براي تبديل شدن به يك برنده سريالي
لمپارد بايد مورينيوي درونش را بيدار كند
ترجمه و تاليف: نيما مختاري
با وجود شروعي اميدواركننده براي اولين فصل مربيگري فرانك لمپارد، فينال جام حذفي شنبهشب نشانگر اين بود كه سرمربي آبيهاي لندن بايد بيرحمي را به شاگردان جوانش بياموزد.
بدون شك خوزه مورينيو در زمان حضورش در استندفورد بريج، درسهاي زيادي به لمپارد آموخته كه شايد مهمترينشان طريقه پيروزيهاي پياپي است تا جايي كه پيروزي تبديل به عادت شود. حضور بازيكناني مثل جانتري، فرانك لمپارد و ديديه دروگبا زيرنظر مورينيو، چلسي را از تيمي با نتايج سينوسي و مأيوسكننده تبديل به يك برنده سريالي كرد. اما حالا لمپارد در پايان اولين فصل حضورش روي صندلي داغ مربيگري چلسي نظارهگر قهرماني رقيب همشهرياش در جام حذفي انگليس بود.
البته كه شانس هم با چلسي يار نبود. بعد از گذشت 50 دقيقه از بازي لمپارد كاپيتان تيمش يعني آزپليكوئتا و كريستين پوليشيچ كه اين روزها مهمترين ابزار تهاجمي تيمش است را از دست داد و از طرف ديگر تصميم نادرست آنتوني تيلور داور بازي با اخراج كوواچيچ كه باعث شد چلسي 25 دقيقه پاياني را 10 نفره دنبال كند و اميدش را به بازگشت از دست بدهد.
ولي لمپارد ميدانست مهمترين دليل اين باخت نحوه بازي تيمش بود. چلسي بعد از گل زودهنگام كريستين پوليشيچ به خوبي كنترل بازي را
در دست داشت، ولي بازيكنان آرسنال به تدريج و با جنگندگي جريان بازي را به نفع خودشان تغيير دادند و با شايستگي كامل به اين پيروزي دست يافتند. فرانك لمپارد در مصاحبه بعد از بازي گفت: «ما يك شروع بسيار عالي داشتيم و بازي در دستمان بود ولي از اواسط نيمه اول افت زيادي كرديم. ما كنترل بازي را از دست داديم و تصميمات اشتباهي ميگرفتيم، مثل اوايل بازي به خوبي توپ را به جريان نميانداختيم و وقتي كه توپ را از دست ميداديم، به سرعت آن را پس نميگرفتيم. رفته رفته پراشتباهتر و كندتر شديم و بعد از آن ديگر نتوانستيم سرعت بازيمان را بهبود ببخشيم. شرايط به ضرر ما پيش رفت و از نگاه فوتبالي، به اندازه كافي خوب نبوديم.»
لمپارد در اولين فصل حضورش در حالي كه ادن هازارد بهترين بازيكن تيم را از دست داده بود و قانون اجازه نداد جايگزيني براي او بياورد (چون اين تيم از پنجره نقل و انتقالاتي محروم شده بود)، چلسي را به جايگاه خوبي هدايت كرد. او توانست با كمك بازيكنان جوان پرورش يافته در باشگاه، حضور در ليگ قهرمانان اروپاي فصل آينده و همينطور فينال يك جام ارزشمند را به ارمغان آورد. حال بايد قدم بعدي را بردارد. بايد دوباره چلسي را تبديل كند به آن برنده سريالي در
زمان مورينيو.
كمتر بازيكني در تركيب كنوني چلسي سابقه قهرماني در يك يا چند جام را دارد و معدود بازيكناني كه طعم قهرماني را چشيدهاند، به زودي از چلسي جدا خواهند شد. پدرو رودريگز، بازيكني كه تمامي افتخارات باشگاهي را كسب كرده وداع تلخي با پيراهن آبي شهر لندن داشت و در آخرين دقايق فينال جام حذفي كه براي آخرينبار براي چلسي به ميدان رفته بود، با شانهاي از جا
در رفته، با برانكارد از زمين خارج شد. پدرو رودريگز از فصل ديگر براي باشگاه آ اس رم ايتاليا بازي خواهد كرد.
ويلييان، ديگر بازيكن باتجربه چلسي كه فينال را به خاطر مصدوميت از دست داد، قراردادش با باشگاه به اتمام رسيده و بعيد به نظر ميرسد براي ادامه كار با مديران چلسي به توافق دست يابد. جدايي ماركوس آلونسو و اليور ژيرو هم كه پيشنهاداتي از چند باشگاه ديگر دارند قريبالوقوع به نظر ميرسد تا لمپارد تركيب تيم را بهطور كامل
جوان كند.
بازيكناني كه باشگاه براي جايگزيني اين افراد درنظر گرفته، بازيكناني جوان و مهيج ولي بدون عناوين و افتخارات هستند.
حكيم زياش كه طعم پيروزي و قهرماني ليگ را در ليگ هلند چشيده، به تجربه بيشتري در ليگي رقابتي، مانند ليگ برتر انگليس نياز دارد. تيمو ورنر و كاي هاورتز كه از باشگاههايي آلماني به چلسي ميآيند، شرايط نسبتا مشابهي را تجربه كردهاند؛ آنها تا نزديكي كسب عنوان قهرماني رسيدهاند ولي در آخرين گامها از كسب عنوان بازماندهاند؛ ورنر همراه با لايپزيگ در بوندسليگاي آلمان و هاورتز در باير لوركوزن و
جام حذفي آلمان.
به هر حال فرانك لمپارد آگاه است كه در مسير درستي گام برميدارد و در اين راه نسبت به تيمي مانند آرسنال از تجهيزات بهتري براي پيروزي بهرهمند است، ولي در حال حاضر، در ليگ انگليس تنها دو ماشين پيروزي وجود دارد؛ ليورپول و منچسترسيتي. رسيدن به سطح اين دو تيم در ليگ برتر واقعا كار سختي است و شايد امكانش طي يك يا دو فصل بسيار ضعيف باشد، مخصوصا كه اين دو تيم از ثبات بسيار خوبي برخوردار هستند و برنامههاي بلندمدتي در سر دارند. اوضاع در اروپا براي لمپارد و شاگردانش از اين هم سختتر است. در ليگ قهرمانان اروپا تيمهاي بيشتري براي هميشه پيروز شدن در حال رقابت هستند. او احتمالا اين مساله را در برخورد با بايرنمونيخ در بازي رفت مرحله يكهشتم نهايي ليگ قهرمانان به خوبي ياد گرفته، به همين خاطر به نفع لمپارد است كه سريعتر روحيهاي كه در چلسي مورينيو وجود داشت را به تيمش تزريق كند. او از نزديك شاهد بود كه چگونه يك تيم تبديل به يك تيم هميشه برنده ميشود و حال زمان آن رسيده از اين تجربه استفاده كند و مورينيوي درونش را بيدار كند و به كار گيرد تا اين گروه بازيكنان را تبديل كند به تيمي همانند تيمي كه در آن بازوبند كاپيتاني را
به بازو ميبست.
در اين راه تنها چيزي كه ميتواند مانع از كار سوپر فرانكي شود، تصميمات عجولانه مدير باشگاه رومن آبرامويچ است. هيچكس در لندن يادش نرفته او چطور با اولين شكستها عذر سرمربيان تيمش را خواسته بود. تعداد مربياني كه در چند سال اخير روي نيمكت چلسي نشستهاند از لحاظ آماري بالاست. كونته و ساري كه هر دو با چلسي به جام و افتخار رسيدند روي هم رفته سه سال در اين تيم دوام آوردند. لمپارد هم به خوبي ميداند كه هرقدر تيمش اميدواركننده باشد اما به جام نرسد، ممكن است با وجود تمام قول و قرارهايي كه با مديريت باشگاه داشته، عذرش خواسته شود و راهي درهاي خروج باشگاه شود.