اياصوفيه نميتواند اردوغان را نجات دهد
تورج اتابكي
در تاريخ امپراتوري عثماني و ميراثدارش جمهوري تركيه، كمتر نمادي مثل اياصوفيه وجود داشته كه اينقدر مورد توجه تمام جناحهاي سياسي بوده باشد؛ جناحهايي كه در پي تثبيت قدرت و انديشه سياسي خودشان بودهاند. حدود دو سده پس از اينكه امپراتوري روم مسيحيت را پذيرفت، اياصوفيه را بنياد نهاد و اين بنا نمادي شد براي امپراتوري روم شرقي. وقتي هم كه اين شهر در 1453 به دست سلطان فاتح عثماني افتاد، اولين اقدامش اين بود كه اياصوفيه را به مسجد تبديل كرد و از آن به بعد تمام سلاطين عثماني به نوعي در معماري بيرون و درون اين بنا دخل و تصرف كردند. نقاشيها را پاك كردند و نشانههاي مسيحيت را زدوند و اين بنا برايشان نماد اسلاميت استانبول بود. وقتي كه امپراتوري عثماني سقوط كرد و مصطفي كمال به قدرت رسيد، او كوشيد كه استانبول را عرفي كرده و آن شولاي ديني را از دوش اين شهر بردارد و به همين دليل اياصوفيه در 1924 ميلادي موزه شد. اياصوفيه در شكل يك موزه، نماد تحولات ناشي از ظهور جمهوري تركيه بود. كماليسم ميتوانست با اياصوفيه خودش را معرفي كند. ما در استنانبول مسجد كم نداريم. هر كسي كه در اين شهر چرخي زده باشد ميداند كه در اين شهر مساجد فراواني وجود دارد چنانكه حتي صداي اذان مساجد با هم تداخل ميكند و همين مانع از درست شنيده شدن اذان هر يك از مساجد ميشود.
دولت آقاي اردوغان به جد معتقد به بسط امپراتوري عثماني است. ممكن است تكذيبهاي اردوغان در اين زمينه براي برخي از ناظران قابل قبول باشد اما كسي كه تاريخ عثماني را ميداند و حضور تركيه كنوني در كشورهاي عراق و سوريه و نيز پافشاري اين كشور بر اشغال بخش شمالي قبرس را ديده است، درمييابد كه اردوغان تلاش ميكند امپراتوري عثماني را احيا كند و در واقع تركيه را برگرداند به مرزهايي كه براي سدهها در اختيارش بود. ما در حال حاضر شاهد فعاليت و حضور بسيار گسترده تركيه در شمال عراق هستيم. حتي زمزمههايش به گوش ميرسد كه تركيه كركوك را براي خودش ميداند. حتي در شمال سوريه تلاش ميشود كه اقليمي براي تركمنها ايجاد شود، برخلاف اينكه ادعا ميكنند اينجا اقليم كردها خواهد بود. ميليشاي تركيه در شمال سوريه نيز نامهايشان بسيار شنيدني است. ميليشاهاي عبدالحميد، فاتح، سلطان سليمان، بايزيد و غيره. اين نيروهاي شبه نظامي را از استانبول و آنكارا بسيج ميكنند و ميفرستند به شمال سوريه و نامهاي سلاطين عثماني را بر آنها ميگذارند. در كودتاي چند سال پيش تركيه نيز، آن كساني كه در برابر تانكها روي پل استانبول ايستادند، ميليشاي تركيه بودند نه نيروي انتظامي اين كشور. اين ميليشا را اردوغان در تركيه درست كرده است. بنابراين داستان گذار از جمهوري تركيه به امپراتوري عثماني، به داوري من، ادعاي بيبنيادي نيست و بايد به جد گرفته شود. اردوغان به جد معتقد است بايد بند ناف خودش را از كماليسم ببرد و نشانههاي جمهوريت تركيه و كماليسم را از عرصه جامعه و سياست تركيه محو كند. اين جمهوريت تركيه بود كه راي داد اياصوفيه بايد به عنوان يك موزه استفاده شود و يك نهاد غير دولتي مسووليت اداره اين موزه را بر عهده داشت. الان قرار است اين نهاد غير دولتي كنار برود و شوراي دولتي تركيه مسووليت اياصوفيه را قبول كند.
در حال حاضر وضعيت تركيه چندان درخشان نيست. جدا از روياهاي سياسي اردوغان، مشكلات اقتصادي گريبانگير تركيه است. كرونا در تركيه بيداد ميكند و توريسم در اين كشور ضربه كاري خورده است. تركيه در صحنه عمل راهكار بلندمدتي براي مقابله با بحران سوريه ندارد. مساله كردها همچنان گريبان آقاي اردوغان را گرفته است. بنابراين در اين زمينه پرتنش، كه جدايي ياران گذشته اردوغان از وي را هم بايد بر آن افزود، اردوغان تلاش ميكند با يك حركت پوپوليستي در راستاي جلب حمايت اقشار متعصب و سنتي جامعه تركيه، بر مقبوليت خودش بيفزايد. اردوغان به افزايش دز سنتز اسلاميت-مليت نياز دارد تا حكومتش را حفظ كند. امروز از طريق اياصوفيه اين كار را ميكند و فردا از طريق نماد ديگري. ولي نبايد فراموش كرد كه اقشار حامي اردوغان، فقط اقشار سنتي كاسبكار شهرهاي قونيه و آنكارا نيستند. در تركيه به بركت حمايت بسيار گسترده حزب عدالت و توسعه در بيست سال گذشته، نوعي سرمايهداري نوپاي آناتولي پديد آمده است. اين سرمايهداري با كمك حزب عدالت و توسعه و به زيان آن سرمايهداري سنتي كماليستي تشكيل شده است. تمام نهادهاي باقيمانده از زمان آتاتورك، چنان زير فشار دستگاه اقتصادي اردوغان قرار گرفتند كه مجبور شوند شراكت نيروهاي اقتصادي حامي دولت اردوغان را بپذيرند يا اينكه خودشان را ورشكسته اعلام كنند. تمام كساني كه در حزب عدالت و توسعه صاحب سرمايه بودند و ما آنها را به عنوان سرمايهداران نوپاي تركيه ميشناسيم، از حمايت بانكهاي مرتبط با حزب عدالت و توسعه برخوردار شدند و سرمايهاندوزي كردند. اردوغان بايد اين نيروهاي اقتصادي را راضي نگه دارد و چون به دليل بحران ارزي و مشكلات اقتصادي نميتواند اين نيروها را در شرايط كنوني راضي نگه دارد، الان دارد ميكوشد كه از طريق بدل كردن اياصوفيه به مسجد، رضايت اين نيروهاي اقتصادي را جلب كند.
در تركيه مسجد سلطان احمد هم هست كه توريستها هم ميتوانند از آن بازديد كنند. در ساعاتي بازديد از اين مسجد ممنوع ولي در باقي ساعات روز آزاد است. اماكن ديگري از اين دست هم وجود دارد. بنابراين داستان مسجد شدن اياصوفيه را نبايد به كاهش توريسم تقليل داد. گردشگران تا به حال به استانبول به عنوان يك شهر متكثر فرهنگي و آييني نگاه ميكردند ولي از اين به بعد، چنين نگاهي تغيير ميكند و اين به ضرر وجهه فرهنگي تركيه است. در واقع اردوغان با اين كار استانبول را به قبه سلطاني بدل ميكند. سلطان محمد ثاني اين اصطلاح را به كار ميبرد و ميگفت استانبول قبهسلطاني است. اما اين نكته درست است كه اين اقدام فينفسه توجيه اقتصادي ندارد. ولي اردوغان در اين زمينه چندان نگران نيست. او پيشتر هم تلاش كرد ساعات كار كافههايي را مشروبات الكلي ميفروشند، محدود كند و در واكنش به اين اقدامش، كاسبان استانبول به او گفتند كه اگر چنين كاري كني، توريست فرنگي چنداني به اين شهر نميآيد و ما بايد فقط منتظر ورود گردشگران كشورهاي اسلامي باشيم. در حالي كه الان سالانه 4 ميليون گردشگر از آلمان به تركيه ميروند. همچنين از كشورهايي مثل هلند و ساير كشورهاي اروپايي. شمار توريستهاي اروپايي به مراتب بيشتر از توريستهاي كشورهاي اسلامي است.
امريكا و يونان آشكارا با اين اقدام تركيه مخالفت كرده بودند ولي درباره امريكا فكر نميكنم تاثير مستقيمي داشته باشد. فقط به نوعي لابي تركيه را در نهادهاي حكومتي امريكا ضعيف ميكند. اما تاثيري بيش از اين نخواهد داشت زيرا تركيه و امريكا در بسياري از مسائل محتاج يكديگرند و همچنين در برابر هم ايستادهاند. پرداختن جدي دولت امريكا به موضوع اياصوفيه، فقط فضاي سياسي بين دو كشور را كدرتر خواهد كرد. اما درباره يونان بايد بگويم كه يونان سالهاست كه اين مشكل را با دولت تركيه دارد. در ازمير كليساهايي هست كه مسجد شدهاند و روزنامههاي يوناني مرتبا به اين موضوع اشاره ميكنند. فراموش نكنيد جنوب غربي تركيه، يعني قسمتي كه ازمير در آن واقع شده، يكي از مراكز مسيحينشين امپراتوري عثماني بوده. بعد از فروپاشي امپراتوري عثماني، كه دو كشور يونان و تركيه توافق كردند مسلمانان جنوب غربي عثماني به تركيه بروند و مسيحيان اين منطقه به يونان بروند، بسياري از مراكز فرهنگي مسيحيان در اين منطقه، به دست مسلمانان افتاد و همچنان در تاريخنگاري معاصر يونان به اين موضوع اشاره ميشود و اين به مثابه يك درد تاريخي براي مسيحيان يونان است. احتمالا در روزهاي آينده نيز در روزنامههاي يونان شاهد دور تازهاي از اين دعواي تاريخي و فرهنگي خواهيم بود؛ دعوايي كه در قبرس شمالي هم نمود دارد؛ جايي كه تركيه در آن جا نفوذ دارد و خيال هم ندارد نيروهاي نظامياش را از آن جا خارج كند. اين دعوا همچنين شامل آبهاي مرزي دو كشور يونان و تركيه هم ميشود و يونانيها تركيه را به درازدستي به اين مناطق متهم ميكنند.
نهايتا بايد گفت كه اردوغان ميداند كه اياصوفيه نميتواند او را نجات دهد. اياصوفيه كارتي است كه سرمايهگذاري روي آن در كوتاهمدت ميتواند تاثيرگذار باشد و مشروعيت و مقبوليت حكومت اردوغان را افزايش دهد ولي پيامدهاي فرهنگياش براي تركيه گران تمام خواهد شد. تركيه با نيروهايي سر و كار دارد كه اين نيروها قادر به هضم كردن اين تصميم آقاي اردوغان نيستند. مهمترين مدعي اياصوفيه، كه براي خودش در قبال اين بنا مرجعيت قايل است، كليساي ارتدوكس يونان است. كليساي ارتدوكس يونان پيوندهاي بسيار عميق با كليساي ارتدوكس روسيه دارد. نيز با كليساي ارتدوكس اوكراين. يعني جهان مسيحيت ارتدوكس اين اقدام اردوغان را هضم نميكند. در حال حاضر نيز كليساي ارتدوكس در دولت پوتين جايگاه والايي پيدا كرده است. اين امر ميتواند در رابطه تركيه و روسيه تاثير بگذارد. تركيه ميخواهد بند نافش را از ناتو ببرد و به روسيه رو كرده است. در اين شرايط، تبديل كردن اياصوفيه به مسجد، باعث آزردگي روسيه ميشود. يونان و روسيه به اين امر اعتراض كردهاند. دولت روسيه نميتواند به نظر كليساي ارتدوكس روسيه بيتفاوت باشد. اين اقدام اردوغان به هيچوجه به سود تقويت رابطه تركيه و روسيه نخواهد بود. دولت پوتين، دولت شوروي نيست. كليساي ارتدوكس در دولت پوتين جايگاه والايي دارد.