• ۱۴۰۳ شنبه ۱ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4659 -
  • ۱۳۹۹ دوشنبه ۱۲ خرداد

به راه صحيح بازگرديم

تقي شامخي

درباره طرح جايگزين كه قرار است جانشين طرح‌هاي سابق جنگلداري شود، ذكر چند نكته ضروري است.
يك - ما براي تعطيلي طرح‌هاي جنگلداري، هيچ مطالعه مشخصي نداشتيم. بدون اين ارزيابي، ما در دو مقطع ابتدا در سال 1392مقرر كرديم تنها برداشت از جنگل از درختان شكسته و افتاده مي‌تواند انجام شود و بعدتر در سال 1395 بر اساس قانون برنامه ششم توسعه اعلام كرديم طرح‌هاي جنگلداري به روش گذشته بايد تعطيل شود.
 موضوعي كه همان زمان مطرح كرده و اكنون نيز روي آن تاكيد دارم اين است كه طرح‌هاي جنگلداري توسط مراجع مختلف تهيه مي‌شوند كه شامل: 1- صنايع بزرگ (نكاچوب، چوب مازندران‌، چوب گيلان)، 2- مجري‌هاي معمولي كه طبق قراردادهايي كه با سازمان جنگل‌ها داشتند طرح تهيه مي‌كردند، 3- دانشگاه‌ها (دانشگاه تهران، گرگان و ...)، 4- تعاوني‌ها (مجري طرح‌هاي جنگلداري بودند)، 5- جنگل‌هايي كه در اختيار سازمان حفاظت محيط زيست بود (در مناطق حفاظت شده و يك پارك ملي) هستند. علاوه بر آن در شمال كشور، مناطق بدون طرح هم داشتيم كه وضعيت هر كدام متفاوت بود.  به ناگهان و يكباره تصميم جديدي براي مديريت اين مناطق گرفته شد در حالي كه جا داشت بررسي شود هر كدام از اين شيوه‌ها به چه نتايجي رسيده‌اند، چه تمايزي با ديگري دارند و كدام به نحو بهتري جنگل را مديريت مي‌كند. متاسفانه به جاي انجام اين كارها يكباره خط قرمز روي بيش از 50 سال تجربه‌اي كه در اجراي طرح‌ها در شمال كشور داشتيم، كشيديم؛ در صورتي كه اين تجربه از نظر ملي براي ما ارزش و اهميت زيادي داشت و يكي از دستاوردهاي مهم ما بود.  به نظر مي‌رسد طرح جايگزيني كه قرار است براي مديريت جنگل‌هاي شمال به كار‌ بگيريم قاعدتا كار فوق‌العاده‌اي نخواهد بود. از اين رو بايد بپذيريم اگر اشتباه كرده و راه نادرستي رفته‌ايم بازگرديم و آن را اصلاح كنيم. ما مي‌توانيم طرح‌هاي جنگلداري تهيه كنيم كه در آنها مبنا اين باشد از پتانسيل و توان اكولوژيكي جنگل فراتر نرويم (مشابه آنچه در برنامه چهارم توسعه بر آن تاكيد شده است). طرح‌هاي جنگلداري در ايران به واسطه دهه‌ها تجربه، غني‌تر شده و از سال 1392 به بعد هم بحث شاخص‌ها و معيارها شكل گرفته و سيستم‌هاي كنترلي را ايجاد كرده‌اند كه مي‌توانيم آنها را در طرح‌ها به كار بگيريم. 
متاسفانه طرح توقف جنگلداري در روند مديريت جنگل‌ها وقفه‌اي ايجاد كرده و استمرار اين تجربه را دچار خلل كرده است. از اين رو نبايد بگذاريم اين آسيب ادامه پيدا كند و دوباره به طرح‌ها بازگرديم. به عنوان مثال بر اساس تجربه‌هاي اين دهه‌ها، شاهد ظهور تعاوني‌ها بوديم كه تجربه‌هاي مشاركتي ما در جنگلداري را شكل دادند. ما براي اولين ‌بار مردم جنگل نشين را در مديريت جنگل مشاركت داديم كه همين موضوع باعث تعلق خاطر و ايجاد حس مالكيت در آنها شد و تلاش براي حفاظت از عرصه‌ها را در آنها تقويت كرد. با شكل‌گيري تعاوني‌ها مردم محلي مي‌توانستند تجربه جديدي درباره مديريت و اشتغال از راه‌هاي پايدار بهره‌برداري داشته باشند و در يك فرآيند مديريت مشاركتي قرار بگيرند.
 دو - راهكار ديگري كه مي‌تواند به كمك مردم در راستاي مديريت جنگل انجام شود، اجراي‌ طرح‌هاي گردشگري است. سال‌هاست در اين باره بحث صورت مي‌گيرد كه با توجه به تجمع جمعيتي در پايين دست البرز كه اين جنگل‌ها را به عنوان محل تفرج مي‌بينند طرح‌هايي داشته باشيم تا به اين نياز پاسخ دهد. ما مي‌توانيم طرح‌هاي پيشاهنگي را تدارك ببينيم و از آنها در تامين منابع درآمدي جنگل‌ها كمك بگيريم.
سه - محور ديگري كه بايد به آن تاكيد كرد صنايع بزرگي است كه در شمال كشور داريم و شامل صنايع چوب مازندران، صنايع چوب گيلان و نكاچوب و... مي‌شود. اين صنايع سرمايه‌گذاري‌هاي سنگيني براي تبديل چوب، كاغذسازي و ساير فرآورده‌هاي جنگلي انجام داده‌اند. اين صنايع مي‌توانند اين الزام را داشته باشند كه سرمايه‌گذاري‌هاي لازم براي حفاظت لازم از جنگل‌هاي مورد بهره‌برداري خود را انجام دهند. 
اين سه محور مي‌تواند در طرح‌هاي جديد جنگلداري مورد توجه قرار گيرد و مبنا همان توان اكولوژيك باشد. براي حفظ اين توان، دستگاه‌هاي اجرايي بايد انضباط خوبي را داشته باشند تا آنچه در حيطه مديريت و مسووليت آنها ست به خوبي اجرايي شود. اشكالي كه ما همواره داشته‌ايم اين بوده كه دستگاه اجرايي در امور تحت مديريت خود ضعف نشان داده و نتوانسته است مسووليت‌هاي خود را آنچنان كه بايد عملي كند. حالا بحث توانمند و اصلاح و چابك كردن و سالم‌سازي اين دستگاه مي‌تواند محور مهمي باشد تا به اهداف مديريتي خود دست يابد. 
بايد تاكيد كنم اينكه ما رشته‌اي به نام جنگلباني داريم‌، براي اين است كه پذيرفته شده بشر در شرايط امروزي زندگي خود نيازمند بهره‌برداري از جنگل است و از اين رو، در دنيا سالانه سه ميليارد متر مكعب چوب برداشت مي‌شود. ما هم بسيار خوشحال مي‌شديم و موافق بوديم كه اگر عملي بود، در ايران، از جنگل‌ها برداشت صورت نگيرد تا يك سيستم طبيعي كه ميليون‌ها سال زندگي كرده به حيات طبيعي خود ادامه مي‌داد. تاكيد بر برداشت از آن رو است كه هنوز نتوانسته‌ايم راهي پيدا كنيم كه از اين جنگل‌ها برداشت نداشته باشيم. متاسفانه هنوز در كشورمان مي‌بينيم همچنان در شيب‌هاي تند كشاورزي صورت مي‌گيرد، در فرسايش خاك در درجه اول هستيم، پس از 60 سال نتوانسته‌ايم مميزي جنگل‌ها را در شمال عملياتي كنيم، با آنكه 80 ميليارد تومان براي خروج دام از جنگل هزينه كرده‌ايم همچنان وضع منضبطي در اين زمينه نداريم. در چنين شرايطي اين ايده كه بتوانيم جنگل‌ها را به شكل مجموعه‌اي نگه داريم كه از آن بهره‌برداري نشود توهمي بيش نخواهد بود كما اينكه امروز هم مي‌بينيم از اطراف و اكناف تجاوزهايي به جنگل صورت مي‌گيرد. همچنين اگر فكر كنيم مي‌توانيم طرح‌هاي حفاظتي داشته باشيم كه با بودجه دولتي توسط سازمان جنگل‌ها اجرايي شود، تنها به خيال خامي متوسل شده‌ايم. آن زمان كه بحث طرح‌هاي حفاظتي مطرح شد من و برخي ديگر از كارشناسان تاكيد كرديم اگر مي‌خواهيد طرح حفاظتي داشته باشيد بايد بودجه پايدار براي آن در نظر بگيريد كه در توان دولت نيست، همچنين براي اجراي اين طرح بايد يك سيستم اجرايي منضبطي داشته باشيم كه دستگاه اداري سازمان جنگل‌ها آن را ندارد. بنابراين با توجه به داشته‌ها و محدوديت‌هاي‌مان بايد به طرح‌ها برگرديم و با انضباط بيشتر و بر اساس توان اكولوژيك و اولويت‌ها آنها را اجرايي كنيم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون