• ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4619 -
  • ۱۳۹۹ يکشنبه ۲۴ فروردين

يادي از زنده‌ياد سيروس قايقران كه در فرورديني تلخ درگذشت

بيست‌و دو سال پس از ژنرال

اهورا جهانيان

 

در اين ايام كرونايي كه ورزش تقريبا در سراسر دنيا تعطيل است، نشريات ورزشي مجالي پيدا كرده‌اند براي رجوع به تاريخ و بازخواني وقايع جذاب سال‌ها و دهه‌هاي پيشين. به جاي نوشتن از حواشي تعطيلات اين ايام، چه چيزي بهتر از اينكه نگاهي دوباره بيفكنيم به تاريخ فوتبال و ساير رشته‌هاي ورزشي؟ تاريخي كه صرفا هم ورزشي نيست و نكته‌هاي اخلاقي و جامعه‌شناسانه هم در دل خود دارد. در ايامي كه روزنامه‌ها در سال جديد منتشر نمي‌شدند، روز تاريخي 18 فروردين را پشت‌سر گذاشتيم؛ روزي كه سيروس قايقران به ابديت پيوست و نامِ نامي‌اش به شكل اندوهناكي در تاريخ فوتبال ايران جاودانه شد.
قايقران 37 ساله بود كه در تصادف اتومبيل در جاده رشت به تهران همراه با پسرش «راستين» درگذشت. او در فوتبال ايران نماد يك ژنرال تمام‌عيار بود؛ ژنرالي شوت‌زن كه در زدن ضربات آزاد هم استادي چشمگيري داشت. در مجموع قايقران با سه ويژگي اساسي در فوتبال ايران نامش جاودانه شد. او كاپيتان بود و ژنرال و شوت‌زن. هر كاپيتاني لزوما رهبر تيمش نيست. در جام جهاني 1990 جوزپه برگومي در دفاع راست كاپيتان تيم ملي ايتاليا بود ولي رهبري تيم بين فرانكو باره‌سي در قلب خط دفاعي و روبرتو جيانيني در قلب خط مياني تقسيم شده بود. در جام جهاني 1986 هم كارل هاينس رومنيگه در خط حمله كاپيتان تيم آلمان بود ولي او به دليل آسيب‌ديدگي حضور پررنگي در جريان بازي‌هاي آلمان نداشت و ژرمن‌ها عملا رهبر درخوري در زمين بازي نداشتند. ليونل مسي هم در جام 2014 كاپيتان آرژانتين بود ولي رهبري تيم عملا برعهده ماسكرانو در قلب خط دفاعي بود. قايقران اما كاپيتاني بود كه رهبري تيم هم بر دوشش بود. او يك ژنرال و بازيساز بزرگ براي ملوان و تيم ملي ايران بود. حضور پررنگش در ميانه زمين، نقطه قوت تيم ملي ايران به‌خصوص در دوران مربيگري علي پروين بود.
سيروس قايقران در دو جام ملت‌هاي آسيا، كاپيتان و بازيساز و ژنرال تيم ملي ايران بود: 1988 و 1992. در اين ميانه، او در بازي‌هاي آسيايي پكن هم خوش درخشيد و ايران را به مقام قهرماني آسيا رساند. قهرماني ايران در بازي‌هاي آسيايي پكن، مهم‌ترين حادثه آسيايي براي تيم ملي ايران در دوران پس از انقلاب بوده است. ما طي 44 سال گذشته در جام ملت‌هاي آسيا قهرمان نشده‌ايم. بعد از انقلاب، فوتبال ايران در طول دهه 1980 به محاقي بين‌المللي رفت. نه به خاطر اينكه بازيكنان درخوري نداشت، اتفاقا در دهه 1360 فوتبال ايران سرشار از استعدادهاي درخشان بود. ناصر محمدخاني ، عبدالعلي چنگيز، حميد عليدوستي ، شاهرخ بياني و سيروس قايقران و بسي بازيكن ديگر در فوتبال ايران حضور داشتند. جنگ تحميلي و فضاي سياسي خاص دهه اول انقلاب، مانع از فعليت يافتن توان بالقوه فوتبال ايران در دهه 1360 يا دهه 1980 شد. وگرنه ما مي‌توانستيم حداقل در سال‌هاي1980 و 1984 قهرمان جام ملت‌هاي آسيا شويم.
سيروس قايقران در 1340 در محله كلوير بندرانزلي متولد شد. او از 21 تا 26 سالگي در ملوان توپ زد و سپس به مدت دو سال در استقلال رشت بازي كرد (68-1366) و پس از آن يك ‌سال براي الغرافه قطر. قايقران در 1369 دوباره به ملوان پيوست. او كه در سال 1366 نتوانسته بود جام حذفي را براي قوهاي سپيد فتح كند و در فينال در ورزشگاه آزادي به اتفاق يارانش مغلوب شاگردان علي پروين شده بود، اين‌بار در نيمه‌نهايي پرسپوليس را ناك‌اوت كرد و در فينال هم در ورزشگاه آزادي استقلال را. فتح جام حذفي براي ملوان، آن هم در آن دهه سرخابي فوتبال ايران، كاري كارستان بود كه قوهاي سپيد انزلي به رهبري سيروس قايقران انجام دادند. به اين ماجرا در ادامه يادداشت بازمي‌گرديم.
سيروس قايقران در 23 سالگي (1363) براي نخستين‌بار به تيم ملي ايران دعوت شد و در 26 سالگي كاپيتان تيم ملي شد. ستاره‌هاي تيم ملي ايران در جريان بازي‌هاي آسيايي سئول با پرويز دهداري به اختلاف خوردند و بعد از آن مسابقات، از تيم ملي كناره‌گيري كردند. پرويزخان هم تيمش را يكسره جوان كرد و با بازيكناني مثل مجتبي محرمي و جواد زرينچه و احمدرضا عابدزاده و كريم باوي، محسن گروسي و فرشاد پيوس به سمت جام ملت‌هاي آسيا خيز برداشت. سيروس قايقران در 26 سالگي كاپيتان تيم جوان پرويز دهداري شد. آن روزها فوتبال ايران به شكل عجيبي دچار فقر امكانات بود. گاهي بازيكنان تيم ملي حتي زمين تمرين هم نداشتند. از بازي دوستانه تقريبا خبري نبود. اگر تيم بي‌كيفيتي پيدا مي‌شد براي بازي دوستانه و تداركاتي، مربيان و بازيكنان تيم ملي ايران كلاه‌شان را به نشانه سعادت به هوا مي‌انداختند! در چنان شرايطي، قايقران رهبر تيم ملي ايران در مسير رسيدن به جام ملت‌هاي آسيا و سپس در خود جام ملت‌هاي آسيا (1988) و سپس در راه رسيدن به جام جهاني (1990) بود.
سيروس قايقران اولين كاپيتان شهرستان تيم ملي ايران بود. تا پيش از او، كاپيتان‌هاي تيم ملي متعلق به تيم‌هاي تهراني بودند چه قبل از انقلاب چه بعد از انقلاب. در جام ملت‌هاي آسيا در سال‌هاي 1976 و 1980، علي پروين كاپيتان تيم ملي بود و در 1984 محمد پنجعلي هر دو از پرسپوليس. قبل از پروين هم قليچ‌خاني كاپيتان ايران بود كه سابقه بازي در پرسپوليس و استقلال و پاس را داشت. قبل از قليچ‌خاني هم حسن حبيبي كه در پاس و تيم‌هاي تهراني بازي مي‌كرد. كساني مثل علي جباري و ناصر حجازي هم استقلالي بودند. خلاصه تا وقتي سيروس بازوبند كاپيتاني را بر بازو نبسته بود، كاپيتان‌هاي تيم ملي متعلق به تيم‌هاي برتر تهراني بودند. اما با قايقران، ورق برگشت و ملواني‌ها از اين حيث هم به شكل ويژه‌اي مفتخر بودند. نه فقط ملوان كه استقلال رشت نيز. قايقران در دوران حداقل 6 ساله‌اي كه كاپيتان تيم ملي بود، دو سال هم براي استقلال رشت توپ زد. او افتخار فوتبال گيلان بود نه صرفا افتخار شهر انزلي. هم از اين رو عدالت را بين رشت و انزلي رعايت كرد و فوتبال رشت را از حضور خودش محروم نكرد. در شهر رشت فوتبالدوستان بسياري هستند كه خاطرات خوشي از دوران حضور قايقران در استقلال رشت دارند.
تيم ملي ايران با سيروس قايقران در جام ملت‌هاي 1988 فراتر از توانش ظاهر شد. كسي از آن تيم جوان هيچ انتظاري نداشت. ولي ايران با يك شكست در يك بازي بي‌اهميت مقابل كره‌جنوبي، راهي نيمه‌نهايي شد و آنجا هم 90 دقيقه روي دروازه عربستان حمله كرد تا تك‌گل ماجد عبدالله جبران شود ولي بخت با قايقران و يارانش يار نبود. هر چه زديم به در بسته خورد و در بازي رده‌بندي چين را در ضربات پنالتي شكست داديم و با عنوان سومي آسيا خوشحال شديم. مقامي نامنتظر.
ايران در سال 1988 حتي اگر به فينال مي‌رسيد، هيچ شانسي جلوي كره‌جنوبي نداشت. كره‌جنوبي در جام جهاني 1986 خوش درخشيده بود و در جام ملت‌هاي آسيا هم ايران را سه بر صفر برد. پرويز دهداري چون اميدي به باخت آبرومندانه جلوي كره نداشت، عابدزاده جوان را كه نقطه اتكاي تيم ملي در بازي برابر قطر و ژاپن و امارات بود، در بازي با كره روي نيمكت نشاند و احمد سجادي را راهي زمين كرد تا گل‌ها را او بخورد! سجادي هم سه گل خورد و روحيه عابدزاده محفوظ ماند. خلاصه آبكش شدن جلوي كره‌جنوبي و درخشش اين تيم در جام جهاني 1986 و جام ملت‌هاي 1988، ترس از كره را بدجوري به تيم ملي و به كل فوتبال ايران تزريق كرد؛ ترسي كه در بازي‌هاي آسيايي پكن مشهود بود. بعد از اينكه دهداري و رضا وطن‌خواه و مهدي مناجاتي نتوانستند تيم ملي را به جام جهاني 1990 ببرند، علي پروين سرمربي تيم ملي شد. پروين كه به اهميت قايقران به خوبي واقف بود، او را به عنوان ژنرال تيمش انتخاب كرد. قايقران در بازي‌هاي آسيايي پكن هم مثل جام 1988 رهبر تمام‌عيار تيم ملي بود. ايران با رهبري او موفق شد مالزي و كره‌شمالي را در مرحله گروهي شكست دهد و ژاپن را در يك‌چهارم نهايي. در نيمه‌نهايي حريف‌مان كره‌جنوبي بود. ترس از كره باعث شد پروين تيمش را به سبك آرژانتين كارلوس بيلاردو راهي ميدان كند. چند ماه قبل‌تر، بيلاردو كه سرمربي آرژانتين در جام جهاني 1990 بود، تيم خسته و كم‌رمقش را به دفاعي‌ترين شكل ممكن مقابل شوروي، روماني، برزيل، يوگسلاوي، ايتاليا و آلمان راهي ميدان كرده بود و جز بازي فينال، در ساير بازي‌ها كامياب از زمين خارج شده بود. پروين هم از نسخه بيلاردو رونويسي كرد و ايران را در برابر كره چنان دفاعي چيد كه هيچ منفذي براي كيم جو سونگ، ستاره برجسته كره و يارانش باقي نماند. ايران با سيستم
1-5-4 روانه ميدان شد. مهدي فنوني‌زاده در كنار سيروس قايقران نقش مهمي در مهار تيم كره داشت. بازي به وقت اضافي كشيده شد و در نيمه دوم وقت اضافي، پاس زيباي محرمي به قايقران و استپ سينه و ضربه خونسردانه سيروس، تيم ملي را به گل پيروزي رساند. با آن گل ما كره‌جنوبي را شكست داديم و آن پيروزي تاريخي موجب رهايي فوتبال ايران از وحشت مقابله با كره‌جنوبي شد. قايقران در فينال هم خوب بود و به بازي ايران خط مي‌داد. در فينال مقابل كره‌شمالي، كار به ضربات پنالتي كشيد. پنالتي‌زن اول تيم ايران، مجتبي محرمي بود كه فينال را از دست داده بود. علي پروين نمي‌دانست چه كسي را به عنوان پنالتي‌زن اول معرفي كند ولي سيروس قايقران با خونسردي اعلام كرد اولي را خودش مي‌زند. زد و چقدر هم استادانه زد! عابدزاده دو پنالتي را مهار كرد و نامجومطلق پنالتي چهارم را گل كرد و ايران قهرمان بازي‌هاي آسيايي شد. با آن قهرماني، فوتبال ايران به تدريج وارد دوران تازه‌اي شد. عصري كه ترس از تيم‌هاي آسيايي كم‌كم از فوتبال ايران رخت بر بست و ما با افق‌هاي جهاني فوتبال آشنا شديم. قايقران در جام ملت‌هاي 1992 هم كاپيتان تيم ملي ايران بود و در بازي اول مقابل كره‌شمالي، دروازه كره را باز كرد. ايران در آن مسابقات به راحتي مي‌توانست تا فينال پيش برود ولي مساوي مقابل امارات در بازي دوم، كار را براي ما سخت كرد و در بازي سوم برابر ژاپن، با گل دقيقه 88 ميورا بازي را واگذار كرديم. قايقران و يارانش در اوج ناباوري حذف شدند. در حالي كه تيمي پخته و مدعي قهرماني را تشكيل داده بودند.
پس از بازي‌هاي آسيايي پكن، قايقران با ملوان بندرانزلي در زمستان 1369 شايد دوران اوج فوتبال باشگاهي‌اش را تجربه كرد. او در بازي تاريخي پرسپوليس و ملوان در نيمه‌نهايي، ابتدا در ورزشگاه آزادي سه‌بار با وحيد قليچ، گلر پرسپوليس، دست و پنجه نرم كرد. سه ضربه آزاد زيبا و از راه دور كه قليچ هر سه‌بار موفق به دفع توپ شد. پرسپوليس بازي را دو بر يك برد و كار صعود به انزلي كشيده شد. در انزلي، در همان بيست دقيقه اول بازي، قايقران نسخه قرمزها را پيچيد. يك ضربه آزاد نصيب ملوان شد كه فاصله قابل‌توجهي هم با دروازه پرسپوليس داشت. ولي سيروس‌خان اين‌بار توپ را به كنج راست و بالاي دروازه پرسپوليس فرستاد. قليچ هر چه به خودش كش داد، دستش به توپ نرسيد و گل اول ملوان به زيبايي هر چه تمام‌تر رقم خورد. اندكي بعد، وقتي كه قايقران پشت محوطه جريمه پرسپوليس صاحب توپ شد و با شوتي زيبا دوباره همان نقطه از دروازه پرسپوليس را هدف گرفت و توپ را به تور دروازه دوخت، معلوم بود كه كار پرسپوليس تمام است و پروين و شاگردانش بايد قيد فينال را بزنند. در تك‌بازي فينال در ورزشگاه آزادي هم شاهرخ بياني و عابدزاده و ساير ستاره‌هاي استقلال هر چه كردند موفق نشدند دروازه ملوان را باز كنند. كار به ضربات پنالتي كشيد و قايقران و يارانش همه پنالتي‌ها را گل كردند و آبي‌ها يك ضربه‌شان هدر رفت و ملوان در تهران فاتح جام حذفي شد، آن‌هم پس از شكست غول‌هاي پايتخت در نيمه‌نهايي و فينال.
قايقران اگرچه شوت‌زن قهاري بود و با هر دو پا هم خوب شوت مي‌زد و حتي در يك بازي دوستانه براي تيم ملي ايران مقابل يك تيم باشگاهي اروپايي در اواسط دهه 60، با پاي چپ شوتي استثنايي و گلي زيبا را از خودش به يادگار گذاشت، ولي در جام 1988 و سپس در مسابقات راهيابي به جام جهاني 1990 هر چه شوت زد، چنان نشد كه بايد. شوت‌هايش به قول معروف «ساعتي» بود. به جاي دروازه تيم حريف، راهي ساعت بالاي ورزشگاه مي‌شد. اما او با دو شوت استثنايي به پرسپوليس در جام حذفي 1369، از خودش اعاده حيثيت كرد و نشان داد كه بهترين شوت‌زن فوتبال ايران است.
سيروس قايقران اگرچه احتمالا به خوبي كريم باقري شوت نمي‌زد و به لحاظ كيفي به خوبي كريم باقري نبود، ولي به عنوان رهبر تيم، نه فقط بهتر از كريم بلكه بهتر از هر بازيكن ديگري در فوتبال ملي ايران طي 42 سال اخير بوده است. در سطح باشگاهي، احتمالا فقط علي پروين نيمه اول دهه 60 در پرسپوليس، ژنرال‌تر و بازيسازتر از قايقران بود. اما در سطح ملي، قايقران قطعا مهم‌ترين ژنرال فوتبال ايران در دوران پس از انقلاب بوده است. اخيرا شاهرخ بياني در گفت‌وگو با يكي از برنامه‌هاي ورزشي خارج كشور، تيم مورد علاقه‌اش را انتخاب كرد و قايقران را به عنوان ژنرال آن تيم برگزيد. قايقران تكنيكي‌ترين بازيكن بعد از انقلاب نبود. بهترين شوت‌زن هم نبود. بهترين پاسور هم نبود. اما همه اين ويژگي‌ها را به حد كفايت داشت. مجمع توانمندي‌ها بود و مجموعه نقاط قوتش در كنار حس رهبري چشمگيرش، از او ژنرالي كامل‌عيار ساخت. او غوغاسالار نبود ولي شخصيتش «شخصيت رهبر» بود. به اصطلاح، ژن رهبري داشت. سكوتش حين بازي، در كنار تسلطش در زدن ضربات پنالتي حساس، سبك رهبري او را شبيه سبك و سياقي مي‌كرد كه بعدها از زيدان ديديم. قايقران هم مثل زيدان، هيچ‌وقت پنالتي مهمي را از دست نداد، برخلاف مارادونا و پلاتيني و مسي و كريس رونالدو و پيرلو و بسياري از بزرگان فوتبال.
