دختران؛ ريشه شكلگيري
روابط محكمتر دو همسايه
فرحناز ميناييپور
نقش زنان در جامعه نقش بسيار مهمي است. بخشي از نقش زن ميتواند به عنوان نقش تربيتكنندگي در خانواده ديده شود و براي همين است كه اگر دختران به خوبي آموزش ببينند مانند اين است كه كل جامعه خوب آموزش ديده است. به اعتقاد ما دختران هرچند نيمي از جامعه هستند اما در آينده همين نيمه جمعيت است كه روي تربيت و شيوه زندگي تمام جامعه تاثير خواهد گذاشت و در نتيجه اگر روي دختران كار كنيم ميتوانيم كل جامعه را اصلاح كنيم. نقش دختران، وقتي كه پاي مسالهاي مانند مساله روابط دو كشور همسايه ايران و افغانستان به ميان ميآيد هم از همين الگو تبعيت ميكند. اين نقش همين قدر مهم و اساسي است. بخشي از دختران زاده پدر و مادرهاي افغان در حال حاضر ساكن ايران هستند و مشغول تحصيل در كشور ما، اين دختران ميتوانند ريشه شكلگيري ارتباطي قدرتمند ميان ما و افغانستان باشند. فقط كافي است كمي در تاريخ به عقب بازگرديم. از آن زماني كه ما و افغانستان هنوز يك كشور بوديم زمان درازي نميگذرد. از اين جدايي هنوز فاصله زيادي نگرفتهايم و براي همين همچنان ريشههاي قوي فرهنگي و زباني با يكديگر داريم كه ميتواند براي تقويت روابط به كمك ما بيايد. يكي از نقاط مهمي كه ميتواند دقيقا در اين حوزه موثر باشد، آموزش و پرورش است. از نظر من سيستم و نهادهاي آموزش و پرورش دو كشور ميتوانند ارتباطات بسيار بيشتري باهم داشته باشند. تا جايي كه خبر دارم، وزارت آموزش و پرورش درصدد انعقاد تفاهمنامهاي با وزارت فرهنگ افغانستان است كه ميتواند سبب برقراري روابط بسيار مستحكمتري ميان دو وزارتخانه شود. اين ارتباط زمينه تبادل تجربه، برقراري روابط ميان كارشناسان آموزش و پرورش و حتي تبادل استاد را فراهم ميكند. اين دو كشور حتي در چاپ كتابهاي درسي هم ميتوانند به يكديگر كمك كنند و همه اينها ارتباطات ارزندهاي است كه ميتواند نقش مهمي در كليت روابط دو كشور داشته باشد. از سوي ديگر حدود 477 هزار دانشآموز افغانستاني هستند كه در ايران تحصيل ميكنند. طبيعتا بخشي از اين دانشآموزان را دختران تشكيل ميدهند. آشنايي بسيار عميق آنها با فرهنگ و جامعه ايراني ميتواند در آينده خودش را در قالب نزديكتر شدن دو كشور نشان دهد. در مجموع نقش زنان و دختران در برقراري اين ارتباط را بايد جدي بگيريم و روي آن سرمايهگذاري كنيم. در مورد نگاه افراد دو جامعه به يكديگر البته، آدمهاي مختلفي با ديدهاي مختلف وجود دارند اما به شخصه من زنان و مردان افغانستان را خواهران و برادران خودم ميدانم كه سالها پيش به خاطر مسائلي كه به وجود آمده از هم جدا شدهايم، اتفاقي كه اگر رقم نميخورد شايد ما هنوز هم در كنار هم زندگي ميكرديم و براي همين است كه بايد روابط ميان مردم كشور بسيار بهتر از آنچه هست باشد. براي همين است كه فكر ميكنم ما در ايران از منظر سرمايهگذاري فرهنگي به آموزش كودكان افغان نگاه ميكنيم. آموزش و پرورش بودجه زيادي را صرف آموزش اتباع ميكند و از نزديك به 15 ميليون دانشآموزي كه داريم، نزديك به 500 هزار نفر دانشآموزان افغان هستند. اين موضوع يعني نگاه به جنبه تقويت روابط و سرمايهگذاري انساني وجود دارد و با تاكيدات مقام معظم رهبري بر آموزش دانشآموزان افغان، آموزش و پرورش هم اهتمام بسياري روي اين موضوع گذاشته است. اميدوارم همين نگاه نقشي در تعميق روابط دو كشور داشته باشد و اين رابطه در آينده رابطهاي مستحكمتر شود.