• ۱۴۰۳ جمعه ۳۱ فروردين
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4647 -
  • ۱۳۹۹ پنج شنبه ۲۵ ارديبهشت

ميراث سياسي تيتو

سعيد عابدپور

40 سال بعد از مرگ تيتو، بنيانگذار جمهوري سوسياليستي يوگسلاوي او همچنان محور بحث‌ها و گفت‌وگوهاي سياسي در يوگسلاوي سابق است.
10 سال بعد از 1980 كه تيتو از دنيا رفت يوگسلاوي از هم فرو پاشيد و به 6 جمهوري بوسني و هرزگوين، صربستان، كرواسي، مقدونيه، اسلووني و مونته‌نگرو تجزيه شد. جريان فروپاشي به اين 6 جمهوري منحصر نماند و كوزوو نيز  در سال 1999 از صربستان جدا شد. همچنين هنوز مشخص نيست كه اين روند تجزيه در منطقه يوگسلاوي سابق تمام شده باشد. مناطقي چون بخش صربي در بوسني و هرزگوين و يا ويوودينا در شمال صربستان به دنبال خودمختاري حداكثري و حتي جدايي از اين كشورها هستند. برخي پژوهشگران چون ايو باناچ، استاد تاريخ كرواسي، جمهوري يوگسلاوي را يك جامعه مصنوعي توصيف مي‌كنند كه با چسب ايدئولوژي سوسياليستي به هم وصل شده بود و فروپاشي آن امري طبيعي و ناگزير. برخي ديگر از صاحب‌نظران عامل فروپاشي يوگسلاوي را به دو عامل داخلي و خارجي مرتبط مي‌دانند. جمهوري يوگسلاوي از سال 1945 تا 1990 يكي از موفق‌ترين سيستم‌هاي سوسياليستي در جهان بود. يوگسلاوي با جمعيت 25 ميليوني توانست در عرصه‌هاي اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي بهترين مدل تحقق سوسياليسم باشد. اقتصاد يوگسلاوي قوي بود و اغلب شركت‌هاي يوگسلاوي در خاورميانه از جمله در ايران و آفريقا طرح‌هاي مهمي را اجرا كردند. ارتش يوگسلاوي نيز پنجمين ارتش جهان بود. يوگسلاوي در عرصه توليد صنعتي، خلاقيت و ابتكار داشت. سيستم آموزش و بهداشت و درمان رايگان در دوران يوگسلاوي بي‌نظير بود. تيتو بر خلاف رهبران ديكتاتور بلوك شرق، تساهل و مدارايي در عرصه پياده كردن سوسياليسم نشان داد. او بسان انور خوجه، رهبر آلباني دين را ممنوع نكرد. مسجد و كليسا در زمان تيتو داير بود و نهادهاي ديني از سوي دولت سوسياليستي مورد حمايت و البته نظارت بودند. تيتو تلاش زيادي براي مقابله با ناسيونااليسم صربي و كرواتي كرد. هر دو ناسيوناليسم قومي تحت حمايت كليساي ارتدوكس و كاتوليك به دنبال برقراري نظام‌هاي فاشيستي بودند. جنايات صرب‌ها و كروات‌هاي افراطي تحت عنوان چتنيك‌ها و اوستاشاها در جنگ جهاني دوم بي‌شمار بود. در مناطقي مانند بوسني، مسلمان‌ها از هر دو طرف مورد كشتار چتنيك‌ها و اوستاشاها قرار گرفتند. تيتو در مقام رهبر پارتيزان‌هاي يوگسلاوي در جنگ جهاني دوم سپس رهبر كاريزماتيك يوگسلاوي، مخالف فاشيسم و مخالف برتري‌طلبي‌هاي قومي بود. كمونيسم يوگسلاوي اوايل روي كار آمدن پارتيزان‌ها از سال 1945 تا 1955 سخت بود ولي با جدايي بيشتر تيتو از شوروي و ايجاد جريان سوم كه بعدا به عنوان غيرمتعهدها معروف شد، وضعيت و جو سياسي و اجتماعي يوگسلاوي از اواسط دهه 50 تا 1980 رو به رشد و با آزادي‌ها و رفاه