پرتاب موفق ماهواره نور و لزوم توازن قدرت نرم و سخت
نصرتالله تاجيك
اگرچه در زمينه پرتاب غافلگيرانه، موقعشناسانه، با درايت و موفقيتآميز ماهواره نور به فضا توسط سپاه پاسداران كه بيشتر جنبه نظامي دارد طبعا متخصصان و تحليلگران نظامي بايد نظر بدهند، اما به هر حال از منظر نگاه سياسي به تبعات چنين اقداماتي كه يكي از دستاوردهاي سختافزاري مهم كشور است، مايه مباهات همه ايرانيان بوده و به هر طريقي چه بوميسازي و چه مهندسي معكوس به اين سطح از فناوري پيشرفته كه رسيده باشيم قابل تقدير است و دنيا روي آن حساب باز ميكند، طبيعتا داراي تبعات مثبت و منفي است و ما بايد با روشهايي تلاش كنيم هميشه در سياست خارجي نكات منفي چنين تحولاتي را كه تبعات منطقهاي و بينالمللي دارد به نكات مثبت و فرصت تبديل كنيم. اينگونه توفيقات كه هم باعث بالا رفتن غرور ملي و كسب اعتماد به نفس در مردم و نيروهاي نظامي ميشود كه مسوول تامين امنيت مردم و كشور هستند و هم ميتوان از آن سختافزار در كنار اين قدرت توليد شده به عنوان قدرت نرم از خاصيت بازدارندگي آن استفاده كرد. يعني اگر در كنار چنين اقدام لازمي بتوان به حداكثرسازي انسجام ملي نيز دست پيدا كنيم شرط كافي نيز متحقق شده و در آن صورت دستيابي جوانان و دانشمندان كشور به اين سطح از فناوري ضرورتي است كه هيچگونه بحثي در آن نيست و بعيد ميدانم كه هر تحليلگر منصف و معتقد به تاثير ظرفيتهاي فناوري در توسعه كشورها باشد، اينگونه توانمنديهايي را ناديده بگيرد.
اين اقدام با ويژگيهايي كه بر شمردم در حالي كه دنيا و مخصوصا سازمانهاي جاسوسي غربي و رژيم صهيونيستي درگير موضوع كرونا هستند، عكسالعملهاي متناقضي را در ميان مقامات اجرايي و تحقيقاتي امريكا داشت. از طرفي نوشتهاند ايران مبالغه ميكند و اين موشك خاصيت جمعآوري اطلاعات ندارد و مانند يك دوربين معلق در فضاست و از سوي ديگر گفتهاند «پرتاب موفقيتآميز ماهواره توسط ايرانيها تحول چشمگيري در مسير بالقوه توسعه موشكهاي بالستيك قارهپيماست كه فناوريهاي مشترك زيادي با هم دارند. ايالاتمتحده بايد به سرعت در جهت توسعه نسل بعدي سامانههاي رهگير و آزمايش دوباره موشك استاندارد 3IIA ضدموشكهاي بالستيك قارهپيما گام بردارد.» و پمپئو نيز اين فناوري سامانه ماهوارهبر را با موشكهاي بالستيك قارهپيما مشابه ميداند و نتيجه ميگيرد هيچ كشوري به دنبال فناوري موشكي بالستيك قارهپيما نبوده مگر به قصد حمل كلاهك هستهاي كه نشان از سردرگمي مقامات امريكايي داشته و فقط براي بهرهبرداري سياسي و سوء جهت تمديد تحريم سازمان ملل متحد در مورد فروش سلاحهاي متعارف به ايران كه در اكتبر آينده منقضي ميشود و اخيرا امريكا يك پيشنويس در اين زمينه بين تعداد محدودي از اعضاي شوراي امنيت توزيع كرده است و طبق يادداشت نيويوركتايمز معتقد است كه همچنان ميتواند از مكانيسم ماشه براي هدف فوق استفاده نمايد!
كشور در شرايط تحريم است و مشكلات متعددي در بخشهاي مختلف تامين مايحتاج اساسي مردم و نيز بخشهاي نظامي و لجستيك و خريد فناوري وجود دارد ولي در عين حال به عقيده من وقتي ما تاريخ تحولات منطقه را ميبينيم كه يك بخشي از آن به جنگ تحميلي برميگردد كه ما توانستيم اين جنگ را با كمترين خسارت نه به معناي خسارت انساني به معناي خسارت مالي به انتها برسانيم و اين خود سرآغاز روند توسعه سختافزاري ايران را رقم زد. با اين توضيح طبيعي است كه نوع توسعه و توليد قدرت در كشور طي چند دهه گذشته بيشتر به سمت توسعه سختافزاري حركت كرده، اين جريان فينفسه بد نيست و حتي كساني كه بخواهند دستيابي به اين فناوريها را نيز نقد كنند كه تعادل بين بحث سختافزاري و نرمافزاري وجود ندارد پاسخي كه ميتوان به آنها داد اين است كه در ضرورت توليد قدرت نرم مخصوصا در دنياي امروزه از جمله بحث تقويت بنيه اقتصادي كشور شكي نيست، اما نميتوان بحث سختافزاري را متوقف كرد تا قدرت نرم توليد شود. مهم اين است كه اين دو نوع قدرت پا به پاي هم توليد شود، زيرا اين دو نوع قدرت مكانيكي نيستند كه بگوييم اول كدام توليد شود بلكه قدرت نرم و سخت ارتباط ديناميكي داشته و پيوستگي و تاثير متقابل خيلي زيادي با هم و نسبت به هم دارند به عوامل سياسي، اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي فراواني بستگي داشته و هر يك ميتواند به بازتوليد ديگري بپردازد، يعني اگر در توليدات سختافزاري جلو هستيم بايد تلاش شود از اين قدرت به بازتوليد قدرت نرم حاصل از آن قدرت سخت بپردازيم و منفعل نباشيم. بنابراين به عقيده من در يك جمعبندي اين اقدام كه بسيار هوشمندانه و بدون اعلام قبلي كه باعث حساسيت دشمنان ايران شود يا آنها را مطلع كند تا دست به خرابكاري بزنند، در زمان مناسبي كه همه حواسشان به بحران كروناست اجرا شد دستاورد خوبي براي تثبيت قدرت نه تنها جمهوري اسلامي بلكه ايران در پهنه ژئوپليتيكياش است، ولي اگر خاطرمان باشد حدود 6 ماه پيش تحولاتي كه در منطقه خليجفارس اتفاق افتاد و اقداماتي كه شكل گرفت از جمله ساقط شدن پهپاد امريكايي در حقيقت يك بخش عظيمي از قدرت سختافزاري ايران را به ظهور رساند، ولي در عين حال بلافاصله متاسفانه بعد از سقوط هواپيماي اوكرايني باعث شد كه آن دستاوردها تا حدي در هاله فراموشي فرو برود، بنابراين به عقيده من از منظر سختافزاري و تثبيت قدرت ايران كه خاصيت بازدارندگي دارد و اجازه نميدهد طمع در قدرتهاي خارجي به وجود بيايد، اين اقدام با توضيحاتي كه دادم مفيد، ضروري و بهموقع بود فقط براي ايجاد توازن در اهداف سياست خارجيمان و اينكه اين قدرت سختافزاري باعث ترس همسايگانمان و مخصوصا كشورهاي حاشيه جنوبي خليجفارس نشود نياز به تمهيداتي دارد كه يك تلاش بينبخشي است و ضروري است با مديريت وزارت امور خارجه كشورمان اثرات نكات منفي آن و نيز جا انداختن و تداوم پروژه ايرانهراسي توسط دشمنان ايران حداقل شود كه در يادداشت ديگري به آن ميپردازم.
ديپلمات و سفير پيشين ايران در اردن