شكاف ميان آبرساني و فاضلاب
معتقدم براي ترميم اين شكاف، به يك اقدام جدي و حساب شده نيازمنديم، اقدامي كه بتواند فاصله ميان تامين آب شرب و دفع بهداشتي فاضلاب را در شهرهاي مختلف كشور به تعادل برساند. درست است كه حالا گفته ميشود بيش از ۹۹ درصد شهرهاي كشور تحت پوشش آبرساني هستند، اما اين نكته در مورد شبكه فاضلاب چنين نيست و رقم بسيار پايينتر از اين اعداد است. به همين دليل براي ترميم اين شكاف به عزمي جدي و حتي يك جهش ملي نياز داريم. اينكه ما بتوانيم آب شرب سالم به مردم برسانيم اما نتوانيم فاضلاب را به درستي دفع كنيم و بهداشت و سلامتشان را تامين كنيم، آثار و خسارات بسياري به دنبال خواهد داشت.
طبق بررسيهاي عميق اقتصادي صورت گرفته در سطح دنيا، فايده به هزينه يك دلار سرمايهگذاري در حوزه دفع بهداشتي، تصفيه و بازچرخاني فاضلاب، يك به پنج است. يعني اگر سرمايهگذاري در پروژههاي فاضلاب فقط يك دلار هزينه كند، فايدههاي مادي و معنوي اين سرمايهگذاري به ارزش ۵ دلار خواهد بود. اما اين نسبت در مورد سرمايهگذاري در حوزه توسعه منابع آب، مثل سدها صحت ندارد. نسبت فايده به هزينه در بسياري از طرحهاي توسعه آب به سختي سر به سر ميشود. بنابراين فايدههاي سرمايهگذاري در حوزه فاضلاب نتايج بسيار قابل ملاحظهاي در بر خواهد داشت و بسياري از قاعدههاي غيرملموس آن را با عدد نميتوان بيان كرد. از اين روست كه ترميم اين شكاف در كشور اهميتي بيش از پيش دارد.