شايد بهتر بود كه قايقران در سال 1372 از ملوان به پرسپوليس مي‌آمد. رفتن او به كشاورز، تا حدي رابطه‌اش را با پروين سرد كرد و مهم‌تر اينكه، كمي او را به حاشيه برد. اگرچه او در كشاورز عالي بود ولي اگر به پرسپوليس آمده بود، احتمالا چند سال بيشتر مي‌توانست در تيم ملي و در ويترين فوتبال ايران باقي بماند. ولي سيروس قايقران مي‌دانست كه محسن عاشوري بازيساز پرسپوليس است و اگر به پرسپوليس مي‌آمد، جايگاه رفيقش متزلزل مي‌شد. براي او رفاقت مهم‌تر از پول و شهرت بود. هم از اين رو بود كه قيد حضور در پرسپوليس را زد و جايگاهش در تيم ملي هم به تدريج از دست رفت. او در
32 سالگي مي‌دانست كه در سال‌هاي پاياني فوتبالش به سر مي‌برد و ترجيح مي‌داد فوتبالش را در رفاه و به دور از حواشي و قيل و قال سپري كند. هر چه بود، او دردانه‌اي گيلاني بود كه فوتبال ايران را با لطف حضورش طراوت بخشيد. مرد باسلوكي بود كه نامش در تاريخ فوتبال ايران به نكويي نوشته شد.

 


سيروس قايقران در دو جام ملت‌هاي آسيا، كاپيتان و بازيساز و ژنرال تيم ملي ايران بود: 1988 و 1992. در اين ميانه، او در بازي‌هاي آسيايي پكن هم خوش درخشيد و ايران را به مقام قهرماني آسيا رساند. قهرماني ايران در بازي‌هاي آسيايي پكن، مهم‌ترين حادثه آسيايي براي تيم ملي ايران در دوران پس از انقلاب بوده است. ما طي 44 سال گذشته در جام ملت‌هاي آسيا قهرمان نشده‌ايم. بعد از انقلاب، فوتبال ايران در طول دهه 1980 به محاقي بين‌المللي رفت. نه به خاطر اينكه بازيكنان درخوري نداشت، اتفاقا در دهه 1360 فوتبال ايران سرشار از استعدادهاي درخشان بود. ناصر محمدخاني ، عبدالعلي چنگيز ، حميد عليدوستي ، شاهرخ بياني، سيروس قايقران و بسي بازيكن ديگر در فوتبال ايران حضور داشتند.
پروين كه به اهميت قايقران به خوبي واقف بود، او را به عنوان ژنرال تيمش انتخاب كرد. قايقران در بازي‌هاي آسيايي پكن هم مثل جام 1988 رهبر تمام‌عيار تيم ملي بود. ايران با رهبري او موفق شد مالزي و كره‌شمالي را در مرحله گروهي شكست دهد و ژاپن را در يك‌چهارم نهايي. در نيمه‌نهايي حريف‌مان كره‌جنوبي بود. ترس از كره باعث شد پروين تيمش را به سبك آرژانتين كارلوس بيلاردو راهي ميدان كند. چند ماه قبل‌تر، بيلاردو كه سرمربي آرژانتين در جام جهاني 1990 بود، تيم خسته و كم‌رمقش را به دفاعي‌ترين شكل ممكن مقابل شوروي، روماني، برزيل، يوگسلاوي، ايتاليا و آلمان راهي ميدان كرده بود و جز بازي فينال، در ساير بازي‌ها كامياب از زمين خارج شده بود. پروين هم از نسخه بيلاردو رونويسي كرد و ايران را در برابر كره با سيستمي تدافعي راهي زمين كرد .

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون