واژههاي ناخوشايندي كه شكسپير آگاهانه استفاده كرد
خانم مالاپروپ و ريشه مالاپروپيسم
مترجم: ياسمين مشرف
مالاپروپيسم (malapropism) به معناي كاربرد غلط واژهها يا به اصطلاح، اشتباه لپي در گفتار، به اشتباهات خندهآور در اداي كلمات همآوا، مثل «خلق عادت» بهجاي «خرق عادت» گفته ميشود. اين واژه به معني استفاده از يك كلمه نادرست به جاي كلمهاي است كه تلفظ مشابه دارد (چه به صورت عامدانه و چه به صورت تصادفي) و در نتيجه معني مبهم و اغلب طنزآميز از آن حاصل ميشود. اصطلاح مالاپروپيسم از واژه فرانسوي mal á propos بهمعني «نابجا» گرفته شده است. وجه تسميه اين واژه شخصيتي است به همين نام، (خانم مالاپروپ) در نمايشنامهاي از «ريچارد شريدان». خانم مالاپروپ يك شخصيت شوخطبع است كه در نمايشنامه كمدي ريچارد برينسلي شريدان (1775) به نام «رقيبان» (Rivals) شريك برنامهها و روياهاي عاشقان جوان ميشود. يكي از جالبترين جنبههاي شخصيت خانم مالاپروپ اين است كه او اغلب در بيان جملات و عبارات خود از كلمات نادرستي كه تلفظشان مشابه كلمات درست است استفاده ميكند. محبوبيت نمايشنامه و شخصيت خانم مالاپروپ در نهايت به ايجاد اصطلاح ادبي مالاپروپيسم منجر شد. جالب است بدانيد كه كلمه «مالاپروپس» (malapropos) از سال 1630 به صورت قيد و به معناي «به صورت نامناسب يا ناخوشايند» در متون چاپي ديده ميشد و در اوايل قرن بعد معناي يك صفت به خود گرفت. نام خانم مالاپروپ و پديدهاي كه نام او در آن مورد استفاده قرار گرفت، از اين واژه لاتين گرفته شد.
مالاپروپيسم در ادبيات و نمايش
شريدان اولين يا آخرين كسي نبود كه در آثار خود از مالاپروپيسم استفاده كرد. درواقع پديده مالاپروپيسم اختراع شريدان نبود و شايد فقط بتوان استفاده از اين كلمه را به او نسبت داد. ويليام شكسپير يكي ديگر از نويسندگاني است كه پيش از شريدان از اين ابزار ادبي در آثار خود استفاده كرد. شكسپير چندين شخصيت اختراع كرد كه ويژگيهايي شبيه شخصيت خانم مالاپروپ داشتند. موارد زير نمونههايي از كاربرد مالاپروپيسم در ادبيات هستند:
«خانم كويكلي» زني از طبقه پايين است كه در چند نمايشنامه شكسپير از جمله «هنري چهارم»، «هنري پنجم» و «همسران خوش ويندزور» حضور دارد. خانم كويكلي كه يكي از دوستان«سر جان فالستاف»، شخصيت اول داستان است به جاي استفاده از عبارت «invited to dinner» (دعوت شدن به شام)، عبارت «indicted to dinner» (متهم شدن به شام) را به كار ميبرد.
«پاسبان داگبري»، يكي از شخصيتهاي نمايشنامه «هياهوي بسيار براي هيچ» است. او به جاي استفاده از عبارت « comprehended auspicious persons» (درك انسانهاي خوشبخت)، از عبارت «apprehending suspicious persons» (دستگير كردن انسانهاي خوشبخت) استفاده ميكند. مالاپروپيسم داگبري آنقدر شهرت پيدا ميكند كه باعث ميشود اصطلاح «داگبريسم» (dogberryism) كه مترادف با مالاپروپيسم است پيش از آن ايجاد شود. در فصل 33 «ماجراهاي هاكلبري فين» اثر مارك تواين، شخصيت «خاله سالي» را ميتوان ديد كه از مالاپروپيسم استفاده ميكند. به نظر ميرسد جايي كه او از كلمه «putrified» به معني گنديده يا فاسد استفاده ميكند كلمهاي كه مد نظر دارد درواقع « petrified» به معني كرخت و بيحس است.
عملكرد مالاپروپيسم در آثار ادبي و نمايشي
هرچند مالاپروپيسم درواقع يك خطاي گفتاري است اما ميتوان آن را يك ابزار خوب طنز در زندگي روزمره و ادبيات دانست. در زندگي روزمره استفاده اشتباه از يك كلمه غالبا به صورت غيرعمدي اتفاق ميافتد اما نويسندگان آثار ادبي، براي توليد يك اثر طنز به شكلي عامدانه از اين ابزار استفاده ميكنند تا با وارد كردن يك عنصر ديگر براي جلب علاقه خواننده، توجه بيشتر او را تضمين كنند. به همين دليل، غالب شخصيتهايي كه از مالاپروپيسم خندهدار استفاده كردهاند، شخصيتهاي مشهوري هستند. شايد مالاپروپيسم، راه آساني براي گرفتن خنده از مخاطب باشد اما هدف زيركانهاي را دنبال ميكند. كساني كه دچار اشتباهات لپي ميشوند معمولا افرادي ناآگاه يا بيسواد هستند. بنابراين استفاده از اين ابزار درمورد شخصيتهاي ظاهرا باهوش يا توانا، بلافاصله از اعتبار آنها نزد مخاطب ميكاهد. نمونهاي از استفاده از اين تكنيك را در فيلم «رييس دولت» به كارگرداني «كريس راك» (۲۰۰۳) شاهد هستيم. در اين فيلم معاون هرزه رييسجمهور از كلمات اشتباهي در جملات خود استفاده ميكند تا به مخاطب نشان داده شود او آنگونه كه به نظر ميرسد مردي فرهيخته و باهوش نيست.
منابع:
thoughtco.com،
interestingliterature.com
literarydevices.net