واكنش يكي از زندانيان «تهرانبزرگ» بهگزارش «اعتماد»
گروه اجتماعي| بهدنبال انتشار گزارش «شهر محكومان» در تاريخ 17 تير سالجاري در صفحات 12 و 13 روزنامه دومين واكنش از طرف زندانيان «تهرانبزرگ» براي «اعتماد» ارسال شد. در جوابيه اين زنداني كه خود را با نام سيدسعيد معرفي كرده، خطاب به مديرمسوول روزنامه اعتماد آمده است كه زندان تهرانبزرگ آنچنان هم كه خبرنگار اعتماد بهنقل از زندانيان نوشته، فضاي دلگير و غيرقابلتحملي نيست و با وجود كاستيها و كمبودها، نبايد فراموش كرد كه بخشي از زندانيان بنا به گفته «سيدسعيد» به اين شيوه زندگي عادت كردهاند.
«محترما به استحضار مديرمسوول روزنامه ميرسانم در شماره 4686- مورخه 17 تير ماه/ 1399 در صفحات 12 و 13 مقالهاي به عنوان روايت زندانيان تهران بزرگ از غروب تا طلوع در زندان (شهر محكومان) به چاپ رساندهايد كه سالهاست در زندان هستم، با وجود تمام انتقادهايي به مسوولين سازمان زندانها و برخي از مسوولين زندان دارم ولي اين انتقادها بايستي منطقي باشد. آقاي حضرتي شما از اشخاصي هستيد كه هميشه در جلسات عمومي و خصوصي كه حقير حضور داشتهام تفكرتان اين بوده كه قلم نبايد سياه باشد قلم منطقي هميشه تاثيرگذارتر از هر برخورد ديگري است. متاسفانه در گزارش تنظيم شده طوري القا شده است كه در زندان تهران بزرگ قانون وجود ندارد و هر شخصي هرگونه عملي را بخواهد ميتواند انجام دهد. يا اين مقاله يك گزارش جهت رسيدگي بهتر است يا يك سياهنمايي بيهدف يك گزارش در حيطه زنداني- شاكي و خانواده محكومين ميتوانند سازنده يا ويرانكننده باشند. نمونه آن VIP روزنامه شرق نوشته خانم حبيبزاده كه هم جوابيه صادر و ارسال شد و هم شخصا با ايشان مصاحبه داشتهام. برخي از مقالات چون با استدلال فكري و قانوني منطبق نيست متاسفانه براي محكومين بار سنگيني به بار ميآورد. در روزنامه شرق طوري القا شد كه تمام زندانيان در رفاه كامل و با خرجهاي نجومي محكوميت خود را سپري مينمايند و اين امر باعث عدم رضايت شاكيان و غيره ميشود و اين مقاله فقط و فقط بار رواني براي خانواده محكومين به همراه دارد كه اعضاي خانواده در زنداني هستند كه هيچگونه رفاهي ندارد. اگر واقعا دلالي تخت به اين صورت است كه اجاره و رهن داده ميشود، اگر حمام، خواب و غذا به اين صورت است، پس متاسفانه قانوني در زندانها حاكم نيست. واقعا اينگونه نيست پس مسوولين زندان كجاي اين ماجرا هستند، طوري نگارنده القا نموده است كه تمام بياخلاقيها با نظر مسوولين است. آيا زندان، سازمان مسوول ناظر ندارد يعني مسوولين زندان اينطور بيتعهد هستند كه به صورت فاش جلوي كار را نگيرند. در زندان تهران بزرگ واحدهايي كه معرفي شده است حتي با آمار كه بايد اشاره شود واحدهاي يك و چهار جهت نگهداري محكومين شرارت- سارقين مسلح و متجاوزين به نواميس و عنف و غيره وجود دارند كه اگر هر طوري خدمات به آنها داد شود باز با شكل و شمايل خود زندگي را سپري مينمايند، يك عالم خاصي دارند، الفاظ، گفتار و منش و غيره با زندگي ديگران زمين تا آسمان فرق دارد. واقعا نگارنده مقاله يك نگاه تكبعدي به گفتار زندانيان محترم داشته كه فكرهاي دلتنگي آرزوهايي كه به وجودآورنده آن خودشان هستند را گردن زندان نهادهاند و به تمام زندان نسبت ميدهند. در واحدهاي 2 و 5 كه به عنوان مالي شناخته ميشود كمبود هست، برخي از عوامل زندان نگاههاي متفاوتي دارند . تمام اين مسائل در همه ادارات و نهاد قوه قضاييه و حتي در كار قلمرسايي شما وجود دارد. آقاي حضرتي در بندهاي مالي نه دلال حمام هست نه دلال تلفن به تخت و غذا و فروشگاه، عنوان نمودهاند كه بستگي به وضع مالي دارد و فلان شخصي كارهاي غيرمتعارف انجام ميدهد. زندان 5 با نظارتهاي شديد و گاها سليقهاي كه انجام ميگيرد اجازه چنين كاري داده نميشود و لازم به ذكر است كه از اسفند ماه ملاقات در زندان با وجود بيماري جامعه ممنوع شده است. آقاي مديرمسوول در يك سطر از مقاله چاپ شده گذرا از مشكلات قضايي محكومين قلم زده شده است، جا دارد كه گفته شود نقد منصفانه از هر نظر بهتر است. يادمان نرود كه سازمان زندانها ضامن تسويهحساب محكوم با شاكي نيست. وضعيت كثرت پرونده به سازمان زندانها ربطي ندارد. قانون بايستي اصلاح شود، دست قاضي باز باشد، آقاي حضرتي ميدانيد اشخاصي هستند كه با تباني به زندان ميآيند تا از ستاد ديه و بقيه خيرين پول بگيرند و بروند؟! مشكلات قانوني و اجتماعي زياد است، ولي اين مشكلات نبايد دستاويز سياهنمايي و دچار پريشاني خانواده محكومين باشد كه اعضاي خانوادهشان در بدترين شكل ممكن و ستم حبس را ميگذرانند. اين سياهنمايي غير از خانواده محكومين، پرسنل را هم درگير حواشي اجتماعي مينمايد. آقاي حضرتي در پايان شايان ذكر است كه اگر واقعا اين نوع مطالب براي افكار شما و عمومي مهم است، هماهنگي نماييد از داخل زندان و محكومين مصاحبه حضوري شود. عنوان ميدارم كمبود است، نظرهاي سليقهاي هست، با تمام مشكلات بايستي واقعيت را گفت همانگونه كه پرسنل از رييس ندامتگاه- رييس واحد- مراقبين- رييس اندرزگاه و غيره دغدغه آرامش و اصلاح را دارند، در همه جا انسانهاي بيتعهد و كمارزش هم هستند. اميد است اين جوابيه در همان سطر و همان صفحه چاپ شود چون نسبتهايي كه زده شده است به ما محكومين و خانواده برميگردد. باشد مسوولين زندان اگر صلاح بدانند پاسخ ميدهند. حساب سازمان زندانها و زنداني فرق دارد هر كدام جواب خودش را ميدهند.»