاش كه به گفتهخودش نوشتنان سالها به طولانجاميده، اشكالي ديگر از خاطرهنويسي را هم مدنظر قرار دادهاست كه خاطرهنويسي تقويمي يكي ازآنهاست.خودش ميگويد: « درجهان رسماست كه تهيه تقويمهاي سالانه معمولا با اتفاقاتي كوچك و بزرگ كه مثلا در يك روز خاص افتاده همراهاست كه خود اين مساله نشانگر توجه به امر خاطرهنويسي نزد پيشينياناست كه در زمره خاطرهنويسي تاريخي قرار ميگيرد. در نوع خاطرهنگاري تقويمي ما ميتوانيم بر عكس خاطرهنويسيپراكنده، نوعي نظم را بر نوشتهها حاكم كنيم كه نوعي تسلسل ذهني را نيز به همراه دارد. ما در خاطرهنويسيتقويمي خطسيري شناخته شده از زمان را پيش رو داريم و حتي سالها بعد ميتوانيم با مراجعهبه ان به نوعي وجوه تاريخي و جامعهشناسيهم دست پيدا كنيم.
توجه به اين نوع از خاطره كه بر اساس نظمبنا شدهباشد همان درونمايهاصلي كتاباست. من در اين كتاب نگفتهام كه مثلا خط ميان پيوند داستان و خاطرهكجاست بلكه موضوع و نتيحهگيري را بر عهدهخود خوانندهگذاشتهام و از اهميت نوشتن خاطره در چارچوبهاي مختلف سخنگفتهام» باره درباره خاطره و خاطرهنويسي به اين مساله اشاره شده كه دفتر خاطرات لزوما نبايد به يك موضوع اختصاص داشته باشد بلكه اين امر كاملا به نويسنده بستگي دارد كه چه موضوعي را براي نوشتن انتخاب كند. نويسنده اگر سابقه خاطرهنويسي ندارد و هنوز هم درباره آنچه ميخواهيد بنويسيد، تصميم نگرفته بازهم ميتواند با نوشتن حداقل چند كلمه درروز، ذهن خود را آماده پرداختن به مسائل بزرگتر درآينده بكند و اخوت دراين كتاب، به اين نكته هم توجهنشانداده.درباره عادت به خاطرهنويسي بارها گفتهشده كه اگر سردرگم هستيد و چگونگي خاطرهنويسي را نميدانيد، بهترين روش اين است كه طوري وانمود كنيد گويا در حال صحبت كردن با بهترين دوستتان هستيد. اين روش مختص به نوشتههاي خصوصي است. در حال نوشتن بايد احساس راحتي كنيد طوري كه گويي در حال درد و دل كردن با كسي هستيد كه شريك غم و شادي شماست. دفتر خاطرات هم ميتواند بهترين دوست شما باشد. استفاده از اين روش شما را به سبك شخصيتان در نوشتن هدايت ميكند. هدف خاطرهنويسي اين است كه موضوعات مورد نظر نويسنده در كمال صداقت و صميميت مطرح شود، چنانكه گويي شما از طريق واژهها با بهترين دوست يا يكي از اعضاي خانوادهتان گفتوگو ميكنيد.اخوت هم دراينباره ميگويد: «خاطرهنويسي و خاطرهگويي ازاين زاويه در حوزه ادبيات قرار ميگيرد كه باعث نوعي ارتباط و شوق در خواندن يا شنيدنميشود.من دراين كتاب گفتهام كه مخاطب نويسنده خاطره ميتواند دريك ظرفزماني بماند اما درهمين ظرف زماني حركت هم بكند.درگونههاي مختلف خاطرهنويسي، نويسنده به مثابه يك منشيصحنه براي خودش عملميكند. يعنياينكه ثبتيك لحظهخاص براي يك خاطرهنويس درست به مثابه كار يك منشيصحنهدر يك فيلماست. به تعبير بهتر ميتوان گفت كه يك منشيصحنه با يادداشت جزييات موضوع چنان عمل ميكند كه اگر كار فيلمبرداري حتي با تاخيري يكسالههم ادامه پيدا كند اما شرحجزييات اجازه پراكندگي در اصل موضوعرا نميدهد. سخن منايناست كه يك پديدهادبي در يكلحظه اتفاق نميافتد و ما به نوعي خاطرات زنجير وار و غير قابل گسستنياز داريم كه فقط از ناحيه خود نويسنده بايد تنظيم و حفاظتشود» كه در ادامه همان نگاه خاطرهنويسيشخصياست. گفته شده كه خاطرهنويسي صورتي از نوشتن است كه در آن، خيالپردازي و ذهنيت گرايي نقش اساسي ندارد و نويسنده فقط حادثهاي واقعي را كه براي او پيش آمده و در او اثر گذاشته است، بدون كم و كاست بيان ميكند.اين ويژگي بدان معنا نيست كه خاطره نويس نميتواند ذهنيات خود را در خلال خاطره مطرح كند، بلكه مقصود اين است كه بهتر است خاطرهاي خيالي و غير واقعي ننويسد چرا كه بدين ترتيب نوشتهاش بيشتر شبيه داستان خواهد بود تا خاطره. نكتهاي كه ظاهرا يكي از ديگر دغدغههاي اخوت دراين كتاب بوده. خودش ميگويد: «دراين كتاب جستارنويسي كه تاكنون كمتر مورد توجه بوده، دركار گنجاندهشدهاست. گرچه شكلمقالهشخصي داراي چارچوبها و برنامههاي خاصخود است اما در اين اصل مورد اشاره من، شاهد تركيبي از داستان و مقالههستيم.لازماست يكبار ديگر به اين نكته اشاره كنم كه درادبيات خاطرهنويسي در دوران ما، دميدن از«خود» در متن ضرورت دارد و اين امر بايد با رعايت اصول و قواعد فني همراه باشد.» كتاب«نقشهايي به ياد، گذري بر ادبيات خاطرهنويسي» با وجود زمان اندكي كه از انتشارش ميگذرد، توانستهنگاههايي مثبت ازنقد را به همراه داشتهباشد.