• ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4711 -
  • ۱۳۹۹ چهارشنبه ۱۵ مرداد

كوتاه درباره فيلم «شكار» به كارگرداني كراگ زوبل

شبيه بازي‌هاي كامپيوتري

تينا جلالي

شكار يا (THE  HUNT) واپسين ساخته كراگ زوبل خالق فيلم «ز مثل زكريا» محصول سال 2020 است و بازيگران شناخته شده‌اي هم در اين فيلم با زوبل همكاري كردند؛ مثل بتي گيلپين، آيك بارينهولتز، اما رابرتس، هيلاري سوانك و... اين فيلم محصول شركت يونيورسال پيكچرز است و از همان زمان ساخته شدن با حواشي سياسي بسيار زيادي همراه بوده .

كاري نداريم به اينكه آيا مي‌توان از فيلم «شكار» برداشت سياسي كرد يا خير، از اين منظر هم به فيلم نمي‌پردازيم كه چه حواشي حول فيلم «شكار» شكل گرفته كه اساسا همين حواشي باعث بيشتر ديده شدن و توجه به آن شده است، اما از نظرگاه ساختاري دو نكته در فيلم قابل طرح است؛ اول آن حرف و مفهومي است كه اين فيلم به واسطه داستانش مطرح مي‌كند (شكار انسان‌ها براي تفريح و سرگرمي و اختلاف طبقاتي) ديگر آن قالبي كه معرف بحران و اتفاق فيلم است (اسلشر ترسناك). 
در سكانس ابتدايي فيلم همان صحنه‌اي كه تد، مارتين، ريچارد، ليبرتي، پيتر، ميراندا، جوليوس و آثينا در يك گروه دوستانه اينترنتي (چت) دور هم جمع مي‌شوند و براي گردهمايي جديد خود تصميم مي‌گيرند، نويد يك فيلم هيجان‌انگيز و پرالتهاب به مخاطب داده مي‌شود، آثينا شخصيت اصلي و كليدي فيلم هنگام مكالمه نوشتاري، مي‌نويسد: «حداقل شكار در پيشه و هيچي بهتر از اين نيست كه برويم عمارت و يك مشت فلك زده را سلاخي كنيم.» و بعد صحنه درگيري و خشونت در هواپيما و همين‌طور سكانسي كه شخصيت‌هاي قرباني با دهانبندي كه قفل شده در جنگلي واقع در منطقه آركانزاس به هوش مي‌آيند و... تا نيم ساعت ابتدايي يا همان پرده اول همه‌ چيز خوب پيش مي‌رود و به نظر مي‌رسد با فيلم جسورانه و در عين حال شرورانه‌اي به لحاظ طرح موضوع (شكار انسان‌ها توسط سرمايه‌داران) و ژانري طرف باشيم و پيگيري ادامه داستان و سرنوشت آدم‌ها براي بيننده مهم است.
اما زماني كه اسنوبال يا كريستال (با بازي بتي گيلپين) يكي از شخصيت‌هاي قرباني وارد داستان مي‌شود و دقيقا از همان جايي كه او دركمپ پناهجويان اسير  و بعد به صورت غيرمنطقي هم از آنجا آزاد مي‌شود تمام آنچه از فيلم در ذهن داشتيم به يك‌باره فرو مي‌ريزد. اصلا نمي‌دانيم انگيزه آدم‌هايي كه قصد شكار دارند، چيست؟ يا حتي شكارچيان اگر قصد شكار انسان‌ها را ندارند پس چرا آدم‌هايي كه اسير گرفتند را به طرز ويرانگري مي‌كشند و بدن‌هاي‌شان را متلاشي مي‌كنند؟ اصلا چرا شخصيت‌هاي هر دو گروه (شكارچي و شكار) هويت معلومي ندارند؟ 
اگرچه كريستال نقش بيمارگونه خود را به بهترين شكل ايفا مي‌كند، اما خوبي بازي او، بي‌هويتي شخصيت اسنوبال را جبران نمي‌كند خصوصا اينكه در انتهاي فيلم مي‌فهميم او اساسا به اشتباه شكار شده و كريستال واقعي نيست.
مشخصه ديگر و كاملا بارز فيلم اين است كه فيلمساز تلاش مي‌كند به هر دو عنصر اصلي فيلم به صورت موازي بپردازد همين باعث مي‌شود او از هر دو هدفش دور نگه داشته شود به‌طوري كه نه مفهوم انتقال پيدا مي‌كند و نه فرم شكل مي‌گيرد، همين باعث مي‌شود شكار فيلم عميقي نباشد و خوانشي كه از فيلم صورت مي‌گيرد، ترسناك نباشد. اين وسط فقط هيجان كاذب است كه با كشت و كشتارهاي خونين و پي در پي به مخاطب تزريق مي‌شود. احتمال قريب به يقين گيم‌پلير‌هاي حرفه‌اي يا حتي كساني كه علاقه‌مند به بازي‌هاي ويديويي كامپيوتري هستند از تماشاي فيلم شكار لذت مي‌برند چون همان‌طور كه از اسم فيلم پيداست (شكار) وقتي شخصيت‌ها در نبردي تن به تن قرار مي‌گيرند بيشتر از آنكه شمايل كاراكترهاي فيلم دلهره‌آور اكشن را به خود بگيرد به آدم‌هاي بازي كامپيوتري مي‌مانند كه هويت مشخصي ندارند و كاريكاتورگونه رفتار مي‌كنند تا آنجايي كه مخاطب در طول تماشاي فيلم دلش مي‌خواهد كنترل اين گيم را در دست بگيرد، هرچه بيشتر بدمن‌هاي اين قصه را از بين ببرد و شكار كند تا به مرحله بعد برود. اين‌طور توضيح همين كه مخاطب تصور مي‌كند با شخصيت اصلي فيلم روبه‌رو شده بايد خون مغز منفجر شده اين شخصيت را از روي صورت خودش پاك كند و منتظر شخصيت اصلي ديگر بماند و ... . 
بعضي از منتقدان بر اين باورند كه به لحاظ متني شكار به فيلم‌هاي پلتفرم و انگل تنه مي‌زند و مثل اين دو فيلم بحث اختلاف طبقاني در آن مطرح است، بله اما اين نكته را در نظر بگيريم كه اگر در فيلم پلتفرم به صورت اغراق شده و گل درشت (با طرح سازه 333 طبقه) اين بحث مطرح مي‌شد يا در فيلم انگل مخاطب به صورت كاملا واضحي با دو خانواده از دو قشر مختلف جامعه روبه‌رو مي‌شود، فيلم شكار براي طرح اين موضوع صرفا بيانيه صادر مي‌كند. 
 با اين حال شكار يك برگ برنده دارد و آن 12دقيقه كوبنده انتهايي فيلم است كه به لحاظ تكنيكي تحسين‌برانگيز است و نشان از توانايي بالاي كارگردان «ز مثل زكريا» است، حركت دوربين در صحنه نبرد آثينا و اسنوبال را ببينيد كه چگونه در يك فضاي  بسته ديدني از كار درآمده است. 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون