منطقه حفاظت شده كرخه در استان خوزستان، يكي از زيستگاههاي منحصربهفرد و باقيمانده جنگلهاي چند هزار ساله بينالنهرين است كه از گونههاي جانوري كمنظيري مانند گوزن زرد ايراني، خدنگ، گربه جنگلي، كفتار و بسياري از پرندگان شكاري حفاظت شده ميزباني ميكند. پوشش جنگلي غالب اين منطقه گز است و رودخانه كرخه هم از ميان آن با پيچ و خمهاي بسيار ميگذرد و نواحي جنوبي و غرب استان خوزستان را دربر ميگيرد. اين منطقه حفاظت شده، در سال ۸۹ به عنوان پارك ملي شناخته شد. متاسفانه آتشسوزيها منطقه حفاظت شده كرخه را هم بينصيب نگذاشته و دردسرهاي بسياري را براي محيطبانان ايجاد كرده است. محمد الوندي، رييس اداره پارك ملي كرخه در گفتوگو با «اعتماد» از وضعيت اين منطقه و تعارضات ناشي از فعاليتهاي انساني ميگويد.
منطقه حفاظت شده كرخه چه نسبتي با رود كرخه دارد و دقيقا كجا واقع شده است. اصلا چقدر وسعت دارد؟
منطقه حفاظت شده كرخه، طول زيادي نزديك به ۱۸۰ كيلومتر دارد اما در مقابل عرض آن كم است. در اصل بيشهزارهاي دو طرف رودخانه كرخه را حفاظت شده اعلام كردهاند و عرض اين بيشهزارها متفاوت است، در بعضي جاها ۴ يا ۵ كيلومتر و بعضي جاها ۲ كيلومتر است. ما نيز از تمام پيچ و خمهاي رودخانه و اراضي كه بيشهزار هستند، حفاظت ميكنيم. كل محدوده يعني پارك ملي و منطقه حفاظت شده كرخه، حدود ۱۴ هزار هكتار وسعت دارد.
چه تعداد محيطبان در اين پهنه مشغول فعاليت هستند؟
پارك ملي و منطقه حفاظت شده كرخه، 2 پاسگاه دارد با ۹ نفر نيروي محيطبان.
پس تعداد محيطبان در منطقه شما كم است؟
بله 2 پاسگاه داريم كه 2 نفر بايد شيفت باشند و نيروها همه با هم در پاسگاه نيستند. شيفتهاي كاري ۵ به ۵ است، يعني محيطبانها ۵ روز سر كار هستند و ۵ روز هم استراحت دارند.
لطفا كمي هم درباره گونههاي جانوري شاخص در منطقه خودتان بگوييد.
شاخـــصترين گــــونه جانوري منطقه حفاظت شده كرخه، گوزن زرد است كه شرايط آن كمي پيچيده است. در گذشته، سايتي براي تكثير گوزن زرد در اين منطقه احداث شد اما در سال ۹۲ شاهد تلفات گسترده گوزنهاي زرد به واسطه مگس مياز بوديم. در حال حاضر آمار دقيقي از وضعيت گوزن زرد در منطقه نداريم اما گزارشهايي از حضور آنها هست.
گونههاي جانوري مانند كفتار، گرگ، گربه جنگلي، خدنگ و رودك عسلخوار هم هستند كه ارزش حفاظتي بالايي دارند، اما متاسفانه جمعيت رودك عسلخوار در منطقه به شدت كاهش پيدا كرده. پرندگان هم به واسطه شرايط خاص اكوسيستمي تنوع خوبي دارند.
در فصل زمستان كدام پرندگان شكاري در اطراف كرخه حضور دارند؟
معمولا در زمستان اغلب پرندگان شكاري را داريم از عقابها گرفته تا سارگپهها، سنقرها، پيغوها، قرقيها و... در منطقه حفاظت شده كرخه، اغلب شكاريها را به جز يكي، دو مورد از عقابها شناسايي و گزارش كردهايم. عقاب طلايي تا الان نداشتهايم اما عقاب امپريال، عقاب صحرايي، عقاب خالدار و حتي دال را بهكرات ديدهايم. شاهينها و كوركورها بالاخص كوركور بال سياه از جمله گونههايي هستند كه اغلب ميبينيم. البته كوركور بال سياه در منطقه ما بومي است اما كوركور سياه مهاجر است كه آن را هم ميبينيم.
پرندگان تابستانه كرخه هم گويا خيلي نزد پرندهنگرها شهرت و محبوبيت دارند.
بله گنجشك رودخانهاي، ميوهخوار، شبگرد مصري، گنجشك گلو زرد و جغد انبار از جمله گونههايي هستند كه پرندهنگرها بسيار به آنها علاقه دارند و هر وقت ميآيند از ما در مورد اين گونهها بيشتر ميپرسند.
به موضوع روز يعني آتشسوزيها برگرديم، در منطقه حفاظت شده كرخه معمولا چه فصلي آتشسوزيها آغاز ميشود؟
بعد از سيل سال ۹۸، بيشه منطقه حفاظت شده كرخه مرطوب شد و اشكوب پاييني هم كه معمولا باعث سرايت آتشسوزي از اراضي به جنگل ميشد، ازبين رفت. سيل باعث شد كه در تابستان و پاييز سال گذشته به هيچوجه آتشسوزي نداشته باشيم اما بعد از فصل پاييز كه آب كمي عقبنشيني كرد، پوشش گياهي مجدد رشد كرد. بافت خاك در منطقه كرخه كمي شور است و حجم علفهاي شوري كه در اين منطقه رشد ميكند، بسيار زياد است بهخصوص در اراضي كه پوشش درختي كم و خاك شور است، علف شور هم زياد رشد ميكند. علف شور در حجم زياد وقتي خشك ميشود، مستعد آتشسوزي است.
اين علفها براي دام دامدارهايي كه در منطقه تردد ميكنند، مناسب نيستند و تردد آنها را سخت ميكنند. از سوي ديگر علفزارها در اين شرايط، پناهگاه مناسبي براي گوشتخواران ميشوند و بارها پيش آمده كه گوشتخواران در اين فصل دامهاي اهلي را در اين منطقه شكار كردهاند و به همين دليل است كه دامدارها در فصل سرد، علفزارهاي انبوه را آتش ميزنند.
سال گذشته در فصل زمستان بيش از ۱۰ مورد آتشسوزي داشتيم حتي وضعيت به نحوي بود كه در روز اول فروردين سال جاري هم با آتشي دست و پنجه نرم ميكرديم كه دامدارها ايجاد كرده بودند. خاطرم هست كه در همين برهه زماني ۳ مورد دستگيري عاملين آتشسوزي داشتيم و وضعيت به همين روال ادامه پيدا كرد تا به فصل برداشت گندم رسيديم.
منطقه كرخه و دز هر دو تقريبا در محاصره اراضي كشاورزي هستند، بهطوري كه منطقه تحت مديريت كرخه هم در ساحل شرقي هم در ساحل غربي با زمينهاي كشاورزي احاطه شده است. وقتي گندم برداشت ميشود، معضلات ما هم به شكلي ديگر آغاز ميشود.
در منطقه كرخه چون زمين كشاورزي كشت مجدد ميشود و در تابستان دوباره ذرت يا صيفي ميكارند، باقيمانده كاه و گندم روي زمين را آتش ميزنند. زمين مسطح است و مانع طبيعي بين كشاورزي و محدوده حفاظت شده وجود ندارد به نحوي كه پوشش گياهي علفي هر دو منطقه را به يكديگر ارتباط ميدهد و آتش هم به همين شكل به داخل منطقه سرايت ميكند.
پس آتشسوزيهاي الان در منطقه حفاظت شده كرخه به خاطر مزارع است؟
از حدود ۲۰ روز پيش (اوايل خرداد ماه) تا الان
۶ مورد آتشسوزي به خاطر اراضي كشاورزي داشتهايم و متاسفانه درصد بالاي تخريب آتشسوزيها مربوط به همين مورد است. هر ساله حجم زيادي از منطقه كرخه به واسطه سرايت آتشسوزي از اراضي كشاورزي به اراضي حفاظت شده از دست ميرود. در سال جاري، ۶ مورد آتشسوزي كه صددرصد از اراضي كشاورزي به منطقه كرخه سرايت كرد، باعث شد كه ۸۴ هكتار از منطقه حفاظت شده آسيب ببيند.
امكان آتشبر زدن در منطقه شما هست؟
واقعيتش باتوجه به اكوسيستم متفاوت كرخه، تخريب اراضي و زدن آتشبر زياد منطقي نيست. يكسري مسيرهاي دسترسي از پيش در كرخه بوده كه ما اين مسيرها را احيا ميكنيم. همين الان هم دستگاه گرفتهايم و در حال احياي اين مسيرهاي قديمي هستيم. اما يك بحثي كه هست، اين است كه موانعي كه ايجاد ميكنيم دايمي و كارساز باشند و هميشه بتوان از آنها استفاده كرد. در اين زمينه متاسفانه خيلي كار نشده كه بتوانيم موانعي بين اراضي كشاورزي و عرصههاي حفاظت شده ايجاد كنيم.
جداي از آتشسوزي منطقه شما چه مشكلاتي دارد؟
يكي از مهمترين مشكلات در منطقه حفاظت شده كرخه، چراي بيرويه دام است. در ساحل شرقي رودخانه كرخه، كاربري اراضي منهاي قسمتهاي مسكوني، تقريبا كشاورزي است و قسمتهاي ديگر مربوط به زمينهاي پارك ملي است، بنابراين كاربري به اسم مرتع يا چراگاه براي دامدارهايي كه تقريبا
۷۰ الي ۸۰درصد روستاييها را تشكيل ميدهند، تعريف نشده. همه اراضي باير و تپه ماهورها الان به بخش كشاورزي واگذار شده و از آنجايي كه دامدارها زميني براي چراي دامشان ندارند، طبيعي است كه به محدوده منطقه حفاظت شده روي ميآورند.
ورود دامدارها به منطقه حفاظت شده كرخه از قديم مرسوم بوده و همين الان نيز اين اتفاق ميافتد. اگر ما بخواهيم صددرصد جلوي دامدارها را بگيريم و محدوديت جدي ايجاد كنيم، اول بايد از خودمان بپرسيم كه چاره دامدار چيست؟ اگر قرار است كه دام به منطقه حفاظت شده نيايد، پس كجا بايد برود؟
ورود دامدارها به منطقه حفاظت شده معضلات خاص خودش را دارد، دام كه وارد شود، سگ گله ميآيد. اطراق دامدارها حتي اگر حيواني را شكار نكنند، ايجاد ناامني براي حياتوحش ميكند، ضمن اينكه يكي از معضلاتي كه پيش روي طرح سازمان براي بازگرداندن گوزن زرد به اين منطقه وجود دارد هم به حضور دامدارها گره خورده.
وضعيت پايش در منطقه شما چطور است؟ از نظر بنزين و امكانات در چه وضعيتي هستيد؟
درخصوص هزينهها واقعا مسوولان استاني ما تلاش ميكنند اما بعضي اوقات اعتبارات كافي نيست يا بهموقع تخصيص داده نميشود. خوشبختانه مديركل و بخش مالي هميشه مناطق چهارگانه بهخصوص پاركهاي ملي را در اولويت ميگذارند. با اين وجود بعضي اوقات هم هست كه به مشكل برميخوريم.
به عنوان مثال الان كه فصل آتشسوزي است، تامين هزينهها بالاخص حتي يك ماه هم خيلي مهم است.
حين آتشسوزيها ادوات زيادي نياز داريم و تامين بهموقع اين تجهيزات مهم است. خودروي آتشنشاني كه داريم از نظر تعميرات به هزينه نياز دارد. در حقيقت هر دو سال يكبار بايد ادوات آتشنشاني را تامين كنيم و اين موضوع هم باتوجه به شرايط اهميت بسزايي دارد.
بعد از اتفاقي كه براي امين هاديپور و قطع پاي ايشان رخ داد، مشخص شد كه يك دغدغه جدي امنيت محيطبانان است. امنيت منطقه شما چطور است؟
درگيريهايي به صورت مقطعي با شكارچي، صياد و كشاورز متخلف هست، اما در كل منطقه ما هم صددرصد امن نيست، درست است كه مشكل حادي مثل مورد آقاي هاديپور هنوز پيش نيامده اما خب شرايطش هست. اين را هم بگويم كه پاسگاههاي ما كانكس نيست و ساختمان است كه اطراف آن هم فنس دارد اما محيطبانهاي ما خيلي اوقات در پاسگاه تنها ميمانند. تنها ماندن محيطبان آن هم شب هنگام ميتواند خطرناك باشد. ما براي
2 پاسگاه، ۴ نيرو يا حداكثر ۵ نيرو داريم.
۳ محيطبان كه بيرون برود، هر پاسگاه يك نفر ميماند كه اين اتفاق هفتهاي دو بار دستكم رخ ميدهد، پس پتانسيل خطر را داريم و نيرو هم آنقدر زياد نيست كه بخواهيم پست و نگهباني بدهيم.
اگر بخواهيد يكي از مسوولان يا يكي از دستگاههاي مسوول در كشور را خطاب قرار دهيد كدام را مخاطب قرار ميدهيد و چه ميگوييد؟
يك انتظار و خواسته ما از وزارت نيرو اين است كه حقابه زيستي رودخانههايمان را بدهند. يكي از مشكلات اين است كه نوسانات آب در رودخانه كرخه زياد است، گاهي مثل پارسال آب به اندازهاي باز ميشود كه همه روستاها و مناطق را آب ميگيرد و گاه مثل امسال آب به حدي كم ميشود كه بستر اصلي رودخانه خالي ميماند. تامين حقابه زيستي رودخانه كرخه يكي از مهمترين خواستههاي ماست.
مورد ديگر هم اين است كه اصلا چرا بايد آتشسوزي ايجاد شود؟ يكسري اتفاقات ناخواسته مانند عبور گردشگر ممكن است كه پيش بيايد و منجر به بروز آتشسوزي شود اما ما در كرخه آتشسوزيهايي داريم كه از اراضي كشاورزي شروع ميشوند. سوال اين است كه چرا اين اتفاقات بايد بيفتد؟ چرا بخش متولي كشاورزي، كشاورزان را توجيه نميكند كه اين اتفاق نيفتد. بخش متولي كشاورزي ميگويد كه محيطزيست چرا حائل بين منطقهاش با اراضي كشاورزي ايجاد نميكند؟ و سوال ما هم اين است كه چرا بايد اينقدر هزينه شود؟ ۶۰ الي
۷۰ كيلومتر از عرصههاي ما در كرخه مشكل دارند، اگر بخواهيم خاكريز بزنيم، ميلياردها پول نياز داريم. چرا نبايد كشاورز مجاب شود و زمين را آتش نزند كه اين همه ضرر به طبيعت بخورد؟ اي كاش متوليان كشاورزي دست به كار شوند و جلوي اين اتفاقات را در كرخه كه منشا آنها مشخص است، بگيرند.
هر ساله حجم زيادي از منطقه كرخه به واسطه سرايت آتشسوزي از اراضي كشاورزي به اراضي حفاظت شده از دست ميرود. در سال جاري، ۶ مورد آتشسوزي كه صددرصد از اراضي كشاورزي به منطقه كرخه سرايت كرد، باعث شد كه ۸۴ هكتار از منطقه حفاظت شده آسيب ببيند.