كنشگران سياسي از احتمالات انتخابات رياستجمهوري ميگويند
دلار جهانگيري؛ سد اسحاق
سال ۱۴۰۰، همين روزهاي گرم مردادماه احتمالا حسن روحاني درصدد تحويل دادن نهاد رياستجمهوري است و اعضاي كابينه هم آماده ميشوند تا پاستور را ترك كنند. رييسجمهوري جديد هم احتمالا در حالي درگير انتخاب اعضاي كابينهاي است كه همه طيفها و گروههاي ياريرسان در انتخابات ميخواهند در آن سهمي داشته باشند. بنابراين تا تغيير و تحول اساسي در قوه مجريه زمان چنداني باقي نمانده و جريانهاي سياسي در گيرودار انتخابات هستند. چنانكه جناح راست با خيالي آسودهتر پيشفرض پيروزي در انتخابات را در سر ميپروراند و جناح چپ هنوز در اين انديشه است كه كدام گزينه پيشنهادياش از سد نظارتي عبور ميكند و كدام با اقبال مردمي مواجه خواهد شد. در واقع اينكه گزينههايي كه اقبال مردمي را به همراه دارند، نميتوانند از دستگاه نظارتي عبور كنند و آنان كه ميتوانند از خطكشيهاي شوراي نگهبان بگذرند، در اين شرايط عمدتا استقبال مردم پيش رويشان نيست، احتمالا جديترين مشكل اصلاحطلبان در انتخابات ۱۴۰۰ خواهد بود. با اين حال گمانهزنيها در مورد گزينههاي احتمالي تمامي ندارد.
اسحاق جهانگيري از همان دست گزينههايي است كه اصلاحطلبان به حضورش در انتخابات حتي پيش از انتخابات 96 دل بسته بودند. كانديداي پوششي كه نيروي كمكي خوبي براي حسن روحاني در جريان مناظرات بود. اصلاحطلبان برنامه داشتند كه اسحاق جهانگيري را به عنوان گزينه پساروحاني معرفي كنند اما همه چيز از سال ۹۷ به اينسو چنان تغيير كرد كه حالا معرفي اين عضو ارشد دولت و البته حزب كارگزاران سازندگي كه مدتهاست در جلسات اين حزب حضور پيدا نميكند، با بيم و اميدهايي همراه است.
علي صوفي، عضو شوراي عالي سياستگذاري اصلاحطلبان روز سهشنبه در گفتوگويي با نامهنيوز مدعي شده بود كه جهانگيري نميتواند راي اصلاحطلبان مردم را جلب كند. ادله او براي اين تحليل «عضويت در كابينه روحاني» بود. او توضيح داده بود كه جهانگيري «به دليل حضورش در دولت خيلي آسيب ديده است. او به هر حال معاون اول رييسجمهوري محسوب ميشود و بايد هزينه نارضايتي جامعه از دولت را بپردازد.» اين تحليل پس از اعلام سياست ارز دولتي ۴۲۰۰ توماني از سوي جهانگيري كه به «دلار جهانگيري» معروف و البته نقد شد، قوت گرفت و در ادامه مسير اغلب ناظران معتقد بودند كه هيچكدام از نزديكان دولت يا اعضاي كابينه به دليل شرايط ايجادشده اقتصادي، سياسي و اجتماعي شانس آن را ندارند كه با اظهارات انتخاباتي افكار عمومي را قانع كنند. البته همه كنشگران سياسي با صوفي همنظر نيستند؛ چه آنكه داريوش قنبري معتقد است كه جهانگيري سرمايه اصلاحطلبان براي انتخابات ۱۴۰۰ است و «كانديداتوري جهانگيري در ۱۴۰۰ فرصتي است براي اينكه ضمن بازگو كردن مشكلات و مسائل موجود در دولت فعلي و تبيين مناسب واقعيات كشور، تحليل درستي از اوضاع كشور ارايه شود و مردم هم با عقلانيت و توجه به واقعيت كشور انتخاب درستي انجام دهند.» او همچنين باور دارد كه چون اداره كشور بدون نفت كار مشكلي است كه اين دولت و در راس هيات اقتصادي آن، اسحاق جهانگيري اداره كرده، نبايد مجاهدتهاي او را فراموش كرد و معتقد است تنها راه نجات ادامه همين رويه است.
انتخابات عجيب، چهرههاي جديد
اما اين روزها نام گزينههاي ديگري چون سيدمحمدرضا خاتمي و محسن صفاييفراهاني و مصطفي معين به گوش ميرسد كه گزينههايي تقريبا ناممكن براي رسيدن به پاستور هستند و در اين ليست نه چندان بلندبالاي اصلاحطلبان براي انتخابات جهانگيري از سوي اغلب طيفها احتمالا گزينه آخري باشد كه در مورد اقبال عمومي به او حرف و حديثهاي زيادي وجود دارد. اين ميان برخي اصلاحطلبان از جمله محسن رهامي نگاه خوشبينانهتري به شرايط اصلاحطلبان دارد و معتقد است؛ چون اين جريان سياسي ميتواند قريب به ۷۰ درصد مردم را پاي صندوقهاي راي بياورد، احتمال دارد گزينههايي كه در شرايط عادي امكان احراز صلاحيتشان وجود ندارد، تاييد شوند تا مشاركت برخلاف اسفندماه ۹۸ افزايش يابد. البته به نظر نميرسد كه منظور او گزينههاي شناخته شده و اصلي اصلاحطلب باشد چراكه در بخشي از مصاحبهاش با ايسنا تاكيد كرده «امكان تاييد صلاحيت پوپوليستها» زياد است و در بخش ديگري نيز مثال پيروزي سيدمحمد خاتمي بر رقيبش را مطرح كرده كه در آن زمان خاتمي چهرهاي شناختهشده اما در سطح وزير فرهنگ و ارشاد بود و خبري از اصلاحطلبي و اصلاحات نبود.
اينكه سال ۱۴۰۰ با توجه به شرايط موجود، با انتخاباتي عجيب مواجه خواهيم شد، دور از ذهن نيست. كما اينكه برخي ناظران بارها اعلام كردهاند كه هم كرونا، هم شرايط اقتصادي ناشي از آن و هم نگاه افكار عمومي به جريانهاي سياسي موجود ميتواند انتخاباتي متفاوت رقم بزند و شايد به قول رهامي، پوپوليستها را بر سر كار بياورد. حسن غفوريفرد، فعال سياسي اصولگرا نيز در اينكه انتخابات متفاوتي پيشرو است با رهامي همعقيده است و حتي به خبرآنلاين گفته: «اگر كرونا ادامه پيدا كند، انتخابات لطمه خواهد خورد.» هرچند كه تاكيد كرده انتخابات در ايران دقيقه نودي است. او نيز از مثال انتخاباتي كه منجر به پيروزي سيدمحمد خاتمي و انتخابات 8سال پس از آنكه احمدينژاد را بر كرسي رياستجمهوري نشاند، ياد كرده و گفته است كه در هر دو مورد تا روزهاي آخر هيچ كدام اميدي به رايآوري نداشتند. غفوريفرد اگرچه تاكيد دارد مردم به چهرههاي شناخته شده بيشتر علاقه نشان ميدهند اما باور دارد كه در ۱۴۰۰ همه چيز متفاوت خواهد بود و ممكن است چهرهاي جديد بر سر كار بيايد.