دانشور، اهميت ادبي
و تعهد اجتماعي
بهمن فاطمي| نويسنده مهم بودن توصيفي است كه بالطبع جامع نويسنده زن مهم بودن هم هست. سيمين دانشور از آنجايي كه نويسندهاي مهم در تاريخ معاصر ادبيات محسوب ميشود، قدر مسلم از مهمترين زنان نويسنده رمان و قصه كوتاه هم هست. جدا و قبل از اين همه، او يك وجه آغازگر و پيشاهنگ هم دارد و آن پا گذاشتن به عرصهاي است كه پيش از او هيچ زني طبع خود را در آن نيازموده يا اگر آزموده، تاريخ حافظهاي از آن ندارد. دانشور متولد 1300 است؛ در بزنگاه آغاز قرن جديد خورشيدي، در حد فاصل قاجاريه و پهلوي. در عصر تبلور مشروطيت در فرهنگ و هنر، زماني كه فضاي بيروني با انسداد و سلطهگري و بازدارندگيهاي سياسي و امنيتي دست به گريبان بود.سيمين دانشور را از آن جهت آغازگر فصل تازهاي در تاريخ ادبيات ميدانيم كه اگرچه پيش از او تعداد معدودي نويسنده زن بودند كه كارهايي را گرماگرم تحولخواهي مشروطه قلمي كرده بودند و از آن ميان ميتوان به كساني چون فخر آفاق پارسا، شهناز آزاد و يكي، دو نفرديگر اشاره كرد اما هيچ كدام در حوزه ادبيات داستاني طبع نيازموده بودند و غالبا پيرو جريان فكري مشروطه و تحولخواهي ناشي از آن به دنبال طرح ايدهها و عقايد خود در باب مسائل كشور در مقام نويسندگان مطبوعات و جرايد بودند. در چنين وضعيتي، قرن به پايان ميرسد و در آغازگاه سده تازه، دختري اهل شيراز در خانوادهاي فرهنگي و اهل تحصيل و تمدن به دنيا ميآيد و آن سيمين دانشور است.دانشور در مقام داستاننويس و رماننويس، دو خصلت مهم دارد؛ يكي اينكه به قاعده مساله اجتماع و مردم دارد و برايش مهم است كه پيرامونش چه ميگذرد. او اگرچه در خانوادهاي برخوردار و بنا به توصيفي كه ميكنند، مرفه به دنيا آمد اما هرگز جذب زندگي طبقه مرفه و ارزشهاي آن نشد. او بيآنكه بتوان قاطعانه در زمره نويسندگان چپ قرارش داد، نويسنده مردم و آلام و رنجهايشان بود.
نثر ساده و بيتكلف و در عين حال ادبي و جذاب، ويژگي ديگر آثار دانشور بود. همان ويژگياي كه خودش دوست داشت آن را به مردمي بودن آثارش ربط بدهد. چنانكه بارها بر اهميت خوانده شدن كتابهاي خود توسط همه مردم -و نه فقط نخبگان و مخاطبان خاص ادبيات- تاكيد داشت. او اگر امروز زنده بود، وارد 100 سالگي ميشد. اگرچه رمانها و قصههايش هنوز جوان و پرنشاطند.