• ۱۴۰۳ شنبه ۱۵ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4676 -
  • ۱۳۹۹ پنج شنبه ۵ تير

درباره رمان «مرشد و مارگريتا» نوشته ميخاييل بولگاكوف

با خارجي‌ها هرگز صحبت نكن

احسان رضايي

يك بعدازظهر گرم بهاري، دو شاعر روس دارند در پاركي در مسكو با هم گپ مي‌زنند و به عادت كمونيست‌هاي آن دوران به باورهاي خداپرستانه ايراد مي‌گيرند. شيطان كه دست بر قضا در آن روز در مسكو است ميان حرف آنها مي‌پرد و ضمن تشكر مي‌گويد بالاتر از همه دليل‌هاي اثبات وجود خدا كه آن دو دارند رد مي‌كنند، يك دليل ساده‌تر هم هست: اينكه «خدا هست.» طبيعتا آقايان شاعرها به شيطان مي‌خندند و ماجراها شروع مي‌شود. شاعران روس كشته مي‌شوند، تئاتر مسكو به‌هم مي‌ريزد، عده زيادي ديوانه مي‌شوند، پليس و كا.گ.‌ب سرگردان مي‌شوند، مارگريتا حاضر به فداكاري مي‌شود، عده زيادي ديوانه مي‌شوند، ... داستان «مرشد و مارگريتا» با 3 خط داستاني پيش مي‌رود كه آخر سر اين 3 خط 
به ‌طرز هوشمندانه‌اي به هم مي‌رسند. داستان در دل ماجراي خودش خيلي آرام و زيرپوستي فضاي پليسي حكومت استالين را هم توصيف مي‌كند به علاوه يك روايت فوق‌العاده خواندني از داستان تصليب هم به دست مي‌دهد كه با روايت كتاب مقدس تفاوت دارد. درس اصلي اين است كه «به شيطان نبايد خنديد.»
«مرشد و مارگريتا» ۲۵ سال بعد از مرگ نويسنده‌اش منتشر شد. بولگاكف پزشك بود، نويسنده هم بود، در زمان استالين هم زندگي مي‌كرد و نويسندگي در زمان استالين چندان كار آساني نبود. تا مدت‌ها آثار او ممنوع بودند تا اينكه با وساطت ماكسيم گوركي، استالين اجازه انتشار آثارش را داد. با اين حال آخرين و مهم‌ترين رمانش يعني همين «مرشد و مارگريتا» در زمان حياتش منتشر نشد. او چهار بار اين داستان را نوشت كه آخرين نوبت بازنويسي با مرگش مصادف شد. با اين حال باز هم بازماندگانش خطر نكردند، صبر كردند تا دوران استالين بگذرد و آب‌ها از آسياب بيفتد و تازه در سال ۱۹۶۶ بود كه اين اثر با كمي حذف و تغيير اسامي به صورت پاورقي منتشر شد و طرفدار پيدا كرد تا اينكه در ۱۹۷۳ متن كامل داستان منتشر شد.
«مرشد و مارگريتا» در ايران هم پرطرفدار است. تا آنجا كه فيلم «گاهي به آسمان نگاه كن» كمال تبريزي با الهام از اين رمان ساخته شده است. اولين بار «مرشد و مارگريتا» سال ۱۳۶۲ (10 سالي بعد از نشر نسخه كاملش) و از روي نسخه انگليسي آن توسط عباس ميلاني به فارسي درآمد. جالب است كه بدانيم، ويرايش اين ترجمه را هوشنگ گلشيري انجام داده. از سال ۱۳۹۴ به بعد چند ترجمه ديگر از اين رمان آمد. يك نسخه كميك و 6 ترجمه متني. از بين اين ترجمه‌هاي مكرر، ترجمه زنده‌ياد بهمن فرزانه(۹۶) و حميدرضا آتش‌برآب(۹۸) ترجمه‌هاي مهم‌تري هستند به‌خصوص كه ترجمه آتش‌برآب از اصل روسي هم انجام شده. اين روزها ويراست جديد از ترجمه عباس ميلاني هم منتشر شده است. آن‌طور كه ميلاني در مقدمه كتاب توضيح داده در اين نسخه، ترجمه‌اش را با جديدترين ترجمه انگليسي مقابله كرده و دو نفر از دوستان روسي‌دانش هم آن را با متن روسي تطابق داده‌اند. اين بيست‌وچهارمين‌ نوبت چاپ ترجمه ميلاني از «مرشد و مارگريتا» است. اگر رماني مي‌خواهيد كه هنر داستان‌نويسي، اطلاعاتي از تاريخ اديان، مرور دوران استالين و طنز زيرپوستي را يكجا داشته باشد اين رمان پيشنهاد خوبي است.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون