تغييرات كرونايي
نشريه سياست خارجي امريكا از تاثير كرونا بر تغيير رژيمهاي سياسي مينويسد. در مقابل پژوهشگران سياسي ديگري نيز معتقدند كرونا به تثبيت نظامهاي سياسي كمك ميكند. در سطح جهاني ويروس كرونا حجم انتقادات به رهبراني چون ترامپ يا شينزو آبه، نخستوزير ژاپن را افزايش چشمگير داده است. هر دو رهبر سياسي روي لبه تيغ انتقاد و ناكارآمدي حركت ميكنند. پوپوليسم ترامپي با همكاري جهاني براي مبارزه با كرونا در تضاد است. ترامپ با اعلام قطع حمايت مالي از سازمان بهداشت جهاني مروج سياست يكجانبهگرايي در جهان است. در مقابل كشورهايي چون تايوان، نمايش موفقي از مديريت سياسي را به نمايش گذاشتهاند. افزايش تنش بين چين و امريكا مسلما يكي از مهمترين اثرات كرونا است. كرونا به نقطه عطف در روابط بينالملل منجر ميشود. نبرد اصلي امريكا در دوران كرونا متمركز بر چين به عنوان عامل انتشار ويروس است. امريكا به تدريج موافقت كشورهاي غربي را براي رويارويي كرونايي با چين كسب ميكند و خود اين چالش، نظم آينده جهان را شكل ميدهد. نبرد با چين ميتواند احساسات امريكاييها را از ناتواناييهاي ترامپ به سمت ديگري منحرف سازد و مجموعهاي از تحريمها و فشارهاي اقتصادي و سياسي را براي مهار چين زمينهسازي كند. در بعد كلي اقتصاد بسياري از كشورها دچار صدمات جبرانناپذيري ميشوند. افزايش بيكاري، مشكلات اجتماعي - اقتصادي ناشي از بيكاري، فقدان سرمايهگذاري و افزايش مداوم بدهيها از صنايع تا سيستمهاي حمل و نقل، خدمات و... از هماكنون خسارات بسياري را متحمل شدهاند و ميشوند. پيروز ميدان كرونا بانكهايي هستند كه بر تل ويرانه اقتصاد خواهند ايستاد. تاثيرات اقتصادي درازمدت به افزايش افسردگي منجر شده و به ظهور قدرتهاي پوپوليست ميانجامد. نمونه اين عهدنامه ورساي و افسردگي بزرگ است كه به ظهور هيتلر كمك كرد. در دنياي امروز كه شبكههاي اقتصادي و سياسي به يكديگر متصل و مرتبطند، استفاده از نظريه آشوب «اثر پروانه» شايد بتواند راهگشا باشد. موجي كه كرونا ايجاد كرده، امواج بزرگتر و ويرانگرتري ايجاد خواهد كرد. كاهش درآمدهاي نفتي براي كشورهاي نفت خيزي چون عربستان، قطر، امريكا، روسيه و غيره با تداوم كرونا بيشتر ميشود. درآمدهاي جهانگردي كشورهايي چون تركيه، يونان و كرواسي به شدت كاهش يافته و در كنار كاهش توليد و خدمات، احتمالا ما با بحران جديد مهاجرتهاي انساني مواجه خواهيم شد. در كشورهايي چون ليبي، سوريه، سومالي، سودان و غيره كه دولتها و اقتصادهاي ضعيف حاكمند، مهاجرت به سمت كشورهاي ثروتمند راه مناسبي براي رهايي از فقر و گرسنگي خواهد بود. تركيه تصريح كرده است كه نميخواهد چهار ميليون پناهنده سوري را به طور نامحدود اسكان دهد، ايضا اجازه همهگيري گسترده ويروس را نميدهد. كاهش كمك كشورهاي خليج فارس به مصر و سودان ميتواند سرآغاز خروج از اين كشورها باشد. به همين دليل، ميتوان از امريكاي مركزي به مكزيك و از خاورميانه به اروپا يك بحران مهاجرت را انتظار داشت. ميليونها نفر به دنبال خروجي از «مناطق جغرافيايي سرخ»، مناطقي از مراقبتهاي بهداشتي ناكافي، تا «مناطق سبز» با مراقبتهاي پزشكي بهتر هستند. در حال حاضر، بيشتر كشورهايي كه خدمات درماني كامل دارند، در اروپا هستند برخي از كشورهاي ثروتمند كمبود هزينه داشته و بايد كمبود نيروي كار را با مهاجران پر كنند. كرونا به رشد مليگرايي نيز كمك ميكند. كشورهايي چون روسيه از هماكنون محدوديتهايي در فروش غلات به ويتنام ايجاد كردهاند. جنگ بر سر غلات به عنوان نفت زرد از اثرات كرونا است و كشورها ناگزير به سمت توليد بيشتر كشاورزي براي تامين غذا پيش ميروند. با بالا رفتن قيمت گندم در سال جاري، بايد منتظر ناآراميها و اعتراضات بيشتر در كشورهاي فقير باشيم.