بررسي آثار حقوقي حاصل از شيوع يك ويروس
حريم خصوصي، كرونا و تكنولوژي
زهرا تخشيد
يكي از راهكارهاي پيشگيري از گسترش شيوع ويروس كوويد ۱۹ رديابي تماسهاي نزديك افراد (contact tracing) است. اين رديابي ميتواند از دو طريق غيرديجيتال (انساني)
(manual) و ديجيتال يعني با استفاده از برنامههاي تلفن همراه (application) صورت گيرد. رديابي غيرديجيتال مناسب مكانهاي جغرافيايي و جمعيتي كوچك است. براي مثال زماني كه يكي از اساتيد دانشگاه هاروارد در ابتداي شيوع ويروس به اين بيماري مبتلا شد، مسوولان دانشگاه با توجه به محدود بودن اعضاي دانشگاه و همچنين محدود بودن تعداد مبتلايان عضو دانشگاه در آن زمان، يعني يك نفر توانستند دانشجويان و كاركناني كه با شخص مبتلا در دانشگاه در تماس نزديك بودند را مطلع كرده و آنان را به احتمال بيمار شدن و لزوم قرنطينه كردن خود آگاه كنند. اما با شيوع بيماري در مقياس بالا شيوه رديابي انساني به ندرت قابل اجرا بوده و در نتيجه بسياري از كشورها به استفاده از تكنولوژي براي آگاهسازي مردم از در معرض بيماري قرار گرفتن و الزام به قرنطينگي روي آوردند. با توجه به حجم استفاده بالاي شهروندان از تلفنهاي همراه هوشمند، اين ابزار ميان پژوهشگران به عنوان بهترين گزينه براي عملي كردن رديابي ديجيتال شناسايي شد و بسياري از محققان به ساختن برنامههاي تلفن همراه در اين رابطه روي آورند. براي مثال در اين ميان تايوان كه تجربه تلخ بيماري سارس را داشت با اقدام سريع و با وجود زيرساختهاي قبلي موجود در اين كشور تبديل به يكي از موردهاي موفق كنترل ويروس با استفاده از رديابهاي ديجيتال در تلفن همراه شد. حدود يكماه پيش گوگل و اپل نيز كه داراي يكي از بزرگترين مخازن دادهها در جهان هستند، تصميم گرفتند با همكاري با يكديگر در اين زمنيه به پيشبرد اين برنامهها كمك كنند. در ايران نيز در همان ابتداي شيوع بيماري محققان كوشاي دانشگاه صنعتي شريف اقدام به طراحي برنامه رديابي به نام «ماسك» براي تلفنهاي همراه اپل و اندرويد كردند كه هماكنون شهروندان ميتوانند آن را روي تلفن همراه خود نصب كرده و از امكانات آن بهرهمند شوند. اما اين برنامهها به چه صورت ميتوانند به كاهش گسترش ويروس كمك كنند؟ هر چند مدلهاي مختلفي توسط محققان طراحي شد، اما امروزه شايعترين مدل بر اساس استفاده از سنسور بلوتوث طراحي شده است. جزييات هر برنامه با ديگري متفاوت است، اما بهطور معمول استفاده از برنامه بدين صورت است كه فرد با نصب برنامه روي موبايل خود و فعال كردن آن در صورتي كه حدود پنج دقيقه در كنار شخص ديگري كه داراي اين برنامه است، قرار گيرد، برنامهها كدي بينام را از طريق بلوتوث با يكديگر بهطور خودكار رد و بدل ميكرده و در حافظه خود ذخيره ميكند. بدينترتيب در صورتي كه يكي از اين افراد بعد از مدتي به بيماري كوويد ۱۹ مبتلا شود و بيماري خود را از طريق برنامه گزارش دهد، برنامه به تمامي افرادي كه بيمار طي چهارده روز گذشته براي بيش از پنج دقيقه با آنان در تماس بوده و كد ارتباطي آنان را در خود ذخيره كرده بوده است، اطلاع خواهد داد كه «شما با فردي در تماس بودهايد كه دچار بيماري كوويد ۱۹ شده و در نتيجه خطر ابتلاي شما بدين بيماري نيز وجود دارد. بنابراين لازم است تا براي جلوگيري از گسترش رشته اين بيماري شما به مدت دو هفته خود را در خانه قرنطينه كنيد تا با اطمينان از سلامت كامل مجدد بتوانيد از خانه خارج شويد.»
چالشهاي اجرايي
استفاده موثر از اين برنامهها با چالشهاي گوناگوني روبهرو است كه در اينجا تنها به برخي اشاره ميشود: اولين چالش لزوم استفاده همگاني از اين نرمافزار براي موثر بودن آن است. در غير اين صورت تنها تعداد محدودي از افراد با اطلاعات محدودي مواجه بوده كه نميتوانند با اطمينان كافي از برنامه استفاده كنند. اين مساله به معني لزوم دسترسي همگان به تلفن همراه هوشمند است، اما ممكن است بسياري از افراد داراي تلفن هوشمند نباشند يا به دليل گراني از استفاده از آن محروم باشند. در اين صورت بخش قابل توجهي از جامعه نميتواند از اين برنامه استفاده كند كه اين امر برخلاف عدالت اجتماعي و لزوم محافظت از سلامت همگان است. سومين مساله اهميت استفاده برنامه توسط اقشاري است كه بيشتر در معرض خطر ابتلا به بيماري هستند. در اين ميان افراد مسن يكي از گروههاي پرخطر هستند. حال آنكه ميزان استفاده از تكنولوژيهاي جديد و تلفنهاي هوشمند در ميان شهروندان مسن در جوامع كمتر از جوانان و ميانسالان است. بنابراين ممكن است اين ابزار در ميان كساني كه بيشترين نياز به آن را دارند كمتر مورد استفاده قرار گيرد. چهارمين نكته قابل توجه امكان گزارشهاي دروغ و ايجاد هراس بيمورد ميان جامعه است. در اين راستا بسياري از اين برنامههاي ردياب تاييد پزشك يا وزارت بهداشت قبل از ارسال پيام هشدار به افرادي كه با فرد مبتلا در تماس بودهاند را ضروري ميدانند تا امكان سوءاستفاده از برنامه را به حداقل برسانند. فرهنگهاي بومي هر جامعه نيز بايد مورد توجه قرار گيرد. در جامعهاي كه رويكرد مثبتي به تكنولوژي وجود داشته يا داراي شركتهاي قابل اعتمادي بوده كه اقدام به طراحي چنين برنامههايي ميكنند، امكان اقبال بيشتر به برنامه و موفقيت اين ابزار بيش از كشوري است كه اعتماد به تكنولوژي يا شركتهاي طراح در آنجا كمتر است. آخرين مساله قابل اشاره در اين يادداشت چالش حفظ حريم خصوصي كاربران برنامههاي ردياب تماسهاي نزديك است.
چالش حريم خصوصي كاربر
در ابتداي طراحي اين برنامهها تكيه بر روشي بود كه بدون استفاده از بلوتوث و از طريق تبادل شماره تلفن همراه رديابي ميسر ميشد. در اين فرض اين احتمال وجود داشت كه حتي ساير اطلاعات اوليه شخص با در اختيار قرار دادن شماره تلفن همراه خود با اشخاص ثالث، در معرض خطر افشا قرار گيرد. اما با پيشرفت مدلهاي جديد و استفاده از سنسور بلوتوث برنامهها بيشتر به گونهاي طراحي ميشوند كه براي هر تلفن همراه كد مشخص بدون نام تعيين شده و تنها آن كد است كه ميان دو تلفن همراه از طريق بلوتوث رد و بدل ميشود. در اين شرايط خطر تبادل ساير اطلاعات شخصي به افراد ناشناخته محدود ميشود، اما ريسك نقض حريم خصوصي در ابعاد ديگر همچنان وجود دارد. براي مثال ممكن است برخي از اين برنامهها اطلاعات شخصي كاربران را با دولتها به اشتراك بگذارند. هرچند از يك سو سلامت جامعه لزوم مداخله و حمايت دولت در استفاده حداكثري از اين برنامهها را ضروري ميكند، اما در كشورهايي كه به حقوق شهروندي احترام چنداني نميگذارند و تضمينات حقوقي حمايتي كمتري وجود دارد، امكان سوءاستفاده از اطلاعات شهروندان بالاست. به همين منظور طراحان اين برنامهها در تلاشند تا با بينام كردن اطلاعات و تنها در اختيار قرار دادن اطلاعاتي كه براي پيشبرد برنامه ضروري است به حفظ حريم خصوصي و افزايش اعتماد كاربران كمك كنند. راهكار ديگري نيز كه به صورت گسترده در اين راستا پيشنهاد شده استفاده از بندي است كه به آن بند غروب خورشيد (sunset provision) ميگويند. با درج اين بند در مقررات استفاده از برنامه تلفن همراه ردياب، سازندگان برنامه متعهد ميشوند در يك زمان مقرر تمام اطلاعات فرد را پاك كرده و مجدد به جمعآوري اطلاعات بپردازند. اين پاك شدن خودكار، براي مثال هر پانزده روز يكبار، از امكان سوءاستفاده از اطلاعات، جمعآوري دادهها و رديابي غيرضروري شهروندان ميكاهد. در نهايت تمامي اين برنامهها امروزه با كسب اجازه و رضايت كاربر نصب و مورد استفاده قرار ميگيرد. هرچند براي مثال در كشور هند استفاده از اين برنامهها اجباري شده است كه خود چالشهاي ديگري را در حوزه مسووليت دولت و حمايت از شهروندان به وجود ميآورد كه در حجم كوتاه اين يادداشت نميگنجد.
نگاهي به آينده: همكاري حقوقدانان و مهندسان
تجربه ويروس كوويد ۱۹ و استفاده موفق از برنامههاي ديجيتال ردياب تماسهاي نزديك در بسياري از كشورها نشان داد كه ميتوان با استفاده صحيح از يك برنامه تلفن همراه مردمان بسياري را از خطر ابتلا به مرگ نجات داد. استفاده از برنامههاي كامپيوتري يا موجود در تلفنهاي همراه كمكم تبديل به بخشي اجتنابناپذير از زندگي مدرن شده است. تكيه بر اين برنامهها با گذشت زمان روز به روز افزايش نيز خواهد يافت. اين مساله به خودي خود نه خوب است و نه بد، بلكه تنها بسته به نحوه عملكرد انسان در طراحي و استفاده از اين برنامهها ميتواند به تجربهاي خوب يا بد تبديل شود. در اين ميان يكي از نكات حايز اهميت لزوم گسترش استفاده از برنامههايي است كه حمايت از حريم خصوصي مصرفكننده را در طراحي خود مورد توجه قرار ميدهند. در ادبيات حقوقي نوين توجه به حمايت از حريم خصوصي در زمان ساخت و طراحي يك برنامه هوشمند را
(privacy by design) ميگويند كه ميتوان آن را به حريم خصوصي مبتني بر طراحي ترجمه كرد. يك نمونه استفاده از روش بينام كردن اطلاعات و دادههاي كاربر در برنامه تلفن همراه است. رمزگذاري
(encryption) نيز نمونه ديگري از اين رويكرد است كه بسته به برنامه مورد نظر و حدود آن ميتواند داراي آثار مثبت و منفي باشد. رويكرد ديگر حمايت از حريم خصوصي بر اساس حريم خصوصي مبتني بر تنظيمات اوليه
(privacy by default) است. يك مثال ساده اين رويكرد تنظيمات اوليه (default settings) در برنامههاي تلفن همراه است. اين تنظيمات ميتواند به گونهاي طراحي شود كه براي در اختيار قرار دادن اطلاعات كاربر با اشخاص ثالث رضايت كاربر را به صرف نصب برنامه روي تلفن همراه مفروض قرار دهد. از سوي ديگر تنظيمات ميتواند به گونهاي طراحي شود كه برنامه براي در اختيار قرار دادن اطلاعات كاربر با اشخاص ثالث رضايت صريح وي را در برنامه جويا شود. در حالت دوم برنامه از ابتدا حمايت از حقوق كاربر را مورد توجه قرار داده است. بدينترتيب نه تنها ابزارهاي حقوقي خارجي براي تضمين حقوق كاربران برنامههاي ديجيتال و حمايت از حريم خصوصي در زمان استفاده از تكنولوژيهاي جديد ضروري است (مانند قوانين شفاف و بهروز) بلكه طراحي نرمافزارهاي كامپيوتري و برنامههاي تلفنهاي هوشمند مستلزم حضور مشاوران حقوقي در مراحل اوليه است. بدين صورت كه حقوقدانان با در ارتباط قرار گرفتن با مهندسان طراح در همان ابتدا با شناسايي چالشهاي حقوقي هر برنامه پيرامون حمايت از حريم خصوصي و ارايه راهكارها براي بهبود آن به طراحي نرمافزارهايي كمك ميكنند كه حفظ حريم خصوصي كاربران را در بطن خود جاي دادهاند. اين امر مستلزم تعامل بيش از گذشته دو گروه مهندسي و حقوقدان با يكديگر است. دانشكدههاي حقوق بايد با ارايه دروس مقدماتي آشنايي با علوم كامپيوتر در دوره كارشناسي (و نه صرفا در دورههاي تحصيلات تكميلي) زمينه رشد حقوقداناني را فراهم آورند كه با مفاهيم ابتدايي تكنولوژيهاي جديد كامپيوتري آشنا هستند. از سوي ديگر با ارايه دروس مقدماتي حفاظت از حريم خصوصي و قوانين پيرامون آن در دانشكدههاي مهندسي ميتوان مهندساني را پرورش داد كه با آگاهي از لزوم حمايت از حريم خصوصي كاربران در هنگام برنامهنويسي از ابتدا ايدههاي خود را مبتني بر حفظ حقوق شهروندي عملي ميكنند. اين رويكرد آموزشي در درازمدت نه تنها ميتواند نقض حقوق شهروندي را كاهش دهد، بلكه حفاظت از حريم خصوصي را تبديل به يك هنجار اجتماعي در ميان برنامهنويسان ميكند. در نهايت با چنين رويكردي شاهد بازاري خواهيم بود كه در آن برنامههاي تلفن همراه و كامپيوتري در رعايت حريم خصوصي مصرفكننده با يكديگر رقابت ميكنند.