بنفشه سامگيس
به دنبال پيشنهاد وزارت بهداشت و موافقت كميته درمان و كاهش آسيب ستاد مبارزه با مواد مخدر، توزيع داروي «مرفين سولفات» براي بيماران نيازمند « طب تسكيني »، به كلينيكهاي ترك اعتياد واگذار ميشود. اين پيشنهاد، دي ماه سال 98 و در جلسه 69 كميته درمان و كاهش آسيب و حمايتهاي اجتماعي ستاد مبارزه با مواد مخدر مصوب شد و مهدي شادنوش؛ رييس مركز مديريت پيوند و درمان بيماريهاي وزارت بهداشت، چند روز بعد از تصويب اين پيشنهاد به «اعتماد» خبر داد كه يكي از دلايل اخذ اين تصميم، جبران كاهش درآمد كلينيكهاي درمان اعتياد بوده اما در پاسخ مكتوب به «اعتماد» درباره علت و جزييات اين پيشنهاد افزود: «در جلسه 69 كميته درمان، كاهش آسيب و حمايت اجتماعي ستاد مبارزه با مواد مخدر كه دي ماه سال 98برگزار شد، موضوع افزايش دسترسي به خدمات طب تسكيني براي بيماراني كه در مراحل پيشرفته بيماريهايي مانند سرطان هستند مورد بحث قرار گرفت. در آن جلسه مصوب شد كه مراكز درمان سرپايي اعتياد كه داوطلب باشند، با چند شرط بتوانند برخي خدمات طب تسكيني را به بيماران ارايه كنند. شرايط تعريف شده اوليه هم اين بود كه علاوه بر فراهمآوري زيرساختهاي مورد نياز، پزشكان و پرستاران شاغل در اين مراكز هم بايد دورههاي آموزشي خاصي را بگذرانند. طبق مصوبه فوق، مراكز درمان سرپايي اعتياد فقط به بيماراني كه توسط متخصصان راديوتراپي و فوقتخصصهاي انكولوژي معرفي ميشوند، اين خدمات را ارايه خواهند كرد و بايد جزييات زيرساختها و سرفصل دورههاي آموزشي براي پزشكان و پرستاران هم تعريف شود.»
بنا به پاسخ مكتوب شادنوش، درمان دارويي در طب تسكيني، محدود به مرفين سولفات نبوده و طبق نظر متخصصان طب تسكيني و طب درد، فوق تخصص آنكولوژي، متخصص راديوتراپي، جراح، روانپزشك و روانشناس، دامنه داروهاي مسكن براي تسكين درد مبتلايان سرطان يا ساير بيماريهايي كه به درمانهاي بهبوددهنده پاسخ نداده يا از عوارض آزاردهنده درمان رنج ميبرند، تا طيفي از ساير مسكنهاي مخدر همچون «اكسي كدون» و «ترامادول» هم گسترده است و اين مقام مسوول، در ادامه پاسخ خود افزوده است: «ارايه خدمات طب تسكيني در مراكز سرپايي درمان اختلال مصرف مواد به بيماران گروه هدف، نيازمند تعريف پروتكلها و استانداردهاي خدمتي خاصي است و به همين دليل تصميم بر اين شد كه همزمان با بازنگري در پروتكلهاي درمان اختلال مصرف مواد با داروهاي آگونيست (داروهايي با تاثيرگذاري مشابه مواد مخدر و با پايه مخدر) درباره چگونگي ارايه خدمات طب تسكيني به بيماران گروه هدف نيز در اين پروتكلها و دستورالعملها تصميمگيري شود كه كارگروههايي هم در اين زمينه شكل گرفته و در حال تدوين راهنماهاي مربوطه هستند.»
حميد جمعهپور؛ مديركل درمان و حمايتهاي اجتماعي ستاد مبارزه با مواد مخدر هم ضمن تاييد زمانبر بودن ايجاد زيرساختها براي توزيع تحت نظارت و كنترل شده يكي از پرخطرترين مخدرها در مراكز درمان اعتياد، در توجيه تصويب اين پيشنهاد به «اعتماد» ميگويد: «كميته درمان و كاهش آسيب ستاد مبارزه با مواد مخدر، با ارايه خدمات درماني با داروهاي مخدر براي بيماران مراحل انتهايي انواع سرطانها در مراكز سرپايي درمان اعتياد كه داوطلب ارايه اين نوع خدمت باشند موافقت كرده اما براي افزايش دسترسي بيماران صعبالعلاج به خدمات طب تسكيني و ايجاد سهولت در دريافت داروهاي مخدر با استفاده از ظرفيت اين مراكز كه پراكندگي گستردهاي در سطح كشور دارند و همچنين با توجه به تعداد قابل توجه متخصصاني كه در اين مراكز مشغول به كار هستند، بايد با رعايت دستورالعملهاي مربوطه اقدام شود. بر اساس دستورالعملها و پروتكلهاي موجود، مراكز درمان اعتياد، فقط مجاز به ارايه روشهاي درمان مصوب و ابلاغ شده هستند و در حال حاضر مجوزي غير از توزيع متادون، بوپرونورفين و تنتور اپيوم ندارند و توزيع هر داروي مخدر غير از اين موارد (نظير مرفين) نيازمند تدوين و ابلاغ دستورالعمل و پروتكلهاي مشخص و استانداردها و ضوابط خاص است و هنوز در اين زمينه (ارايه خدمات درمان دارويي با داروهاي مخدر به بيماران مراحل پاياني انواع سرطان ها) اتفاقي نيفتاده و البته تهيه و تدوين دستورالعمل و پروتكل و ايجاد زير ساخت و تغيير در رويه موجود، معمولا زمانبر است كه همكاران وزارت بهداشت در حال پيگيري موضوع هستند و به زودي، گزارش موضوع در جلسه كميته درمان، كاهش آسيب و حمايتهاي اجتماعي ارايه خواهد شد.»
سازمان جهاني بهداشت در تعريف «طب تسكيني» Palliative Care، به دامنه وسيعي از خدمات براي كاستن از رنج و درد و بهبود كيفيت زندگي يك بيمار صعبالعلاج اشاره ميكند اما تاكيد دارد كه ارايه داروهاي مسكن در اين نوع درمان، محدود به آن بيماراني است كه به درمانهاي بهبوددهنده پاسخ ندادهاند و سرانجامي جز مرگ زودهنگام ندارند و بنابراين، خدمات دارويي طب تسكيني براي اين افراد، معنايي جز كاهش درد، آن هم به واسطه دريافت قويترين و سنگينترين داروهاي مسكن - مسكنهاي مخدر - ندارد. در اين تعريف، مبتلايان سرطانهاي غير قابل درمان، در اولين پله مشمولان بهرهمند از خدمات دارويي طب تسكيني ايستادهاند و پس از آنها، مبتلايان بيماريهاي قلبي، كليوي، ريوي، ايدز، آسيبهاي مغزي، ديابت،اماس، ضايعات نخاعي، آلزايمر و حتي بيماريهاي رواني قرار ميگيرند اما تاكيد اين تعريف اين است كه ارايه داروهاي تسكيندهنده درد در تمام بيماران مشمول طب تسكيني، صرفا در مراحل پاياني زندگي و در زمان نااميدي كامل گروه پزشكي از بهبودي بيمار امكانپذير است. يكي از رايجترين داروهاي مورد استفاده در طب تسكيني در دنيا، مرفين سولفات است اما توزيع ناعادلانه اين داروي مخدر و مشكلات فراوان در دسترسي برابر به داروي مرفين و به خصوص در كشورهاي جهان سوم و با اقتصاد فقير، هر ساله آمار مفصلي از قربانيان محروم از داروي مرفين رقم ميزند. بنا به گزارش 2018 سازمان جهاني بهداشت، در اين سال، 39.5 درصد مصرف دارويي مرفين مربوط به اروپا، 39.3 درصد مربوط به ايالات متحده امريكا، 5.1 درصد مربوط به كانادا، 2.5 درصد مربوط به استراليا و نيوزيلند، 0.6 درصد مربوط به ژاپن و 13 درصد مربوط به باقي كشورهاي دنيا بوده است.
مجوز مرفينتراپي براي «بقا»
مسوولان وزارت بهداشت، كتمان نميكنند كه دليل اصلي ارايه پيشنهاد واگذاري توزيع مرفين سولفات به كلينيكهاي درمان اعتياد، جلوگيري از تعطيلي يا بلااستفاده شدن اين مراكز خصوصي درمان اعتياد به دنبال بازنگري اخير در رژيمهاي درماني ترك اعتياد – ابلاغ كاهش 10 درصدي تجويز متادون و افزايش 10 درصدي تجويز بوپرونورفين در هر سال - است. با وجود آنكه پيشنهاد واگذاري توزيع مرفين سولفات به كلينيكهاي درمان اعتياد و حتي تصويب آن در جلسه 69 كميته درمان و كاهش آسيب ستاد مبارزه با مواد مخدر، بدون اطلاع و مشورت با كانون درمانگران اعتياد اتفاق افتاد، اما مسوولان اين كانون از تصويب اين پيشنهاد مطلع بودهاند و ميگويند نطفه اوليه اين پيشنهاد هم، اوايل سال گذشته در جلسه مشترك با معاون درمان وزارت بهداشت بسته شد اما حالا هم، از اين مصوبه استقبال ميكنند و در موافقت با اجرا، آماده تغييرات در ساختار و عملكرد كلينيكهاي درمان اعتياد هستند.
علي غلامي؛ دبير كانونهاي سراسري درمانگران اعتياد در گفتوگو با «اعتماد» ميگويد: «اگر پروتكل جامعي براي اجراي اين مصوبه نوشته شود و حقالزحمه مناسبي هم در نظر بگيرند، حتما موافقيم اگرچه پيشنهاد ما، تبديل كلينيكهاي درمان اعتياد به كلينيك درد و طب تسكيني بود كه در اينصورت، نه تنها حذف بيش از 7 هزار كلينيك درمان اعتياد، غير ممكن ميشد، بلكه علاوه بر ارايه خدمات كنترل درد براي تمام بيماران صعبالعلاج و حتي بيماران ارتوپدي كه دردهاي ناتوانكننده دارند، براي كنترل و درمان انواع اعتياد هم ميتوانستيم فعال باشيم.»
به گفته غلامي، برهم خوردن تعادل توليد و مصرف اندورفين (مسكنهاي طبيعي بدن) در برابر شدت درد جسماني ناشي از بيماري يا حتي عمل جراحي، بيمار را نيازمند به دريافت داروهاي مسكن از نوع مخدر ميكند و از آنجا كه مصرف ماده مخدر، ميتواند به آزادسازي بالاترين حد دوپامين (پيامرسان مهم مغز و موثر بر انگيزه، حافظه، توجه و تنظيم حركات بدن و موجد احساس لذت و رضايت) در حدود 600 واحد در بدن منجر شود، بهترين دارو براي بيماران دردمندي كه در مراحل پاياني يك بيماري ناتوانكننده، از پاسخ به درمانهاي بهبوددهنده عاجز ميشوند، تجويز مسكنهاي از نوع مخدر است تا با كمك به افزايش سطح دوپامين، بيمار از تحمل درد خلاص شود.
غلامي ميگويد: «در هر بيمارياي كه ريشههاي عصبي آسيب ميبيند، درد از اعصاب به مغز منتقل ميشود و دريافت مرفين، ميتواند فشار ناشي از درد و انتقال به مغز را كاهش دهد. البته مصرف مرفين هم مثل تمام داروهاي مخدر، ميتواند در دراز مدت، توليد داخلي اندورفين را كاهش داده و باعث وابستگي بيمار به دوز دارويي، و حتي مقاومت دارويي و نياز به افزايش دوز روزانه شود. اگرچه نبايد از نقش ژنتيك در اين ميان غافل شد چون بسياري از بيماران، به محض يك بار مصرف مرفين، دچار نقصان شديد توليد اندورفين داخلي شده و گرفتار وابستگي به مرفين ميشوند اما در مقابل اين افراد، كساني هم هستند كه بارها تجربه مصرف مرفين داشتهاند اما به محض قطع مصرف دارو، روند توليد اندورفين طبيعي بدن هم، همان مسير عادي را طي كرده است.»
مرفين، قدرتمندترين ماده موثره ترياك است و اصليترين ماده موثره براي توليد هرويين. ترياك و هرويين، بدون مرفين، هيچ وجود و مفهوم خارجي ندارند و به همين سبب از دهه 60 ميلادي و به دنبال تصويب اولين كنوانسيونهاي بينالمللي درباره داروها و پيشسازهاي مخدر تحت كنترل، مرفين هم در اين فهرستها وارد شد. كنوانسيون 1961 (براي ممنوعيت توليد و عرضه غيرقانوني داروهاي اعتيادآور بر پايه شاهدانه) كنوانسيون 1971(براي كنترل عرضه غيرقانوني داروهاي روانگردان از نوع آمفتامين، باربيتوراتها، بنزوديازپينها و مكمل معاهده 1961) پروتكل الحاقي 1972(براي اصلاح كنوانسيون 1961) كنوانسيون 1988 (براي توسعه ابعاد مبارزه با قاچاق مواد مخدر از جمله مبارزه با پولشويي و كنترل پيشسازهاي توليد مخدرها و روانگردانها همچنين استرداد قاچاقچيان مواد مخدر) همگي بر كنترل و محدوديت توليد و تجارت قانوني مرفين تاكيد كردهاند و هرساله در تمام جلسات مستمر و ادواري كميسيون مواد مخدر سازمان ملل CND و هيات بينالمللي كنترل مواد مخدر INCB و ساير مناسبتهاي مرتبط و بازنگري معاهدات، مرفين از جايگاه اصلي خود در جدول شماره يك مخدرهاي نيازمند كنترلهاي شديد، پلهاي پايينتر نيامده است. با وجود آنكه بهترين و اصليترين شكل مصرف مرفين، تزريق اين ماده مخدر است، بسياري از درمانگران اعتياد معتقدند اغلب معتادان مرفين - غير از بيماران دردمند كه فقط با داروي مرفين، به تسكين درد ميرسند - كادر درمان بيمارستانها هستند چون بيشترين و آسانترين دسترسي را به اين داروي مخدر دارند بنابراين، تعداد معتادان مرفين در جهان و ايران، قابل رقابت با فراواني تعداد معتادان در هيچ گروه ديگري از مخدرها نيست. سعيد صفاتيان؛ مديركل سابق درمان اعتياد ستاد مبارزه با مواد مخدر و مدير دهكده سلامتي رامسر، ضمن تاكيد بر تعداد نه چندان قابل توجه معتادان مرفين در ايران، به نكته جالبي هم اشاره ميكند؛ «بيكلاسي اعتياد به مرفين». صفاتيان در تعريف تفاوت وابستگي به داروي مرفين توليد شده در كارخانه داروسازي و اعتياد به مرفين ناخالص مشتق از ترياك ميگويد: «مهمترين تفاوت، در ميزان مصرف و نحوه مصرف است. مرفين مشتق از ترياك يا آماده استفاده براي توليد هرويين، مرفين خالص نيست و قابل تزريق يا حتي مصرف استنشاقي هم نيست و مصرفكننده ترياك هيچوقت نميتواند ادعا كند كه مرفين خالص مصرف ميكند چون ترياك، شامل صدها آلكالوييد است اما وقتي درباره داروي مرفين خالص و قابل استفاده در درمان بيمارستاني صحبت ميكنيم، منظور، همان مرفين مشتق از ترياك اما با غلظت 99 يا 100 درصد است كه در كارخانهها، بازتوليد و توسط پزشك تجويز شده و ميزان مصرفش هم مشخص و كوتاهمدت است. مصرف اين مرفين، در بيمار آماده جراحي و حتي در درمان كوتاهمدت، ايجاد وابستگي نميكند اما بيمار سرطاني كه در مراحل پاياني عمر و براي تسكين درد، داروي مرفين مصرف ميكند، حتما دچار اعتياد ميشود كه البته اين وابستگي هم براي اين بيمار در آستانه مرگ، مهم نيست چون در شرايط وخامت بيماري، كاري غير از مرفينتراپي ممكن نيست. غير از اين افراد، در كادر درمان بيمارستان ها؛ در ميان پزشكان و پرستاران بخش مراقبتهاي ويژه يا اتاق عمل و حتي در ميان عوامل داروخانهها كه دسترسي آسان به داروي مرفين دارند هم ميتوان از اعتياد به مرفين سراغ گرفت ولي در كل دنيا و همچنين در ايران، اعتياد به مرفين بسيار كم و نادر است و من در طول همه سالهايي كه به درمان اعتياد مشغول بودهام، كمتر از انگشتان دو دست با معتادان به تزريق مرفين مواجه شدهام چون در خرده فرهنگ معتادان، اعتياد تزريقي به هرويين، كلاس بالاتري از اعتياد تزريقي به مرفين دارد بنابراين، افراد معتاد، از گرايش به مرفين تا حد ممكن پرهيز ميكنند علاوه بر آنكه سرخوشي ناچيز ناشي از تزريق مرفين به هيچوجه قابل مقايسه با شدت سرخوشي ناشي از مصرف هرويين؛ ولو در مصرف استنشاقي نيست.»
دريافت اين داروي مخدر، چه براي بيماران تحت نظر پزشك معالج و مصرفكننده دوز محدود دارو، و چه براي معتادان مرفين كه به تزريق دارو وابسته ميشوند، مساوي با نزديك شدن به موعد مرگ است.
غلامي در تشريح مخاطرات دريافت تزريقي مرفين ميگويد: «اغلب بيماران در معرض خطر التهاب عروق و مرگهاي ناگهاني هستند و بعد از مدتي نياز به دريافت مقادير بيشتر دارو دارند. براي معتادان مرفين هم كه اين ماده مخدر را به شكل تزريقي مصرف ميكنند، خطر التهاب وريدها و بسته شدن وريد بسيار بالاست چون رگ، چند بار در روز، در معرض آسيب و سوراخ شدن قرار ميگيرد و مهمتر اينكه ماده مخدر، معمولا يك حجم جامد است كه براي تزريق، بايد حرارت ببيند و تبديل به مايع شود. اين لفظ در ادبيات مصرفكنندگان تزريقي مواد مخدر، مصطلح است كه ماده مخدر را، داغ تزريق ميكنند و همين تزريق ماده داغ، به مرور باعث ايجاد التهاب در وريد و بسته شدن وريد ميشود.»
عرضه قاچاق؛ 30 برابر گرانتر از قيمت كارخانه
كمتر از 10 كارخانه توليدكننده داروهاي مخدر در كشور فعالند كه مرفين سولفات را براي «دسترسي بيمارستاني» و در دوزهاي 10، 25 و 50 ميليگرم توليد ميكنند. بنا به شنيدههاي «اعتماد»، طبق تعهدات دولتهاي ايران به كنوانسيونهاي بينالمللي كنترل مواد اوليه و پيشسازهاي مخدر ظرف 6 دهه گذشته، هر ساله بايد مقدار مورد نياز مرفين سولفات براي مصرف بيماران صعبالعلاج و نيازمند به تسكين با مرفين يا حتي پودر مرفين مورد نياز در تحقيقات و پژوهشها، به هيات بينالمللي كنترل مواد مخدر INCB اعلام شود و توليد دارو هم معادل همين اعلام اتفاق ميافتد. به دنبال توقف كشت خشخاش در ايران -1359- و آغاز قاچاق مواد مخدر از افغانستان به ايران كه كشفيات پودر مرفين هم در فهرست مخدرهاي مكشوفه پليس و دستگاههاي انتظامي قرار گرفت، دولتهاي ايران طبق تعهدات بينالمللي مجاز هستند براي توليد مرفين سولفات مورد نياز داخلي، از پودر مرفين و ترياك مكشوفه استفاده كنند اما براي توليد مرفين صادراتي، موظفند طبق نظارت و كنترل و با تعهدسپاري درباره ميزان صادرات و مشخصات خريدار خارجي، مواد اوليه مورد نياز را به صورت وارداتي خريداري كنند. ميزان توليد سالانه داروي مرفين سولفات در كشور، از جمله آمارهاي طبقهبندي شده است اما با وجود سختگيريهاي امنيتي براي توليد و توزيع اين داروي مخدر و تحت كنترل، آخرين مشاهدات «اعتماد» از بازار سياه داروهاي قاچاق نشان داد كه تحريم و نابسامانيهاي اقتصادي، بر انبارگرداني اين بازار تاثيري نداشته است. بنا به روال قيمتگذاري دارو در سازمان غذا و دارو، قيمت سال 1399 براي هر ويال تزريقي مرفين سولفات 10 ميليگرمي 1500 تومان تعيين شده اما هفته گذشته، دستفروش دارو در ابتداي خيابان «صوراسرافيل»، به خبرنگار «اعتماد» گفت كه هر ويال تزريقي مرفين سولفات را كمتر از 45 هزار تومان نميفروشد مگر آنكه درخواست خريد، بالاي 50 ويال باشد و در آنصورت هم قيمت را از 42 هزار تومان پايينتر نميآورد. دستفروش ديگري كه ابتداي خيابان ناصرخسرو ايستاده بود، براي رقابت با همكارش، راضي شد هر ويال را 40 هزار تومان بفروشد ولي تاكيد كرد كه «اين» بهترين قيمت است و يك ريال هم بيشتر تخفيف نميدهد چون «ديروز»، بابت بسته 1000 تايي مرفين سولفات، 36 ميليون و 500 هزار تومان- هر ويال به قيمت 36 هزار و 500 تومان- پول داده و تاكيد كرد كه «تخفيف بيشتر از اين، يعني ضرر.»
سال 96، سخنگوي سازمان غذا و دارو خبر داد كه سالانه 400 تن ترياك مكشوفه، براي استحصال مرفين و توليد داروهاي مخدر در اختيار كارخانههاي داخلي قرار ميگيرد و شنيدههاي «اعتماد» حكايت از آن دارد كه كشفيات ترياك و پودرمرفين، همواره مهمترين موجودي انبارهاي پليس مبارزه با مواد مخدر است كه پودر مرفين هم همچون ترياك، از افغانستان به صورت قاچاق وارد ايران شده و بنا به تدابير شبكه قاچاق مواد مخدر، قرار است در مسير ترانزيت، عازم اروپا شود اما بخش قابل توجهي از محموله قاچاق به ايران، در داخل كشور و براي مصرف داخلي نشت ميدهد و بخشي هم توسط دستگاههاي مقابله و به خصوص، توسط گمركات به عنوان جايگاههاي اصلي بارگيري محمولههاي قاچاق به مقصد اروپا كشف و ضبط و به كارخانههاي توليد داروي كشور فروخته ميشود كه البته يك منبع آگاه در يكي از كارخانههاي توليد مرفين سولفات به «اعتماد» ميگويد:«پودر مرفيني كه به دست ما ميرسد، گاه تا 70 درصد ناخالصي دارد و بسياري مواقع، بيشترين ناخالصي مرفين، استامينوفن است.» محمدرضا جلالي؛ نماينده درمانگران سوءمصرف مواد استان تهران درگفتوگو با «اعتماد» جمعيت هدف دريافت داروي مرفين سولفات از كلينيكهاي ترك اعتياد را بسيار كمتر از آن ميبيند كه خطر نشت دارو از اين مراكز درماني خصوصي اتفاق بيفتد اما يك منبع آگاه در وزارت بهداشت، به «اعتماد» ميگويد كه نشت داروهاي مخدر، از كارخانه و مركز توليد، در حد صفر است چون تدابير امنيتي براي تحويل ماده موثره و پيشساز و مواد واسط، نظارتها بر فرآوري از مواد مخدر تحويل شده به كارخانهها، توليد نهايي و حتي بارگيري داروي ساخته شده در حدي است كه مسوولان كارخانهها، جرات چنين خطاهايي ندارند و آنچه مصطلح به «نشت» است، در مسير توزيع تا تحويل نهايي به مصرفكننده اتفاق ميافتد.
شنيدههاي «اعتماد» حكايت از آن دارد كه كشفيات پودر مرفين توسط دستگاههاي مقابله استان تهران، در سالهاي اخير رو به افزايش بوده اما كشفيات پودر مرفين به عنوان ماده اوليه و كشفيات داروي مرفين سولفات به عنوان محصول نهايي، در بسياري مواقع، هم برابري ميكرده و هم يك مبدا و مقصد داشته به اين معنا كه يك فرد يا يك گروه، قاچاق و ترانزيت و جابهجايي دارو و ماده اوليه را بر عهده داشتهاند. نشت گسترده داروي مرفينسولفات به بازار قاچاق و ترانزيت داخلي و بينالمللي مخدرها در حالي است كه طبق روال سختگيرانه جاري در وزارت بهداشت، پس از توليد داروي مرفينسولفات در كارخانه، محموله نهايي به واحد مخدر معاونتهاي غذا و دارو در دانشگاههاي علوم پزشكي تحويل ميشود و صرفنظر از توزيع بيمارستاني دارو، بيماران متفرقه، بايد با نسخه قابل استعلام از پزشك معالج به اين واحدها مراجعه كرده و صرفا پس از تاييد كارشناسان اين معاونت، مشمول دريافت نسخهاي دارو شده و به ازاي تحويل هرپوكه و هر باركد، ويال جديد دارو را دريافت كنند.