سازندگان تار به خاطر گرد و خاك سمي چوب درختان دچار مشكلات تنفسي ميشوند
درد عشقي كشيدهام كه مپرس
شهرزاد رويايي
سازها نوازندگانشان را به مخاطب ميشناسانند در حالي كه خالقانشان – سازندگان فروتن ساز - هرگز ديده و شنيده نميشوند. اما سازندگان ساز و بهطور خاص ساز تار از بيماريهاي تنفسي ناشي از كار با چوب توت و نبود حمايت درماني خاص گلايه دارند و بعضي از آنان با اين ساز مرگ تدريجيشان رقم خورده است. بعضي از سازسازان به دليل اين مشكلات تنفسي سراغ چوبهاي ديگر از جمله چوب گردو و گلابي ميروند اما سازندگان قديمي و حرفهاي لحن اصيل تار را متكي بر چوب توت ميدانند. در ماه اخير خبري از گلايه سازندهاي درباره مشكلات تنفسي ناشي از حرفهاش منتشر شد و همزماني انتشار اين خبر در شرايطي كه جامعه در معرض بيماري تنفسي مانند كروناست، حساسيت بيشتري را برميانگيزد. همچنين تعداد بالاي سازسازان در سالهاي اخير مساله قابل تامل از بين رفتن درختان را هم در پي داشته است. ما در راستاي بيان معضلات و مطالبات اين صنف با محمود فرهمند، ناصر برزي و كاوه ضابطي به عنوان سه نسل از سازندگان به گفتوگو پرداختيم.
زيان و مزيت در كنار هم
محمود فرهمند سازنده قديمي ساز و از بنيانگذاران مركز سازسازي چاووش، با وجود اينكه در تلويزيون اشتغال داشته اما 30 سال اخير را به دليل عشق به اين كار اختصاص داده است. او كه خود در راه سازسازي مدتي به سرطان حنجره دچار بوده درباره احتمال بيماري يا مرگ سازندگان ساز، ناشي از سيانور و آرسنيك چوب درخت توت به «اعتماد» گفت: «نميتوان اين سم را عامل قطعي براي مرگ همه سازندگان تار دانست، اما همه سازندگان تار به آلرژيهاي شديدي دچار هستند كه علت گرد و خاك ناشي از برش و البته همين سم درخت توت است. هر كاري مزايا و زيان را با هم در پي دارد. من بر اساس تجربه خودم بايد به شما بگويم از هر 10 نفر 8 نفر به بيماريهاي حاد تنفسي دچار ميشوند. هر كسي در اين راه قدم ميگذارد بايد عاشق باشد در غير اين صورت اين حرفه را رها ميكند. ما هرگز به حمايت خاص كسي نياز نداريم و تنها حمايتي كه از صنف ما انجام شده، اعمال بيمه در «خانه موسيقي» است و ما در راه عشق ايستاديم». فرهمند درباره تاثير اين حرفه بر شرايط جسماني سازنده تار، بيماري سرطان خود را شرح داد: «اوايل كارم هر چوبي براي ساخت ساز ميخريدم، شب را به شوق ساز جديد به صبح ميرساندم و سرفههاي شديدي داشتم. دكتر به من گفت كه به آلرژي دچار شدم و به توصيه پزشك اسپري سالبوتامول را روزي سه بار بايد استفاده ميكردم، اما متاسفانه آلرژي من شديد بود و گاهي به اشتباه روزي 9 بار اسپري ميزدم و به مرور دچار سرطان حنجره شدم. وقتي معالجه شدم دكتر به من تاكيد كرد كه بايد در شمال زندگي كنم اما من به خاطر اين كار محل زندگيام را تغيير ندادم». او درباره چگونگي ورود به اين حرفه توضيح داد: «من كارمند تلويزيون بودم و همسرم هم شاغل بود و نياز مالي براي ساخت ساز نداشتم اما روزي يك جرقه عشقي در من ايجاد كرد. به ياد دارم ساخت اولين ساز را در هنرستان موسيقي آموختم و ساز كوچكي ساختم. سالها از ساخت اولين سازم گذشته بود و من مسوول موسيقي كودك كرمانشاه بودم و روزي آقاي طلايي از دوستانم به ديدنم آمد و به من يادآوري كرد كه استعداد خوبي در زمينه ساخت ساز دارم. من هم دوباره شروع به ساخت ساز كردم. به ياد دارم كه در آن دوران مرحوم لطفي به من گفتند: «باور نميكنم كه كسي براي اولينبارسازي را به اين خوبي ميسازد». امروز افراد زيادي به اين شغل مشغول هستند و شايد علت اين موضوع محدود شدن ساز در تلويزيون و در نهايت توجه بيشترمردم به ساز است». فرهمند در راستاي افزايش تعداد سازندگان ساز تاكيد كرد: «گرويدن جوانان به ساخت ساز باعث خوشحالي است، به شرط اينكه آنان حرفهاي پيش روند. ببينيد جوان بايد به درجهاي برسد كه ديگر براي ساخت ساز نياز به تاييد استاد نداشته باشد. موارد زيادي از جمله پرده بستن در ساخت ساز اهميت دارد. اگر سازنده پرده را درست نبندد نوازنده حس خوبي از ساز نميگيرد». فرهمند تاثير افزايش تعداد سازندگان ساز بر كاهش درختان توت را چنين بيان كرد: «در حال حاضر اكثر باغداران گذشته درخت توت ندارد اما شايد بهتر باشد در ازاي هر درختي كه از بين ميرود يك نهال بكاريم. كساني كه از چوب گردو براي تار استفاده ميكنند راه نادرستي را انتخاب كردند زيرا بهترين الگوي يحيي هم با چوب گردو و گلابي جواب نميدهد، بنابراين بهتر است به جاي اين كار از ماسك و تهويه استفاده كنند». گرچه كاشت نهال اتفاق خوبي است اما رشد هر درخت توت سالها زمان ميبرد و همچنان كمك چنداني به تعداد بالاي درختان از دست رفته توت نميكند.
از چوب گردو استفاده نميكنم
در ادامه ناصر برزي سازنده ساز با 22 سال فعاليت در ساختن تار، به مشكلات تنفسي همكاران خود در اين حرفه اشاره كرد: «خيلي از دوستانم دچار مشكل تنفسي شدهاند و كساني مانند برادرم، ابراهيم برزي به دليل آلرژي شديد، به تدريج با اين شغل مشكلاتي پيدا كرد. بعضي ديگر نيز از چوب گردو استفاده ميكنند ولي به كارگيري اين چوب بر خلاف ميل سازنده و نوازنده تار است اما در بعضي شرايط چارهاي نيست. من هرگز از چوب گردو براي ساخت تار استفاده نميكنم». برزي علاوه بر تار، سه تار و تنبك ميسازد و نوازنده تنبك است و با وجود تسلط بر سازهاي ايراني صداي تاري كه از جنس توت باشد را اصيلتر از صداي تار با چوب گردو دانسته و بيان كرد: «من 30 سال پيش از موطنم مهاجرت كردم و اندك لهجهاي دارم؛ حال ساخت تار با چوب گردو لهجه اصلي تار را از بين ميبرد. ذائقه شنيداري ايراني با صداي تار از جنس توت هماهنگ شده و انتخاب چوب توت براي ساخت اين ساز، طي ساليان رقم خورده و حتما بهترين چوب براي اين ساز چوب توت است». اين سازنده تار درباره تعدد سازندگان ساز تار گفت: «اتفاق خوبي است اگر كه همه سازها را بدون دستگاه بسازند و سريسازي به وجود نيايد كه خوشبختانه بيشتر سازندگان تار بدون استفاده از دستگاهها كار ميكنند». برزي در پايان با بيان اينكه سود مالي زيادي از اين راه كسب نميشود، تاكيد كرد: «چوب قيمت مشخصي دارد و بازار قيمت ساز را تعيين ميكند. امروز با بهترين مصالح ساخت ساز دو ميليون تومان هزينه دارد و اين رقم بسته به كار و نام هنرمند كاملا تغيير ميكند زيرا ارزش كار هنرمندان متفاوت است، مثلا يك ساز قديمي 50 ميليون است».
كبوتري كه نامه نميبرد
حضور سازندگان جوان، استفاده از دستگاهها براي ساخت سريع و آسان و بيماريهاي تنفسي ناشي از آرسنيك و سيانور در چوب درخت توت را با سازندهاي از نسل جوان مطرح كرديم. كاوه ضابطي سازندهاي كه 10 سال اخير را به صورت خودآموز به ساختن ساز پرداخته و پيش از اين نيز دانشجوي موسيقي بوده، نگاه متفاوتي به مشكلات ناشي از كار با چوب توت دارد. او در اين مورد گفت: «چوب توت آرسنيك دارد و آرسنيك براي ريه مضر است، اما الكل، سيگار، چسب قطرهاي و رنگ هم براي ريه مضر هستند اما بايد حين كار نكات ايمني را رعايت كنيم تا به مشكل برنخوريم، گرچه آلرژي گريزناپذير است و اكثر فعالان اين حرفه با اين مشكل دست و پنجه نرم ميكنند».
ضابطي در ادامه درباره استفاده از دستگاهها تاكيد كرد: «امروز ديگر كبوتر نامهبر پيامها را جابهجا نميكند و الزامي براي انجام كل كار با دست وجود ندارد، گرچه خودم حين ساخت از دستگاهها استفاده نميكنم. اما ديگران هم قطعا از دستگاههاي بزرگ براي ساخت ساز بهره نميگيرند، زيرا هزينهاش گران تمام ميشود و به صرفه نيست». ضابطي تاثير افزايش تعداد همصنفانش بر قطع درختان را چندان زياد نميداند و تاكيد ميكند: «ما اگر ويلون بسازيم سراغ درخت افرا ميرويم كه نقش مهمي در محيط زيست دارد اما قطع درخت توت كه معمولا مانع از رسيدن نور به ساير گياهان اطرافش ميشود چندان تاثيري بر محيط زيست ندارد، وقتي تقاضا وجود دارد چرا به همان ميزان عرضه نكنيم؟»
او در پايان با اشاره به چگونگي ورودش به اين حرفه و علاقهاش به اين شغل توضيح داد: «من شغل ديگري دارم و اين كار را براي دل خودم انجام ميدهم. من از همان ابتدا بدون استاد و با كمك سازهاي قديمي كه در اختيار داشتم ساخت ساز را ياد گرفتم و شايد شيوه كار من در نظر اساتيد متفاوت باشد، اما در هر حال علاقه من به اين كار بود و هرگز به دنبال ماديات نبودهام و حتي براي بيمه اين صنف اقدامي نكردهام».
حضور سازندگان جوان، استفاده از دستگاهها براي ساخت سريع و آسان و بيماريهاي تنفسي ناشي از آرسنيك و سيانور در چوب درخت توت را با سازندهاي از نسل جوان مطرح كرديم. كاوه ضابطي سازندهاي كه 10 سال اخير را به صورت خودآموز به ساختن ساز پرداخته و پيش از اين نيز دانشجوي موسيقي بوده، نگاه متفاوتي به مشكلات ناشي از كار با چوب توت دارد. او در اين مورد گفت: «چوب توت آرسنيك دارد و آرسنيك براي ريه مضر است، اما الكل، سيگار، چسب قطرهاي و رنگ هم براي ريه مضر هستند اما بايد حين كار نكات ايمني را رعايت كنيم تا به مشكل برنخوريم، گرچه آلرژي گريزناپذير است و اكثر فعالان اين حرفه با اين مشكل دست و پنجه نرم ميكنند».