و ثبات بيشتري همراه شد. رابطه تيتو با ملت‌هاي مسلمان يوگسلاوي اعم از مسلمانان بوسني، مسلمانان مقدونيه و آلباني‌تبارها بهتر از هر رهبر بلوك شرق كمونيستي بود. در سال 1973 او برخلاف مخالفت صرب‌ها و كروات‌ها با به رسميت شناختن هويت قومي مسلمان‌ها موافقت كرد. او مفهوم مسلمان را به عنوان شناسه هويت قومي به مسلمانان بوسني عطا كرد. پيش از اين مسلمانان بوسنيايي فاقد هويت قومي بودند و در شناسنامه بايد نام خود را به عنوان صرب يا كروات مسلمان ثبت مي‌كردند. مهم‌ترين دشمنان تيتو در نظام سوسياليستي، صرب‌ها و كروات‌هاي ناسيوناليست بودند و اين دو نيرو عامل مهم فروپاشي يوگسلاوي از درون بود. مسلمانان بوسني و هرزگوين با اينكه از عطاي «مسلمان» به عنوان هويت قومي راضي نبودند ولي بيش از همه خواستار بقاي يوگسلاوي بودند. يوگسلاوي موجب شد تا قتل عام مسلمانان يوگسلاوي پايان يابد. از سوي ديگر نظام موفق يوگسلاوي براي آمريكا و اروپا يك كابوس بود. سازمان‌هاي مختلف جاسوسي انواع طرح‌هاي فروپاشي يوگسلاوي را از جمله حمايت از حركت‌هاي تحزيه‌طلبانه قومي به خصوص بعد از مرگ تيتو دنبال كردند. صرب‌ها و كروات‌ها با حمايت غربي‌ها مطمئن به ايجاد حكومت‌هاي ناسيوناليست قومي شدند و در جريان سال‌هاي 1989 تا 1992 دوران سخت رخدادها، مسلمانان بوسنيايي به دنبال بقا در يوگسلاوي بودند. ولي وحشي‌گري و خشونت صرب‌ها كه خود را مالك بي‌رقيب تاج و تخت تيتو مي‌دانستند، موجب شد تا مسلمانان بوسنيايي نيز به سمت استقلال از يوگسلاوي پيش بروند. طنز تاريخ اين است كه جانشينان تيتو دشمنان او بودند. ناسيوناليست‌هاي صرب بر اريكه قدرت يوگسلاوي در بلگراد تكيه زدند و همان‌ها مقدمات فروپاشي يوگسلاوي را فراهم آوردند. ناسيوناليست‌هاي صرب چون ميلوشويچ از اواسط دهه 80 ميلادي، بناي سركوب مسلمانان كوزوو را نهاد و خواستار حكومت ترس و وحشت بر يوگسلاوي شد. افرادي به نام سوسياليسم بر كشور حاكم شدند كه در اصل فاشيست و ناسيوناليست تجزيه‌طلب بودند و با تبديل منطق حكومت، زمينه تجزيه اجباري يوگسلاوي و از دست رفتن شكوه اين حكومت آغاز شد. تجزيه يوگسلاوي به جمهوري‌هاي مختلف با خون‌ريزي بي‌سابقه، موفقيت غرب و گروه‌هاي افراطي ناسيوناليستي را فراهم كرد. صربستان بزرگ‌ترين بازنده فروپاشي به خاطر خشونت و قساوت‌هاي كم‌سابقه شد. حداقل 200 هزار نفر از مردم يوگسلاوي در حريان حوادث دهه90 جان باختند و ميراث سياسي تيتو را كه مبتني بر تساهل و مدارا بين اقوام و مركزيت‌گرايي بود به گور فرستادند. فروپاشي يوگسلاوي درسي بزرگ براي ساير كشورهاست. ناسيوناليسم قومي به فاشيسم مي‌انجامد. فاشيسم به يك اعتماد يعني طرد و حذف ديگري. براي همين است كه حكومت‌ها بايد براي تقويت هويت ملي، گروه‌هاي مختلف قومي را در ساختار حكومت شريك كنند و ايجاد شرايط نابرابري توسعه سياسي و اقتصادي مناطق را مانع شوند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون