آيا ميتوان به تحركات جديد در شطرنج تهران - ابوظبي اميدوار بود؟
نقشه امارات براي بهبود رابطه با ايران در پسا كرونا
سارا معصومي
شيوع ويروس كوويد 19 شكل و شمايل جديدي به جهان از شرقيترين تا غربيترين كشور موجود بر روي نقشه جغرافيا بخشيده است. كرونا فقط تب و لرز براي بيماران، مرگ در تنهايي براي قربانيان، عزاداري سوت و كور براي بازماندگان نيست بلكه به ويروسي جهاني تبديل شده كه اندك اندك تاثيرات آن بر اقتصاد جهاني و معادلههاي سياسي مشخصتر ميشود. تحليلگران بسياري در حال گذران شب و روز در قرنطينه تلاش ميكنند، نمايي از جهان پساكرونا را در نوشتههايشان به تصوير بكشند. جهاني كه در آن اقتصاد، سياست، علم پزشكي و حتي قواعد دوستي و رقابت هم از يك ويروس يك ميليمتري تاثير خواهند گرفت. مصائب دولتمردان در كشورهاي مختلف در چند هفته گذشته در مسير تامين تجهيزات پزشكي و دارويي مورد نياز براي مبارزه با كرونا به همگان نشان داد كه در هنگامه يك بحران جهاني در حوزه بهداشت و سلامت تا چه اندازه تلاش براي تامين منافع فردي جاي توجه به اصول اخلاقي را ميگيرد. كمتر روزي در دو ماه گذشته بوده كه خبر سرقت محموله ماسك يا كيتهاي تشخيص بيماري كرونا از مقصد چين در فضاي رسانههاي بينالمللي منتشر نشود.
خاورميانه و موج تبعات اقتصادي - سياسي كرونا
در حالي كه تحليلگران بسياري درباره تاثير كرونا بر روابط سياسي كشورها در گعده اتحاديه اروپا يا فراتر از آن رابطه فراآتلانتيكي اروپا با امريكا نوشتهاند اما درباره تبعات سياسي و اقتصادي شيوع اين اپيدمي در مناسبات ميان كشورهاي حاضر در منطقه غرب آسيا كمتر سخن گفتهاند. اين در حالي است كه شايد پس از پايان فرضي جدال جهان با كرونا بيشترين تغييرات اقتصادي، سياسي و امنيتي در منطقه غرب آسيا رخ بدهد. منطقهاي كه كاهش فروش نفت و سقوط قيمت جهاني طلاي سياه از هماكنون سايه سنگين ركود را بر اقتصاد داخلي كشورهاي آن حكمفرما كرده است.
در اين منطقه كشورهايي مانند امارات متحده عربي به شدت به سرمايهگذاري خارجي براي مديريت اقتصاد داخلي و رونقبخشي به آن نيازمند هستند. همزمان در دايره وسيعتر كشورهاي عربي، كشورهايي چون مصر و لبنان به دليل ركود اقتصادي به اعزام نيروي كار به خارج از كشور به خصوص امارات متحده عربي وابسته هستند. صادرات نيروي انساني به مقولهاي پولزا براي اقتصاد نحيف و آسيب ديده اين كشورها تبديل شده است. با شيوع كرونا عملا كارگران خارجي براي بازگشت به كشورهاي خود در امارات صف كشيدهاند. در همين منطقه ايران، عربستان يا عراق در زمره كشورهايي هستند كه از معبر سفر توريستهاي مذهبي منبع درآمدي داشتند كه با توقف رفت و آمدها در نتيجه كرونا اكنون اين منبع نيز سد شده است. كشورهايي چون تركيه نيز كه به هاب توريستي منطقه تبديل شده بودند و در سايه آن تا حدودي از پس مخارج سرسامآور حضور ميليونها مهاجر سوري برميآمدند با شيوع كرونا اين روند نيز در تركيه متوقف شده است. همزمان كشوري چون عربستان سعودي كه ماجراجويي پرهزينهاي در يمن را پيش برده و سوداي اصلاحات اقتصادي كلان را هم در سر دارد با مصائب كاهش بهاي نفت، نبود توريست مذهبي و تلاش براي تامين تجهيزات لازم براي مهار و مديريت كرونا دست به گريبان است و استيصال رياض را ميتوان در تلاشهايش براي برقراري آتشبس در يمن در چند هفته اخير ديد. در اين ميان، ايران پرونده پيچيدهتري محسوب ميشود چراكه همزمان با تلاش براي مديريت تبعات كرونا مانند ساير كشورها با مقولهاي به اسم تحريمهاي يكجانبه اما فراگير امريكا نيز روبهرو است كه نه تنها فروش نفت، معادلههاي مالي و بانكي را با سختي روبهرو كرده بلكه دست كشورمان در تامين تجهيزات پزشكي و دارويي را هم بسته است. برخي تحليلگران، تغييرات سياسي در منطقه غرب آسيا را مهمترين موج تغيير رويكردها در اين منطقه پس از تحولات بهار عربي ميدانند. به عنوان نمونه سايت The Hill وابسته به كنگره امريكا در تحليلي درباره اضافه شدن مشكل كرونا بر بحرانهاي جهان عرب مينويسد: همه بهار عربي را بزرگترين تحولي ميدانند كه پس از سقوط امپراتوري عثماني در پايان جنگ جهاني اول، منطقه خاورميانه را دستخوش تغييرات بسيار كرد: روساي جمهوري كه مادامالعمر مفروض ميشدند با حضور مردم در خيابان از قدرت كنار زده شدند، سه كشور در باتلاق جنگ داخلي فرو رفتند و توازن قدرت موجود ميان دولت و ملت در چند كشور- هر چند به شكل مقطعي- از ميان رفت. اكنون خاورميانه باز هم در آستانه يك هرج و مرج ديگر قرار گرفته است. در اين فضا به نظر ميرسد كه بايد منتظر تحولات اساسي و ريشهاي در اين منطقه باشيم. كرونا و تبعات اقتصادي، سياسي و حتي امنيتي آن، منطقه را با چالشهايي روبهرو كرده كه از قابليت تغيير جاي دوست و دشمن در معادلهها برخوردار است. حتي پيش از شيوع كرونا نيز اين منطقه با بحرانهاي سياسي در يمن، سوريه، ليبي، لبنان و عراق روبهرو بود. اعتراضهاي عمومي در دو كشور اخير هر چند آرامتر شده اما به پايان نرسيده است. ايران نيز در يك سال گذشته با مجموعهاي از چالشهاي سياسي، امنيتي و اقتصادي روبهرو شده است. بحران مهاجرت وسيع از سوريه، يمن و ليبي را هم نبايد فراموش كرد. حالا به همه مشكلات موجود، بحران بهداشتي و سلامتي كرونا را اضافه كنيد. حتي به فرض پايان كرونا در كوتاهمدت سوال اساسي اين است كه كشورهاي منطقه با بحران اقتصادي پس از آن چه خواهند كرد؟ بحران اقتصادي كه ميتوان به بنزيني بر آتش اعتراضهاي داخلي در برخي كشورها تبديل شود. بالا رفتن نرخ بيكاري در كنار استيصال روحي و رواني مردم آسيبديده از ويروس كرونا، زمان چنداني را براي احياي وضعيت اقتصادي كشورها در اختيار دولتمردان قرار نميدهد. در جريان بهار عربي برخي كشورها تلاش كردند با اصلاحات يا به اصطلاح مشوقهاي اقتصادي، مطالبههاي مدني يا سياسي جمعيت معترض را به حاشيه برده و احتمال انقلاب را در كشور خود كاهش بدهند. اما اكنون سوال اينجاست كه وقتي اقتصاد و سبد معيشتي مردم در نتيجه بحران كرونا آسيب ميبيند، دولتها براي خريد صلح از كدام جيب خرج كنند؟ هر چند كه هنوز براي پيشبيني تغييرات سياسي در منطقه غرب آسيا در نتيجه كرونا زود است اما به نظر ميرسد كه برخي كشورهاي منطقه زنگ خطر را زودتر از سايرين شنيدهاند يا تلاش ميكنند با دستاويز قرار دادن بحران كرونا تغييراتي در سياست خارجي خود به وجود آورند به گونهاي كه اين نرمش يا تغيير رويكرد به شكست سياست قبلي تعبير نشود، يكي از اين كشورها امارات متحده عربي است. كشوري كه در چند هفته اخير دو حركت جديد در عرصه ديپلماسي منطقهاي از خود بروز داد: شكستن تابوي گفتوگو با بشار اسد، رييسجمهور سوريه و برقراري تماس تلفني با محمدجواد ظريف، وزير خارجه كشورمان به علاوه ارسال دو هواپيما كمك به ايران در ميانه مبارزه با كرونا.
تعداد قابل توجهي از كارشناسان مسائل منطقه اعتقاد دارند كه هر چند اين دو تحول در هنگامه مبارزه جهاني با كرونا رخ داده اما نميتوان صرفا ترس امارات از تبعات كرونا را محرك رويكرد جديد سياسيون اين كشور دانست. امارات از چند ماه قبل تغيير رويه در قبال دولت مركزي در سوريه را آغاز كرده و در مسير بازگشايي سفارتش در اين كشور هم قرار گرفته بود كه اين مساله نشان از آيندهنگري اماراتيها در پرونده سوريه و درك هر چند ديرهنگام واقعيتهاي ميداني دارد. اما رويكرد امارات در قبال ايران از دريچه ديگري قابل تحليل است. هرچند كه امارات در چند سال اخير به خصوص پس از سال 2015 در پيروي از عربستان سعودي، رابطه خود با ايران را به مرحله پرتنشي رساند اما حجم رابطه تجاري ايران با امارات و سرمايهگذاريهاي كلان تجار ايراني در اين كشور همواره يكي از نگرانيهاي اماراتيها بوده است. به اين نگراني وضعيت ركود اقتصادي ناشي از كرونا را هم اضافه كنيد. امارات كه به هاب جذب سرمايه در منطقه تبديل شده و فرودگاههاي آن به مركز ترانزيت منطقهاي شهرت داشتند اكنون شاهد سكون و ركود كامل اقتصادي است. در چنين شرايطي بيشك اقتصاد امارات تابآوري تنش بيشتر در رابطه با ايران و دور ماندن از بازار و سرمايه ايراني را ندارد.
امارات در جست و جوي نفوذ منطقهاي
سايت تحليلي و خبري المانيتور در تحليلي درباره مثلث سهگانه ايران، عربستان و امارات به تفاوت رويكرد ابوظبي و رياض در قبال ايران اشاره كرده و مينويسد: اوايل ماه جاري ميلادي بود كه ايران از همكاري ميان تهران و ابوظبي در مهار بحران كرونا خبر داد. تماس تلفني وزراي خارجه و ارسال كمك از سوي امارات براي ايران به نشانه ديگري مازاد بر نشانههاي پيشين مبني بر فاصله گرفتن امارات از عربستان در سياستهايش در قبال ايران تبديل شد. اين رويكرد نشان ميدهد كه امارات قصد دارد مساله كرونا را به دستاويزي براي افزايش نفوذ خود در منطقه تبديل كند. اين استراتژيهاي متضاد را بايد نشانههايي از تغييرات در توازن ژئوپليتيك قدرت در منطقه غرب آسيا دانست. ارسال كمك امارات به ايران و تماس تلفني وزراي خارجه دو كشور در ميانه ماه مارس امر مسبوق به سابقهاي نيست و ميتوان با توجه به تنش ميان تهران و ابوظبي در چند سال اخير اين تحركات را كمسابقه هم دانست. امارات در چند سال گذشته به عنوان قدرت سياسي كوچكتري در منطقه با سياستهاي عربستان سعودي در قالب شوراي همكاري خليج فارس همراه شده و در پروندههاي سوريه، يمن و ايران با رياض همگام شده است. با اين همه امارات هرازگاهي نشانههايي از استقلال از عربستان و امريكا در سياست خارجي را به تصوير كشيده است. در بحران اخير امارات تلاش كرد با كمك به ايران نمره قابل قبولي در حوزه ديپلماسي و افكار عمومي كسب كند و تا حدودي هم موفق شد چراكه سازمان بهداشت جهاني از كمكهاي سخاوتمندانه ابوظبي در واگذاري هواپيمايي به اين سازمان براي اعزام نيرو و دارو به ايران قدرداني كرد. اين قدرداني از امارات تصوير خوبي در حوزه كمكهاي بشردوستانه جهاني به جا گذاشت. اين رفتارهاي امارات در تضاد كامل با سياستهاي سعودي بود كه نه تنها به سرسختي در مقابل ايران در دوره شيوع كرونا ادامه داد بلكه ايران را به بيمسووليتي در مهار اين بحران متهم كرد. عربستان در هجدهمين روز از ماه مارس مانع از صدور بيانيه جنبش عدم تعهد در محكوميت تحريمهاي امريكا عليه ايران در ميانه مبارزه اين كشور با ويروس كرونا شد. اقدامي كه با انتقاد عباس موسوي، سخنگوي وزارت خارجه ايران روبهرو شد.
البته كه تفاوت رويكرد امارات و عربستان در قبال ايران چندان هم كمسابقه نيست. رصد موضعگيريهاي امارات در يك سال اخير نشان ميدهد كه ابوظبي ديگر مانند گذشته با ادعاهاي عربستان سعودي درباره دخالت ايران در يمن همراهي نميكند و از حجم انتقادها درباره رفتارهاي منطقهاي ايران هم كاسته است. اكتبر سال 2019 بود كه امارات در نتيجه رايزني با ايران 700 ميليون دلار از اموال بلوكه شده ايران را آزاد كرد. همزمان گفته ميشود كه امارات گفتوگوهاي محرمانه و غيررسانهاي را با حوثيها در شمال يمن آغاز كرده است و در نتيجه همين رايزنيهاي پشت پرده بود كه در ماه نوامبر سال 2019 انور قرقاش براي نخستين بار حوثيها را بخشي از جامعه يمن خواند كه بايد در آينده سياسي اين كشور نقش داشته باشند. در سوريه نيز امارات براي مقابله با قدرت گرفتن تركيه، سياست حل اختلاف با بشار اسد را در پيش گرفته است. شايد همچنان بسياري از تحليلگران مسائل منطقه نشانههاي بروز داده شده از سوي امارات براي تغيير رويكرد در عرصه ديپلماسي منطقهاي را براي خوشبيني رسانهاي به بهبود رابطه تهران و ابوظبي كافي ندانند اما با شيوع ويروس كرونا و طولانيتر شدن روند مهار آن، كشورهاي آسيب ديده از يكديگر كمك ميخواهند و امارات نيز نشان داده كه حاضر است براي تامين منافع خود در روزگار پساكرونا به كمك ايران بشتابد.