• ۱۴۰۳ دوشنبه ۳ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 4659 -
  • ۱۳۹۹ دوشنبه ۱۲ خرداد

چه اتفاقي مي‌افتد اگر توييتر ترامپ را محروم كند؟

چارلي وارزل مترجم: فريده وكيلي

هر چند ماه يك ‌بار اين موضوع مطرح مي‌شود: آيا توييتر بايد دونالد ترامپ را محروم كند؟ اين اتفاق غالبا زماني روي مي‌دهد كه رييس‌جمهور مطلبي به ‌شدت اشتباه، توطئه‌آميز، غيرواقعي و يا به لحاظ ژئوپوليتيكي غيرمحتاطانه را توييت مي‌كند. اگر اين نوع توييت‌ها از جانب يك كاربر عادي ارسال شود، منجر به تعليق موقت مي‌شود ولي توييتر سران ايالت‌ها را مستثنا كرده و با استناد به بند «ارزش خبري» اجازه شانه خالي كردن از اين مسووليت را به خود مي‌دهد. اين مجادله پس از ادعاهاي دروغين رياست‌جمهوري درباره ارسال آراي انتخاباتي و افزودن لينك راستي‌آزمايي از جانب توييتر به آنها وارد مرحله جديدي شده است. اين اولين بار است كه توييتر چنين گامي برمي‌دارد. اين لينك با عنوان «حقيقت‌ياب» كاربران را به صفحه‌اي مرتبط با مقالات CNN و مجموعه‌اي از ادعاهاي غيرقابل اثبات، كم ارزش و نارسا از جانب رييس‌جمهور هدايت مي‌كند. اين اقدام توييتر، ترامپ را برآشفته كرده و آن را دخالت در انتخابات 2020 مي‌داند و تهديد به «نظارت شديد، يا بستن» اين پلتفرم كرده است.(روشن نيست آيا او اختياراتي در اين زمينه دارد يا نه.)  توييتر بايد در مقابل رفتار آقاي ترامپ چه كند؟ من فكر نمي‌كنم بتوان رييس‌جمهور ايالات متحده را حذف كرد يعني او را از سايت‌هاي شبكه اجتماعي محروم كرد و ارتباطات او را با عموم مردم تقليل داد. اگر توييتر بخواهد آن را بشكافد، بحث سانسور چنان بالا خواهد گرفت كه موضوع به كنگره و يا دادگاه‌ها ختم خواهد شد. به‌ علاوه كمپاني را در شرايط نامساعدتري قرار مي‌دهد: ايفاي نقش داور حقيقت‌ياب. من درباره اين موضوع زياد فكر كرده‌ام كه اگر بر فرض رييس اجرايي توييتر، جك دورسي آگاهانه با احتساب دروغ‌هاي آقاي ترامپ و خطرات و بازخوردها تصميم به حذف او از توييتر كند. آيا سلب اين راه ارتباطي از رييس‌جمهور آسيب معناداري به او خواهد رساند؟ يا او همان توجهات را از طريق فيس‌بوك، كه به نظر مي‌آيد با آدرس‌هاي غلط ترامپ و اتهام‌زني‌هاي فتنه‌برانگيز او مشكلي ندارد، به دست خواهد آورد؟ تجربه مي‌گويد، حذف افراد در بلندمدت موثر است. طي سال‌هاي اخير چهره‌هاي رسانه‌اي طرفدار ترامپ مانند ميلو يانوپولوس، چاك جانسون و آلكس جونز كه به دليل سرپيچي از مقررات پلتفرم‌ها از چندين شبكه اجتماعي حذف شده‌اند، نفوذ خود را نيز از دست داده‌اند. ولي تاثير توييتر حكايت ديگري است. گرچه مخاطبان يوتيوب و فيس‌بوك بسيار وسيع‌تر هستند ولي چهره‌هاي حذف شده طرفدار ترامپ بيشتر از هر چيز بابت محروم شدن از متن‌هاي 280 كاراكتري توييتر خشمگين بودند. توييتر را انتخاب مي‌كنند نه براي دسترسي به مردم بلكه به عنوان تنها راه ورود به گفت‌وگوهاي رسانه‌اي. توييتر جايي است كه روزنامه‌نگاران در طول روز در آن پرسه مي‌زنند. خبرسازان مرافعه‌هاي توييتري را بيشتر مي‌بينند و بيشتر به آن توجه مي‌كنند. زرنگ‌ترين چهره‌هاي طرفدار ترامپ خيلي زود آموختند كه با اظهارنظرهاي شرورانه و يا نقض مقررات پلتفرم‌ها تا مرز قانون‌شكني، خوراك مطبوعاتي ايجاد و از اين راه گفت‌وگوهاي خود را موثرتر كنند. آنها اين قدرت و نفوذ را بدون داشتن حساب توييتري از دست مي‌دهند.  اين مورد آقاي ترامپ نخواهد بود. همان‌طور كه افتضاح كنفرانس خبري كوويد 19 نشان داد اين مرد مي‌تواند به‌ خوبي بدون نياز به تلفن هوشمند خبرساز شود و هرج و مرج ايجاد كند. مطبوعات افكار او را پوشش مي‌دهند، مهم نيست كه او چگونه آنها را نشر مي‌دهد. اما تصور اينكه رييس‌جمهور با تحريم از جانب توييتر حتي اندكي هم به زانو درنيايد، دشوار است. آري، پست‌هاي فيس‌بوك او در توييتر به اشتراك گذاشته خواهند شد. نامشخص است كه آيا تاثير معني‌داري خواهد گذاشت يا نه و به نظر هم نمي‌رسد، تغييري در فضاي مسموم سياسي ما ايجاد كند. ولي از دست دادن دسترسي به توييتر حداقل موجب ايجاد كمي اختلال در استراتژي فعلي رييس‌جمهور خواهد شد كه با توييت‌هاي شبانه و ديرهنگام خود خشم روزنامه‌نگاران را برمي‌انگيزد. در مناظرات مربوط به محدود كردن آقاي ترامپ از جانب توييتر به اين وجه از ديناميك رسانه كمتر توجه شده است. بسياري معتقدند كه با تحريم آقاي ترامپ در توييتر او بازتاب صداي خود را از طريق روزنامه‌نگاران از دست خواهد داد. مطبوعات سياسي در اين تكاپو هستند كه چگونه اخبار يك رياست جمهور غيرمعمول را پوشش دهند. گزارشگران و شبكه‌ها بيشتر نيروي خود را بر تهيه مستنداتي از ناكارآمدي و فساد دولت ترامپ متمركز كرده‌اند. اما رياست‌جمهوري ترامپ مرزهاي اين رويارويي را نشان مي‌دهد، مقابله قدرت با حقيقت روزنامه‌نگاري. استراتژي مشت‌زني به درستي پاسخ نمي‌دهد تا وقتي خود قدرت از شما بخواهد به صورت آنها مشت بزنيد آنها قدرت خود را اينگونه حفظ مي‌كنند. پيتر پومرانسف، دانش‌آموخته مدرسه اقتصاد لندن و نويسنده كتاب «اين تبليغات نيست: ماجراهاي جنگ عليه واقعيت» اخيرا به من مي‌گفت «هدف دوقطبي كردن شهروندان و ايجاد يك جهان‌بيني قدرتمند به منظور بيگانه‌سازي آنها از حقيقت است. وقتي روزنامه‌نگاران با صاحبان قدرت از حقيقت صحبت مي‌كنند در واقع به آنها اپوزيسيوني را نشان مي‌دهند كه آنها مي‌خواهند.» مطبوعات، رسانه‌ها و گزارشگران كه به‌ طور معمول نمي‌خواهند بي‌اعتبار شوند و يا مورد زورگويي قرار گيرند، موضع مخالف اختيار مي‌كنند. اين امر مسووليت سنگيني بر دوش روزنامه‌نگاران خواهد بود در حالي‌ كه فرصتي نيز براي خودنمايي رييس‌جمهور و خوراك تبليغاتي براي هوادارانش ايجاد مي‌كند. آقاي پومرانسف مي‌گويد، «شرايط براي روزنامه‌نگاران دشوار است. ما آموزش ديده‌ايم كه در مقابل قدرت ايستادگي كنيم. اما اكنون قدرتمندان آسوده‌اند و مشكلي با حملات ما ندارند فقط نگاه كن چگونه حمله مي‌كنند.» اين نيروي محركه تا حد زيادي از طريق شبكه‌هاي اجتماعي تسهيل مي‌شود و اين هفته به‌ طور كامل ديده شد: رييس‌جمهور اخبار كذب توييت مي‌كند. رسانه‌ها با صداي بلند مي‌گويند كه بايد تحريم شود. توييتر اپليكيشن حقيقت‌ياب اضافه مي‌كند. مطبوعات براي بي‌اعتبار كردن ادعاهاي رييس‌جمهور آنها را بازنشر مي‌دهند و همزمان مواضع طرفداران و مخالفان ترامپ را مغشوش مي‌كنند. مي‌توان گفت اين چرخه‌اي است كه همه گروه‌ها در آن شركت دارند: رييس‌جمهور(كه آغازگر آن بود) توييتر(كه آن را تاب آورده است) و رسانه‌ها(كه آن را بازنشر مي‌كنند به ندرت به نفع رييس‌جمهور). حذف يكي از شركت‌كنندگان اين چرخه موجب توقف آني آن نخواهد شد. براي اين‌كار ما نياز به بازبيني بيشتر اكوسيستم رسانه‌هاي خود داريم از مهندسي پلتفرم‌ها تا نحوه پوشش خبري روزنامه‌نگاران درباره رياست‌جمهوري. اين كار توجيهي براي پلتفرم‌هايي مانند توييتر، فيس‌بوك و يوتيوب نيست كه بيشتر از همه اولويت و تمركز روي آنهاست و بازتعريفي از يك كانديداي رياست‌جمهوري خوب را به ما مي‌دهند. آنها به بلندترين صداهاي متعلق به شخصيت‌هاي عاري از شرم امتيازي طبيعي مي‌دهند. آنها به اخبار حاشيه‌اي جنبش‌هاي سياسي مانند رييس‌جمهور فيليپين، رودريگو ديوتر تا آقاي ترامپ بها مي‌دهند. پلتفرم‌ها، رهبران را انتخاب نمي‌كنند اما امكان توجه نامحدود براي آنها فراهم مي‌كنند، كاري كه در يك كمپين انتخاباتي قيمت ندارد. آسيب اين دست از رهبران جهان غيرقابل جبران است. محدود كردن آقاي ترامپ در توييتر مانند نصب ابزار حقيقت‌ياب روي يك يا دو توييت كذب او شايد حس بهتري به اين پلتفرم بدهد و براي مدتي احساس كند كمتر با دروغ مسموم شده است اما اين تنها نوعي اتلاف وقت است. مشكلات زيربنايي كه ما را به اين گرداب اطلاعات دچار كرده، حل نشده باقي مي‌ماند. براي حل آن ما به شناخت وسيعي نياز داريم. اين شناخت شامل پلتفرم‌ها مي‌شود ولي بسيار فراتر از آن مي‌رود.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون