ضرورت مستندسازي و آرشيو در تئاتر
گروه هنر و ادبيات
انتشار كتابچه يا جزوهاي كه به نوعي زير و بم تجربه گروه تئاتري و مسير رسيدن به يك اجرا توسط يك جمع چند نفره را دراختيار علاقهمندان قرار دهد، عملا در كشور ما به بوته فراموشي سپرده شده؛ البته ماجرا امروز و ديروز نميشناسد و رسم گروهها و كمپانيهاي حرفهاي تئاتر جهان از ديرباز در ميان هنرمندان تئاتر ما طرفدار چنداني نداشته است. يك جستوجوي ساده نشان ميدهد اكثر گروههاي ايراني نه درخصوص آنچه انجام ميدهند رويكرد مشخصي دارند كه درخلال چند سال فعاليتشان قابل پيگيري باشد، نه متني براي فهم بهتر اتفاق رخ داده در صحنه به يادگار ميگذارند، جهت استفاده پژوهشگران. چيزي شبيه استادكاران قديمِ بعضي حرف كه با درگذشت صاحب فن، ميراث با او دفن ميشد و قابل انتقال به نسل بعد نبود. شما هيچ چيز از اطلاعات تمرين، مراحل بازنويسي و نگارش متن، نحوه بازيگردانيِ كارگردان، رسيدن به نسخه نهايي طراحي صحنه، نور، گريم و غيره هيچ چيز باقي نيست. گروه نمايش «دن كيشوت» و علياصغر دشتي پس از اجراي نمايش «مجلس شبيهخواني شازده كوچولو» درست برخلاف اين رويه ناميمون حركت كرد. سال 1383 جزوهاي با عنوان «شبيه كوچولو» منتشر شد كه تاملي بود بر روند تبديل و تطبيق داستان مشهور آنتوان دوسنت اگزوپري به مجلس شبيهخواني ملهم از اجراهاي آيينيِ ايراني. گرچه اطلاع دارم كه دشتي تمريننگاريهايي دارد كه اميدوارم آنها نيز بهزودي و به صورت جداگانه منتشر شوند. جلال ستاري، محقق، اسطورهشناس و انديشمند ايراني و فرهاد مهندسپور، كارگردان تئاتر و مدرس دانشگاه نيز بر كتابچه منتشر شده مقدمهاي نوشتهاند كه موجب شد به بهانه گفتوگو با اصغر دشتي درباره نمايش و با هدف تاكيد بر اهميت انتشار چنين اسنادي پس از سالها در اين شماره روزنامه بازنشر شود. در بخش نخست كتاب، نگارنده تمام مراحل تبديل داستان شازده كوچولو را از ايده تا اجرا به مجلس شبيهخواني را تشريح كرده و از متن شبيهخواني به عنوان يك شيوه اقتباس و خوانش و از تكنيكهاي آن به عنوان پيشنهادي اجرايي نام ميبرد. بخش دوم كتاب به متن كامل «مجلس شبيهخواني شازده كوچولو» اختصاص يافته كه متن توسط محمد مطلق به شكل منظوم نوشته شده و براي صحنه تنظيم و در هر بخش بهطور جداگانه دستگاههاي موسيقي مورد نياز آن صحنه ذكر شده است. «مجلس شبيهخواني شازده كوچولو» سال 83 در «تالار نو» مجموعه تئاتر شهر روي صحنه رفت.