درباره كريستين ماري اورت، بهترين تنيسور تاريخ
دختري كه ورزش تنيس را مدرن كرد
تومايني كارايول
ترجمه: سامان سعادت
در يو اس اوپن 1971 بود كه جهان براي نخستينبار قدرت كريستين ماري اوِرت را مشاهده كرد. او 16 ساله بود. نابغهاي كه ميتوانست با هر دو دست بكهندهايي صاعقهوار بزند. آن سال آن نوجوان بااستعداد موفق شد 45 پيروزي پياپي در زمينهاي تنيس را به ثبت برساند. تخصص او بازي در خاك رس بود بنابراين مسابقات يو اس اوپن كه آن سالها روي چمن برگزار ميشد، چالش سختي برايش به حساب ميآمد. با اين حال او يكي از بزرگترين پيشرفتهاي اين رشته ورزشي را آغاز كرد. او سه دوره پياپي بين سالهاي 1971 تا 1973 توانست به نيمهنهايي برسد و در سال 1974 درحالي كه با رنك يك وارد مسابقات شده بود باز هم در نيمهنهايي كنار رفت. آن زمان دوران سلطنت بيلي جين كينگ بر تنيس زنان بود. با اين حال او به قدري محبوب شده بود كه هواداران در ورزشگاه رقبايش را هو ميكردند و قوطيهاي آبجوشان را روي سر آنها ميريختند و استاديوم فارست هيلز را تكان ميدادند. مطبوعات كه دنبال يك چهره جذاب جديد بودند جست و خيزكنان دنبال كريس افتادند و او را با القابي نظير «سيندرلايي كه كفش ورزشي ميپوشد» يا «پرنسس يخي» يا «امريكايي دوستداشتني» معرفي كردند. وقتي او در دور سوم موفق شد بعد از بازگشت عجيب از مصدوميت 3 مچپوينت پياپي را به دست آورد دختران كوچك حاضر در ورزشگاه گريه ميكردند. بيلي جين كينگ گفت: «اين مسابقه نيمهنهايي به سود كسي پايان يافت كه عميقا درك كرده است در چشمان ديگران چطور همانند يك توفان احساس ميشود. اميدوارم او از اين وضعيت لذت ببرد به اين خاطر كه زندگي او قرار است تغيير كند.» كينگ افزود: «البته زندگي او همين حالا تغيير كرده است. او حريم خصوصي نخواهد داشت. او به عموم مردم متعلق شده است.» يكسال پيش از آن، كينگ گروه كوچكي از زنان تنيسور را جمع كرده بود تا از مردان جدا شوند و يك تور مستقل تنيس ايجاد كنند. آنها مصمم بودند كه سهم عادلانهتري از گردش مالي به دست آورند. آنها معتقد بودند كه بازيكنان در تور ويرجينيا استعداد خوبي دارند و ميتوانند رقابت سطح بالايي انجام دهند. كينگ هميشه از دنياي اطراف خود آگاه بود به همين دليل با ميكاپ كامل مقابل مطبوعات ظاهر ميشد. او هميشه لباسهايي را ميپوشيد كه طراح لباس تد تينليگ برايش آماده ميكرد. بخشي از داستان موفقيت تنيس زنان هميشه استفاده بدبينانه از زرق و برق براي جذابيت بيشتر در چشم طرفداران بوده است. در آن فضا بود كه اورت به عنوان چهره برتر آينده به صحنه آمد. در سال 1974 بعد از كسب عناوين اوپن فرانسه و ويمبلدون او بهترين بازيكن جهان بود. همچنين به نظر ميرسيد با پوست سفيد و موهاي بلوندش دقيقا همان چيزي بود كه ميتوانست او را به يك امريكايي جذاب تبديل كند. او به سرعت تبديل به كسي شد كه از تنيس فراتر رفت. او چهره تبليغاتي بسياري از برندها شد. از رولكس گرفته تا پنير! محبوبيت او به رونق تنيس در دهه 1970 در امريكا و جهان كمك بسياري كرد.
دوست اورت يعني كريستين شاو كِمر در سال 1976 به يك رسانه ورزشي گفته بود: «او كاملا با زندگي در بين مدلها و بازيگران و چهرههاي مطرح خو گرفته است. اما اگر او متوجه شود كه چقدر از همه آنها مشهورتر است، قطعا از هوش ميرود.» نكته مهم زندگي اورت اين بود كه شهرت او هيچگاه موفقيتهاي ورزشياش را تحتالشعاع قرار نداد. هنگامي كه او وارد تنيس شد سه تا از معتبرترين گرانداسلمهاي دنيا روي چمن برگزار ميشد؛ جايي كه توپ ارتفاع پاييني داشت و بيشتر مسابقه در حوالي تور شكل ميگرفت. با اين حال او با ضربههاي والي و قدرت سرويسهايش شكل بازي را تغيير داد و نبردهايش را به كل زمين تنيس گستراند به شكلي كه هيچكس ديگري نميتوانست برنده شود. بازي او بعضا استهزا آميز و غيرتماشايي از آب درميآمد. تمركز و قوام بيبديل او منجر به كيفيتي فوقالعاده براي خودش ميشد. توانايي او در بازگرداندن ضربات در هر جاي زمين و حركاتش در نزديكي خطوط باعث شد او به موفقيتي برسد كه كمكم انقلابي آرام در تنيس
به وجود آورد و باعث شكلگيري بازي مدرن شد. آمار بينظير اورت او را به تنهايي از بقيه متمايز كرده است. او موفق به كسب 18 گرانداسلم از جمله هفت رولند گاروس و شش يو اس اوپن شد. او با كسب 157 عنوان قهرماني هفتبار سال را با عنوان بهترين بازيكن به پايان رساند. او در 56 تلاش در گرانداسلمها، 52بار به نيمهنهايي رسيد. او در مجموع 1309 مسابقهاي كه برگزار كرد ركورد 90درصد پيروزي را برجاي گذاشت. 125 مسابقه پياپي كه او در بين سالهاي 1973 تا 1979 روي خاك رس انجام داد و پيروز شد ركوردي است كه بعيد به نظر ميرسد كسي از آن عبور كند. اگر اورت در هر چهار گرانداسلم بزرگ دنياي تنيس به يك اندازه شركت ميكرد او حالا آماري خارقالعادهتر از اين نيز برجاي گذاشته بود. اورت در بين سالهاي 1976 تا 1978 و در بين بهترين دوران او كه روي خاك رس رقم ميخورد، دو گرانداسلم اوپن فرانسه را از دست داد و با وجود اينكه در 19 سال فعاليت حرفهاي خود مدام به فينالهاي مختلف ميرسيد اما تنها 6بار به استراليا سفر كرد تا در اوپن اين كشور شركت كند. با گذشت زمان موفقيتهاي اورت كمي ناچيز شد. به دلايل بسياري اين اتفاق رخ داد. يكي از دلايل اين بود كه نام او هميشه با مارتينا ناواتيلو همراه ميشد. درحالي كه هر دوي آنها دوران حرفهاي خود را با كسب
18 گرانداسلم به پايان رساندند، اما ناواتيلو در رقابتهاي رو در رو با اورت به 43 برد در مقابل 37 باخت رسيده بود. او در نيمه دوم دهه 80 بر دنياي تنيس حكمراني ميكرد و اين ورزش را با تصوير خود در ذهن بقيه حتي اورت شكل داد.
با اين وجود به نظر ميرسد ميراث اورت در اوج قدرت كمتر موردتوجه قرار ميگيرد. در آن زماني كه تقريبا تمام بازيكنان جهان با دو دست راكت را ميگرفتند، او فرمانرواي دنياي تنيس بود. فقط اكنون ميتوانيم به نحوه بازي او نگاه كنيم و از نقشي كه او در معرفي اين ورزش به عموم مردم داشته، قدردراني كنيم.
افتخارات اورت
او 18بار فاتح گرانداسلم شد. اوپن استراليا در سال 1982 و 1984. اوپن فرانسه در سالهاي 1974، 1975، 1979، 1980، 1983 و 1985. ويمبلدون در سالهاي 1974، 1976، 1981. ويمبلدون در سالهاي 1975، 1976، 1977، 1978، 1980 و 1982. او همچنين 135 عنوان WTA را در رقابتهاي انفرادي به دست آورد.
از بايگاني مطبوعات دهه هفتاد
كريس اورت ركورد هلن ژاكوب را كه به مدت نيم قرن در مسابقات قهرماني تنيس امريكا باقي مانده بود با پيروزي 7 بر 5 و 6 بر 4 مقابل پام شريور شكست. اورت با شكست حريفش در اين مسابقه كه 96 دقيقه به طول انجاميد، چهارمين عنوان پياپي خود را در اين رقابتها به دست آورد. اگر بگوييم نسل جديد وارد دنياي تنيس شده و جاي قديميترها را گرفته است، اغراق نكردهايم. در پايان فقط چند نكته وجود دارد؛ اورت از زمان باخت مقابل اوون گولاگونگ 25بار در اوپن امريكا پيروز شده و در تمامي اين رقابتها تنها يك ست را واگذار كرده است (ديويد اروين. 11 سپتامبر 1978. گاردين).