شهاب شهسواري
چند روز مانده به دو سالگي خروج امريكا از برجام، رسانههاي امريكايي اعلام كردند كه واشنگتن آماده ميشود با استفاده از ساز و كارهاي اين توافق، پرونده ايران را به اتهام نقض اين توافق به شوراي امنيت سازمان ملل متحد ببرد. اين خبر دو روز بعد از آن اعلام شد كه وزير خارجه امريكا، مايك پمپئو مدعي شد امريكا هر آنچه در توان دارد براي جلوگيري از لغو تحريمهاي تسليحاتي ايران براساس برجام انجام ميدهد. حسن بهشتيپور، كارشناس مسائل هستهاي معتقد است كه امريكا با خروج از برجام اصولا حق اعتراض را به عملكرد ايران در اين توافق از خود سلب كرده است. بهشتيپور ميگويد اگر امريكا بخواهد تحريمهاي قبلي را عليه ايران دوباره برقرار كند، بايد با واسطه به متحدان ديگرش رجوع كند كه هنوز در برجام هستند. به اعتقاد بهشتيپور هر اقدام راديكالي عليه ايران ازسوي امريكا يا ديگر كشورهاي متحدش، با پاسخي راديكال از سوي ايران مواجه خواهد شد كه قطعا شرايط را پيچيدهتر ميكند و به نفع هيچيك از طرفهاي برجام، منطقه و جامعه بينالمللي نيست. در ادامه گفتوگوي «اعتماد» را با حسن بهشتيپور، كارشناس روابط بينالمللي و مسائل هستهاي مطالعه ميكنيد.
به تازگي رسانههاي امريكايي از تلاش امريكا براي مطرح كردن ادعاي عضويت در برجام و استفاده از ساز و كارهاي پيشبيني شده در قطعنامه ۲۲۳۱ براي بازگشت تحريمهاي بينالمللي عليه ايران سخن گفتهاند. فكر ميكنيد چنين اقدامي از سوي امريكا تا چه حد امكانپذير است؟
اصولا امريكا نميتواند در مورد موضوع برجام ادعايي مطرح كند. كشوري كه به قطعنامه ۲۲۳۱ راي داده، اما عامدانه و مختارانه آن را نقض كرده است و به صورت رسمي كنارهگيري خود با امضاي رييسجمهورش خارج شده است، نميتواند در مورد نحوه اجرا يا اقدامات مرتبط با آن نظري اعلام كند. آنچه باعث ميشود امسال، دوره اجراي تحريمهاي تسليحاتي عليه ايران تمام شود، امضاي برجام و مفاد اين توافق است. امريكا هر اندازه هم كه ذينفوذ باشد، بهرغم عضويت دايم در شوراي امنيت و حق وتوي اين كشور، باز هم در اين مورد خاص چون خودخواسته از برجام خارج شده است، ديگر امكان اثرگذاري در اين توافق را ندارد. در واقع امريكا با خروج از برجام عملا دست خود را براي هر اقدامي بسته است. سوال اصلي كه وجود دارد اين است كه آيا فرانسه و بريتانيا كه اعضاي دايمي شوراي امنيت هستند، در كنار آلمان، طرف ديگر اروپايي برجام، آيا ميتوانند ادعايي در مورد نقض برجام توسط ايران و لزوم تصويب قطعنامه جديد را در شوراي امنيت سازمان ملل متحد مطرح كنند؟ در شرايط عادي، روسيه، عضو ديگر دايم شوراي امنيت، در طول هفتهها و ماههاي گذشته بارها مخالفت قاطع خود را با چنين اقداماتي اعلام كرده است. روسيه و چين، دو طرف ديگر برجام هستند كه هر دو در شوراي امنيت حق وتو دارند و ميتوانند جلوي تصويب هر قطعنامهاي را بگيرند. چين به روشني در اين مورد موضعگيري نكرده است، اما به نظر ميرسد كه چندان با اقدامات اينچنيني عليه ايران همراه نباشد. يكي از دستاويزهاي امريكا براي اتهامزني به ايران، ادعاي نقض قطعنامه ۲۲۳۱ شوراي امنيت به دليل آزمايشهاي موشكي است. به نظر ميرسد كه امريكاييها قصد دارند با استفاده از بهانههاي دمدستي همچون پرتاب اين ماهواره يا اقدامات مشابه، اروپاييها را قانع كنند كه بايد محدوديتهاي بيشتري عليه ايران وضع كرد. به تازگي شاهد بوديم كه در واكنش به پرتاب ماهواره نور به مدار، در شرايطي كه كشورهاي اروپايي مانند فرانسه و آلمان به ايران اعتراض كردند، اما روسيه حاضر به همراهي با اين اظهارنگرانيها نشد. واقعيت اين است كه ايران دچار هيچ خطا و خلافي نشده است. برنامه فضايي جمهوري اسلامي ايران، كاملا شفاف و روشن است. ماهواره به خودي خود هيچ خطر امنيتي براي كشوري در پي ندارد. حتي امريكاييها هم به بيخطر بودن ماهواره ايراني براي امنيت امريكا اعتراف كردهاند. اخيرا يك مقام امريكايي هر چند تلاش ميكرد تا موفقيت ايران در به مدار فرستادن ماهواره را تحقير كند و تخفيف بدهد و آن را يك وسيله بياهميت جلوه دهد، اما در عين حال اعتراف كرد كه اين ماهواره، امنيت امريكا را تهديد نميكند. آنچه در قطعنامه ۲۲۳۱ براي ايران ممنوع اعلام شده است، آزمايش موشكهايي است كه به صورت مشخص «براي حمل كلاهك هستهاي طراحي شده باشند.» استفاده از موشك براي اعزام ماهواره به مدار، به هيچوجه در چنين دستهاي نميگنجد. اصولا جمهوري اسلامي ايران بارها اعلام كرده است كه در دكترين نظامياش جايي براي سلاحهاي كشتار جمعي وجود ندارد.
آيا اروپاييها ممكن است خواست امريكا براي ارسال پرونده ايران به شوراي امنيت را قبول كنند؟
امريكاييها براي تصويب قطعنامه عليه ايران در شرايط كنوني، فقط يك مسير در پيش دارند و آن هم قانع كردن متحدانشان به كليد زدن ترتيبات اجرايي حل اختلاف در برجام و احياي قطعنامههاي معلق شده شوراي امنيت عليه ايران است. يعني امريكاييها به اين دليل كه خودشان را از دسترسي به ساز و كارهاي پيشبيني شده در برجام محروم كردهاند، مجبور هستند به كشورهاي ديگر، مانند متحدان اروپايي متوسل شوند تا از طريق سازوكار مشهور به مكانيسم ماشه پرونده ايران را به شوراي امنيت بفرستند. امريكاييها در اين مسير تا حدودي موفق شده بودند اروپاييها را به يك تهديد تلويحي راضي كنند. اروپاييها چند ماه پيش اعلام كردند كه درخواست اجراي ساز و كار حل اختلاف را مطرح كردهاند، اما بعد از برگزاري كميسيون برجام و گفتوگوهايي كه ميان ايران و طرفهاي اروپايي انجام شد، قانع شدند كه از طريق گفتوگو و همكاري براي اجراي برجام اقدام كنند. اروپاييها به روشني اين پيام را دريافت كردند كه اگر ميخواهند ايران مسيري را در برجام طي كند كه آنها انتظار دارند، بايد انتظارات ايران را برآورده كنند. اگر اروپاييها اينستكس را كاملا اجرايي كنند و بتوانند وضعيت تجارت و مبادلاتشان را با ايران عادي كنند، ايران هم ميتواند پنج گام تقابلي را به عقب بازگرداند. قطعا اروپاييها اين توانايي را دارند كه مكانيسم مشهور به ماشه را كليد بزنند و پرونده ايران را به شوراي امنيت ببرند. اما چنين اقدامي چه منافعي براي اروپا دارد؟ اروپاييها به روشني مشاهده كردهاند كه تصميم غلط و نسنجيده دونالد ترامپ براي خروج يكجانبه از برجام چه عواقبي در پي داشت و بعد از دو سال حالا مقامهاي امريكايي دنبال راهي براي جبران اين اشتباه هستند. اروپاييها اين تجربه را ديدهاند و مطمئن هستند كه اگر مكانيسم ماشه را كليد بزنند وضعيت بهتر نميشود كه بدتر هم خواهد شد. اروپاييها متقاعد شدهاند كه براي بهتر شدن وضعيت بايد به برجام بازگردند و تلاش كنند تا تعهدات زمينماندهشان را اجرايي كنند، نه بر عكس.
برخي تحليلگران معتقدند كه امريكا ممكن است قصد داشته باشد با تهديد برگرداندن قطعنامههاي پيشين و كليد زدن ساز و كار شوراي امنيت براي بازگشت فوري تحريمها، اروپاييها و چين و روسيه را راضي كند تا براي جلوگيري از چنين اقدامي و واكنشهاي تند ايران، با قطعنامه پيشنهادي اين كشور براي تمديد تحريمهاي تسليحاتي موافقت كنند. فكر ميكنيد اين تحليل تا چه اندازه قابلقبول باشد؟
امريكا ناقض برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ است، هم اروپا و هم روسيه و چين و هم خود امريكاييها اين را ميدانند. بعيد ميدانم كلا روسيه و چين حاضر به پذيرش هرگونه اقدام ايذايي از سوي امريكا باشد. روسيه صريحا گفته است كه معتقد است قرار دادن ماهواره در مدار زمين از سوي ايران نقض قطعنامه ۲۲۳۱ نيست. حتي اگر معاملهاي ميان امريكا و چهار عضو ديگر دايمي شوراي امنيت انجام شود و هر پنج كشور بر سر تصويب قطعنامهاي عليه ايران به توافق برسند، درواقع نه تنها گامي به سمت كاهش تنش و بهبود اوضاع برداشته نشده است، بلكه اوضاع پيچيدهتر هم ميشود. باز هم اينجا بحث هزينه و فايده پيش ميآيد. ايران دهههاست كه در تحريم تسليحاتي قرار دارد، تمديد كردن اين تحريمها ضربه چنداني به وضعيت جاري ايران وارد نميكند، اما در برابر واكنش ايران، ميتواند براي طرفهاي باقي مانده در برجام و حتي امريكا وضعيت را بهشدت سختتر كند. مسيري كه امريكا در پيش گرفته است فرصتسوزي مستمر در جهت كاهش تنش است. امريكا ميتوانست در برجام بماند و تعهداتش را اجرايي كند، الان هم ميتواند به شكل آبرومندانهاي بپذيرد كه مسير اشتباهي در پيش گرفته و بهتدريج رويهاش را اصلاح كند. اگر امريكا چنين رويهاي در پيش بگيرد، قطعا در كاهش تنش در منطقه، بهبود روابط ايران و امريكا و برطرف شدن نگرانيهاي احتمالي در مورد برنامههاي هستهاي و نظامي ايران كمك ميكند. تحريم روي تحريم و اجراي مجدد تحريمهايي كه قبلا وضع شدهاند، هيچ كمكي به شرايط نميكند. اقدامات اينچنيني از سوي امريكا به معناي فرستادن پيام عدم تمايل به همكاري و تعهد به ايران است، اينكه امريكا در هيچ شرايطي حاضر به اجراي تعهدات بينالمللي در قبال ايران نيست و جلوي منافع ايران را به هر شكلي ميگيرد.
اگر امريكا در اين شرايط موفق شود كه قطعنامهاي را در شوراي امنيت عليه ايران به تصويب برساند، واكنش ايران چه خواهد بود؟
دست ايران كاملا باز است. ايران الان همهجانبه با آژانس بينالمللي انرژي اتمي همكاري ميكند. فعاليتهاي هستهاي ايران كاملا روشن و شفاف هستند. اما هر اندازه فشار بيشتر شود ايران ممكن است در همكاريهايش با آژانس تجديدنظر كند و همكاريهايش را كاهش دهد. چنين واكنشي ازسوي ايران هم به نفع هيچكس نخواهد بود. كاهش تعهدات ايران در قبال همكاري با آژانس پيامي منفي به طرف مقابل ميدهد. البته هستند كساني در چارچوب قدرت امريكا كه علاقهمند هستند ايران را به اين سمت سوق بدهند و وادار كنند كه ايران اقدامات راديكال انجام دهد. اقداماتي مانند كاهش نظارتهاي آژانس، توقف اجراي داوطلبانه پروتكلهاي الحاقي و حتي خروج از انپيتي.
يعني چنين واكنشي را آخرين سلاح ايران براي مقابله با فشار بيشتر تلقي ميكنيد؟
نه! ايران خيلي امكانات ديگر هم در منطقه دارد و دستش چندان در واكنش بسته نيست. واكنشهاي بزرگتري هم ميتواند انجام دهد. ايران در خارج از بحث هستهاي هم ميتواند واكنشهايي به هر اقدامي خلاف منافعش نشان دهد. منطق و عقل سالم، حكم ميكند كه طرفهاي مقابل به سمت گفتوگو و مذاكره بروند و از افزايش تنشها و روياروييها و وارد شدن به يك دور انتقام خودداري كنند. اقدامات راديكال، قطعا به اقدامات راديكال متقابل ميانجامد. تجربه دو سال گذشته هم از زمان خروج امريكا از برجام نشان داده است كه اينطور نيست كه ايران كاملا دست و پا بسته باشد. به نفع همه است كه به سمت حل و فصل مسائل برويم، به نفع امنيت منطقه و به نفع امنيت جهان است كه تنشهاي كنوني كاهش پيدا كند و طرفها به سمت گفتوگو و تعامل بروند.
اگر عقل سليم چنين حكم ميكند، پس چرا شاهد رويه خلاف آن از سوي واشنگتن هستيم؟
به نظرم اينها بازيهايي است كه اسراييليها ديكته ميكنند و امريكا دو سال است كه در دام بازي اسراييل افتاده است و بازي ميخورد. دستكم براي اروپاييها بهتر است كه در اين دام گرفتار نشوند. مقامهاي جديد اتحاديه اروپا و شوراي اروپا، مطرح كردهاند كه بايد به سمت مسير اجراي تعهدات اروپا و اقناع ايران براي بازگشت به تعهدات پيشينش حركت كرد، اما روندي كه امريكا در پيش گرفته است، اصولا در جهت مخالف است و اجازه تحقق چنين رويكردي را نميدهد.
فكر ميكنيد امريكا برنامهاي براي اصلاح رويكردش ندارد؟
احتمال بسيار ناچيزي وجود دارد كه امريكاييها با مطرح كردن مجدد عضويتشان در برجام، قصد بازگشت آبرومندانه و بيسر و صدا به برجام و ميز گفتوگو داشته باشند. در واقع ممكن است درنهايت شاهد باشيم كه امريكاييها با ادعاي اقتدار، اشتباه خودشان را در خروج از برجام بپذيرند و به ميز گفتوگو بازگردند. قطعا اگر امريكا چنين اقدامي بكند، يك گام و پيام مثبت است.
نيويورك تايمز گزارش كرده بود كه حقوقدانان وزارت خارجه امريكا پيشنهاد بازگشت به برجام را با هدف از سرگيري قطعنامههاي پيشين مطرح كردهاند و با اشاره به يك خلأ حقوق در قطعنامه ۲۲۳۱ قصد دارند ادعا كنند كه براساس متن قطعنامه امريكا هنوز عضو برجام است...
چنين استدلالي خندهدار است، اسم امريكا در قطعنامه آمده و در برجام هم چند 10 بار تكرار شده است. اما شما نميتوانيد مواد يك معاهده يا توافق را مصادره به مطلوب كنيد. مواد برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ به صورت سوا كن جدا كن نميتواند اجرا شود. هيچكس در دنيا چنين تفسيري را منطقي و حقوق تصور نميكند. امريكا نميتواند بگويد يك بخش از قطعنامه كه من قبول دارم بايد اجرايي شود و يك بخش ديگر نبايد اجرايي شود. امريكا زماني كه در يك مراسم رسمي، دونالد ترامپ توقف اجراي برجام را اعلام كرد، رسما خود را از تمام مزايا در كنار تمام هزينههاي برجام محروم كرد. يعني امريكا حق خودش را در اعتراض به ايران در مورد برجام، سلب كرده است. امريكا حقي براي ادعا ندارد، مگر اينكه به برجام بازگردد كه آن هم به راحتي شدني نيست، چراكه بايد همه ديگر طرفهاي برجام بازگشت امريكا را بپذيرند. امريكا در خروج از برجام، گاف بزرگي داد، همان روزي كه اين فرمان از سوي رييسجمهور امريكا امضا شد هم بسياري از تحليلگران و حقوقدانها تذكر دادند كه اشتباه بزرگي توسط ترامپ رقم خورده است. ماندن در برجام دست امريكا را بازتر ميكرد كه به ايران فشار بياورد، امريكا وقتي درون برجام بود ميتوانست از ايران به شوراي امنيت شكايت كند، اما حالا ديگر نميتواند.
در واقع امريكا با خروج از برجام عملا دست خود را براي هر اقدامي بسته است.
روسيه و چين، دو طرف ديگر برجام هستند كه هر دو در شوراي امنيت حق وتو دارند و ميتوانند جلوي تصويب هر قطعنامهاي را بگيرند.
امريكاييها براي تصويب قطعنامه عليه ايران در شرايط كنوني، فقط يك مسير در پيش دارند و آن هم قانع كردن متحدانشان به كليد زدن ترتيبات اجرايي حل اختلاف در برجام و احياي قطعنامههاي معلق شده شوراي امنيت عليه ايران است.