• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۶ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4650 -
  • ۱۳۹۹ دوشنبه ۲۹ ارديبهشت

كوتاه با قطب‌الدين صادقي به ياد عباس عامريان

از نسل چراغ‌داران فرهنگ كردستان بود

بابك احمدي

قطب‌الدين صادقي دو روز قبل در حساب كاربري‌اش در فضاي مجازي‌ از درگذشت عباس بني‌عامريان، هنرمند تئاتر كردستان خبر داد. اين چهره فرهنگي همچنين زماني رياست انجمن خوشنويسان ايران را نيز برعهده داشته و جامعه فرهنگي كردستان به او ارادت دارد. خبر درگذشت يك روز بعد در گفت‌وگوي خبرگزاري ايسنا با رييس انجمن هنرهاي نمايشي كرمانشاه تاييد شد. محمدرضا درند در اين باره توضيح داد: «عباس بني‌عامريان در حالي از دنيا رفت كه طي چند سال اخير به دليل دو تصادف سنگين شرايط سختي را پشت سر گذاشت و مدت طولاني خانه‌نشين بود.» قطب‌الدين صادقي در گفت‌وگو با «اعتماد» ضمن اينكه عامريان را يكي از پيشگامان تئاتر استان كرمانشاه معرفي مي‌كند، اما زنده نگهداشتن نام و ياد چهره‌هايي مانند او را به واسطه ويژگي‌ ديگري مهم مي‌داند: «تئاتر كرمانشاه در دهه 30 و 40 سه بزرگ داشت كه آقاي بني عامريان در كنار مرحوم «ناجي» و «نوذر آزادي» يكي از اين سه نفر بود؛ البته اصليت ايشان به سنقر برمي‌گردد. آقاي ناجي روحيه بسيار حساس و سن بيشتري داشت و زود از دنيا رفت. آقاي آزادي هم مدتي به تهران آمد و با پرويز صياد و ديگران در تلويزيون مشغول شد، اما عباس عامريان در كرمانشاه ماند و با يك روحيه پهلواني كه داشت به فعاليتش ادامه داد. اين روحيه ماندن و كار كردن و چشم بر كوچ بستن اهميت زيادي دارد.»  براساس آنچه صادقي توضيح مي‌دهد اين هنرمند فقيد از مقطعي به بعد با هجمه هنرمندان جوان مواجه مي‌شود: «يك عده جوان‌ تازه به دوران رسيده شروع كردند عليه او بد نوشتن و بد گفتن. از اينها كه تا چند كتاب مي‌خوانند ديگر هيچ‌كس را قبول ندارند. چه قبل و چه بعد از انقلاب جوجه‌تئاتري‌هاي تندروي خشن كه فكر مي‌كردند با انكار ديگران و به خصوص بزرگان مي‌توانند براي خودشان جايگاهي كسب كنند عليه‌اش سمپاشي كردند. كارشان اين بود كه سنگ لاي چرخ فعاليت‌هاي عامريان بگذارند ولي او بي‌آنكه واكنشي نشان دهد، با رادمنشي و روحيه پهلواني كه داشت ايستاد و به كارش ادامه داد. به همين سادگي شش دهه كار كرد. در خصوص نگاه تئاتري، ابدا فرد ساده‌انگاري نبود. مثلا اواخر نمايش «آقاي اشميت كيه؟» نوشته سباستين تيري را روي صحنه داشت. معتقدم او نماد تئاتري‌هاي پركار و بافرهنگ شهرستان است كه همواره موتور محرك فرهنگ و هنر اين سرزمين بوده‌اند. آخرين‌بار نمايش «عروس» را به زبان كردي در سقز اجرا كرد و من ديدم.»  بني‌عامريان علاوه بر تئاتر به معلمي نيز مشغول بوده و اصولا هنر نمايش را در دهه 30 به صورت تجربي و خودآموز فرا مي‌گيرد: «به خاطر وجود شركت نفت گروه‌هاي تئاتري به آنجا مي‌آمدند و براي كارمندان شركت نمايش اجرا مي‌كردند. همين نمايش‌ها به يكي از منابع آموزشي بچه‌هاي شهرستان بدل شد؛ ضمن اينكه ارامنه و آشوريان آن منطقه هم در هنر نمايش فعال بودند. من از اواخر دهه 40 او را مي‌شناسم و بايد بگويم انسان بسيار با فرهنگي از دست رفت. اينها وفادارانه در شهرهاي‌شان ماندند و نگذاشتند چراغ هنر در آن خطه خاموش شود.» نكته‌اي كه اينجا و در اظهارات قطب‌الدين صادقي مورد توجه قرار گرفت، متاسفانه سال‌هاي زيادي است از يادها رفته و مديريت فرهنگي و هنرمندان ما ايده‌اي برايش ندارند. اينكه شرايط و امكانات مورد نياز هنرمندان در شهرها و استان‌هاي مبدا فراهم شود تا هرچه بيشتر شاهد گسترش فعاليت‌هاي هنري در اقصي نقاط كشور باشيم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون