عصر ارتباطات و نياز به حكمراني متفاوت
تقريبا عادت كردهايم كه هر از چندي يك بار موج جديدي عليه فضاي مجازي ببينيم و قُرمقرم تازهاي بشنويم كه فضاي مجازي به بهانهاي بايد محدود شود. خيلي از اين موارد البته كه عملي نميشود يا نميتواند بشود. آن جاها هم كه محدوديتها اتفاق افتاده، در عمل توفيقي وجودد نداشته و عِرض خود بردهاند و زحمت ما داشتهاند.
نمونههاي فيلتر تلگرام و توييتر شاهد خوبي است كه تاثيري در حضور مخاطبان و حتي مسوولان عاليرتبه نداشته و فقط باعث فراواني فيلترشكنها شده است و وقتي طبيعي جلوه كند كه همه فيلترشكن داشته باشند و امكان اين را يابند كه به هر نقطهاي سر بزنند، مرزهاي ممنوعه پذيرفته بشري هم ناديده گرفته ميشود.
واقعيت اين است كه همه معيارهاي حكمراني به قبل از حضور شبكههاي اجتماعي و بعد آن تقسيم ميشود. حكومت كردن در دوران حضور فضاي مجازي، با قبل آن متفاوت است. بايستههاي فرهنگي و سياسي هم در اين دوران تفاوت كرده است. كساني موفق هستند كه بتوانند خود را با واقعيت اين جامعه هماهنگ كنند. بستن و محدوديت تنها به ولع بيشتر و رشد اين فضا منجر ميشود. بايستههاي زندگي و حكومت در اين دنياي باز كه هر فرد يك رسانه است، متفاوت شده است. خصوصيت برجستهاش اين است كه تقريبا همه بنيآدم در سراسر كره زمين و با فرهنگها و تمدنهاي مختلف از يكديگر و فرهنگ متقابل آگاهي دارند. در اين دنيا بايد تلاش كرد كه نقاط قدرت و قوت فرهنگي خود را تبيين كرد. كور شويد و دور شويد به قوت فرهنگهاي غيربومي خواهد انجاميد. اخيرا و بهخصوص پس از روي كار آمدن مجلس جديد مشكلات ناشي از وجود فضاي مجازي در مناسبتهاي مختلف تكرار ميشود.
مهمترين پيام اين سخنها آن است كه چون نميتوانيم خود و نظريات خود را در پيشگاه مردم توجيه كنيم، به بستن مسير ارتباطي جامعه فكر ميكنيم. به جاي محكوم و محدود كردن و بستن فضاي مجازي حكمراني در اين دوران و لوازم آن را ياد بگيريد. راحتترين راه اين است كه تقصير هر مربوط و نامربوط جامعه را به گردن فضاي مجازي بيندازيم. اما اين راحتترين راه بدترين ثمره را براي مشكلات اخلاقي و سياسي و فرهنگي جامعه خواهد داشت. در اين فضاي موجود، سازمانها و نهادهاي بسياري هم غيرقانوني و راسا اقدام به محدود كردن فعالين مجازي و فعاليتهاي مجازي ميكنند. اين اقدامات بلبشويي ايجاد خواهد كرد كه حرمت قانون را هم از بين خواهدبرد.
كنشگر سياسي اصلاحطلب