نگاهي به حواشي قبل و بعد دربي 93
وقتي فوتبال اهميتي ندارد
سامان سعادت
دربي شماره 93 با تساوي دو - دو در وقت قانوني و و اضافه به پايان رسيد. استقلال در ضربات پنالتي 4 بر 1 برنده و راهي فينال شد. با توجه به اينكه دربي دو تيم با هدايت مجيدي و گلمحمدي در بازي برگشت ليگ نوزدهم هم با تساوي دو - دو تمام شده بود، ميتوانستيم به اين فكر كنيم كه دربيهاي تمام ايراني چقدر پر گل از آب در ميآيد. رد و بدل شدن 8 گل در دو مسابقه زماني جالب توجه است كه بدانيم در 5 دربي برگزار شده قبلي تنها 4 گل از خط دروازهها عبور كرده بود. (يك دربي هم به دليل غيبت استقلال 3 بر صفر به نفع پرسپوليس ثبت شد.) در آن 5 دربي قبلي نيمكت هيچ كدام از دو تيم متعلق به مربي ايراني نبود. در پرسپوليس برانكو و كالدرون حضور داشتند و در استقلال شفر و استراماچوني. اين يك موضوع بسيار جالب براي بحث به حساب ميآيد. واقعيت اين است كه بعد از تمام شدن دربي تصميم داشتم روي همين موضوع كار كنم و حتي با چند كارشناس هم تبادل نظر كردم. با اين حال اتفاقات بعد از دربي 93 همهچيز را تحتالشعاع خودش قرار داد؛ حتي فوتبال را!
بحث فني و چرايي اينكه دربيهاي تمام ايراني پرگل ميشوند را به بعد موكول ميكنيم. فعلا جو در اردوگاه آبيها و قرمزها آنچنان متشنج است كه كمتر كسي به مباحث فني فكر ميكند و به تبع آن هواداران دو تيم هم بيشتر درگير شنيدن اخبار و حواشي از باشگاه مورد علاقهشان هستند. اگر دقيق بخواهيم نگاه كنيم حواشي پيش آمده 48 ساعت قبل از سوت آغاز بازي به وجود آمد. وقتي خبر سفر سعادتمند، مديرعامل استقلال به ايتاليا براي مذاكره به استراماچوني منتشر شد. 24 ساعت بعد از آن يكي از خبرگزاريها تيتر زد: گلمحمدي با سپاهان براي فصل بعد به توافق رسيد. سعادتمند اعلام كرد هدف از گفتوگو با استرا گرفتن تخفيف بوده و گلمحمدي هم با لحني عصبي مذاكرهاش با سپاهان را تكذيب كرد.
بازي برگزار شد و به اتمام رسيد. گلمحمدي طبق آنچه از او به عنوان يك بازيكن باتجربه و دنياديده و البته هميشه خونسرد و آرام انتظار داشتيم، رفت و به مجيدي تبريك گفت. هواداران مشغول كريخوانيهاي معمول بودند و تمركزشان روي اتفاقاتي بود كه در مستطيل سبز رخ داده. روي لايي مهدي قائدي به بشار و پاسخ اين بازيكن عراقي در ابتداي نيمه دوم. روي توپ اوساگونا كه معلوم نبود بايد در كدام منظومه دنبالش بگرديم! روي شاهكار فرهاد مجيدي و رساندن تيمش به فينال با غلبه بر پرسپوليس و سپاهان. اما به فاصله چند ساعت جو متشنج شد. گلمحمدي در نشست خبري برخلاف تصور زمين و زمان را در باخت تيمش مقصر دانست. از اين گفت كه داور با حريف مهربان بوده. گلمحمدي گفت: «تبريك ميگويم به تمام كساني كه دوست داشتند اين تيم برنده شود. نميدانم چطور ميخواهند شب سرشان را بگذارند روي بالش!» سرمربي سرخپوشان در ادامه گفت: «نيرويي هست كه اجازه نميدهد اين تيم رو به جلو حركت كند.» اظهارات يحيي از آن جهت تعجببرانگيز بود كه حريفشان يعني استقلال در تمام طول فصل همين جملات را به نفع خودش به كار برده بود و يحيي و ديگر پرسپوليسيها اين حرفها را نوعي بهانهجويي ميدانستند.
با اين همه گمان ميرفت گلمحمدي در كنفرانس خبري بعد از بازي به خاطر فشار عصبي و شكست آن حرفها را زده و بعد از مدتي آرام خواهد شد. اما سرمربي سرخپوشان به محض رسيدن به خانه گوشي به دست شد و يك بيانيه طولاني و عجيب را در صفحه شخصياش منتشر كرد. در اين پست موارد متعددي از جمله حمايت از استقلال براي قهرماني، دلايل برگزار شدن بازي در حالي كه يحيي ميخواست دربي به تعويق بيفتد، دشمنهاي خودي داخل تيم و ضعف باشگاه و چيزهايي از اين دست آمده بود. گلمحمدي البته دقايقي بعد پست را پاك كرد و بعد از آن همه پستهاي صفحه شخصياش را نيز حذف كرد!! همه اين اتفاقات و اعتراضات و دو دستگي هواداران پرسپوليس جو تيم را حسابي به هم ريخت. بعد معلوم شد كه خبر مذاكره گلمحمدي و سپاهان چندان هم بيراه نبوده است. ديگر هيچ كدام از هواداران پرسپوليس در مورد بازي حرف نميزدند و تمركزشان رفت روي حواشي.
در اردوي مقابل اما ساعات اوليه پس از برد جشن بود و پايكوبي. پيروزي در دربي استقلاليها را به قهرماني در جام حذفي و درخشش در ليگ قهرمانان اميدوار كرده بود. صفحات هواداري استقلال در فضاي مجازي حمايت كامل از فرهاد را در دستور كار قرار دادند. كمتر از 24 ساعت بعد اما اوضاع كنفيكون شد. باز هم پاي يك پست اينستاگرامي وسط بود. فرهاد مجيدي در صفحه شخصياش با نوشتن متني طولاني استعفاي خودش را اعلام كرد و هوداران را در شوك فرو برد. مجيدي نوشت بايد زماني كه خبر رفتن سعادتمند به ايتاليا منتشر شد، استعفا ميكرده و تا الان هم دندان روي جگر گذاشته است. مجيدي از اين گفت كه كار مديرعامل يعني مذاكره با استراماچوني براي بازگشت به ايران توهين به سرمربي فعلي تيم است. سرمربي استقلال به اين نكته اشاره كرد كه مديريت تيم دوست داشته او نتيجه نگيرد و حتي بعد از برد يك تشكر خشك و خالي از كادر فني و بازيكنان نكرده است. مجيدي نوشت: «من به احترام بازيكنان متعصبم، هواداراني كه بيصبرانه منتظر پيروزي مقابل قهرمان ليگ برتر بودند و همكاران شريفم اين چند روزه را هم سكوت كردم اما امروز بعد از فشارهاي كشنده در يك نيمفصل استثنايي، در شرايطي كه روز اول بين قلب و غرورم، قلبم را انتخاب كرده بودم بايد اطلاع دهم كه در اعتراض به رفتار غيرصادقانه باشگاه استقلال از مربيگري در اين تيم استعفا ميدهم.»
هنوز هواداران استقلال از اين ضربه گيج بودند كه روز بعد سعادتمند در برنامه تلويزيوني شمشير را براي مجيدي از رو بست. سعادتمند كه در حال بازي با كارت استراماچوني بود، از فاصله «14 امتيازي تيمش با تيم قهرمان در ليگ» و «حق طبيعي خودش براي تصميمگيري در مورد آينده تيم» گفت. سعادتمند كه در حال متلكباران سرمربي تيمش بود به «رفتار غيرحرفهاي سرمربي در شكل استعفا» و «نحوه آمدن مجيدي روي نيمكت استقلال» اشاره كرد. سعادتمند همچنين تمام ادعاهاي مجيدي در پست اينستاگرامي را تكذيب كرد. از جمله ادعاي فرهاد كه گفته بود من ليست دادم و كسي پيگير نيست. سعادتمند مدعي شد دو ماه است از فرهاد ليست خواستهايم اما او پاسخ نميدهد و مجبور شديم خودمان دست به كار شويم. جنگ علني مديرعامل و مجيدي نشان داد اوضاع همان قدر كه در اردوي رقيب خراب است، اينجا هم به هم ريخته شده و حتي برد در دربي و صعود به فينال حذفي هم كمكي به حل مشكلات نكرده است. به اعتقاد بسياري از كارشناسان و هواداران اين سر باز كردن زخمي چند ماهه در استقلال بود كه از زمان روي كار آمدن سعادتمند شكل گرفته بود. سعادتمند براي اينكه ثابت كند سرمربي تيم به او احترام نميگذارد به مواردي نظير «تبريك نگفتن او بابت مديرعامليام» و «تسليت نگفتن بابت درگذشت برادرم» اشاره كرد. فرهاد مجيدي در دو تمرين بعدي تيمش حاضر نشد اما در نهايت با وساطت وريا غفوري و برخي از اعضاي تيم و كادرفني سر تمرين حاضر شد تا استقلال براي فينال جام حذفي آماده شود.
در حالي كه اين گزارش نوشته ميشود دو دستگي در بين هواداران سرخابي به وضوح مشخص است. در استقلال عدهاي طرفدار فرهاد هستند و به مديرعامل حمله ميكنند و عدهاي ديگر طرف سعادتمند ايستادهاند. در پرسپوليس اگر چه همه روي عملكرد بد رسولپناه توافق دارند اما برخي به گلمحمدي حق ميدهند و عدهاي ديگر از رفتار نسنجيده سرمربي تيمشان شاكي هستند. اين در حالي است كه هر دو تيم 20 روز بعد بايد در ليگ قهرمانان آسيا به مصاف حريفان تا بن دندان مسلحشان بروند. اخبار و شايعات هم به وفور در رسانهها منتشر ميشوند. اولتيماتوم يحيي به رسولپناه، واكنش استراماچوني، نظر وزارت ورزش و سازمان بازرسي در مورد بازگشت مربي ايتاليايي با توجه به قانون منع جذب مربي و بازيكن خارجي، تصميم قطعي فرهاد براي جدايي از استقلال بعد از فينال حذفي و چيزهايي از اين دست.
حال سوال اصلي اينجاست كه چه اتفاقي رخ خواهد داد؟ گلمحمدي در دو راهي پرسپوليس سپاهان است و استقلال در دو راهي استرا جاي خالي. جاي خالي يعني اينكه اگر سعادتمند نتواند مربي محبوب استقلاليها را به نيمكت تيم برساند دستش به هيچ جا بند نيست. مجيدي كه رفته، قلعهنويي مربي مورد علاقه سعادتمند هم كه نسخهاش توسط خود مجيدي پيچيده شد و ساير مربيان ليگ برتر هم هيچ كدام در جايگاهي نيستند كه هدايت استقلال را برعهده بگيرند و مهمتر از آن از حمايت هواداران برخوردار باشند. شايد تنها گزينه باقي مانده براي استقلال در اين شرايط جواد نكونام مربي حال حاضر فولاد باشد كه آمدنش به استقلال مستلزم صرف تلاش و هزينه سنگين و البته سر و كله زدن با مدير سختگيري به نام سعيد آذري است.
نگاهي به روند اتفاقات اخير نشان ميدهد تمامي اين حواشي ساخته و پرداخته مديران و مربيان دو تيم است. حاشيههايي كه با كمي صبر و پيروي از رفتارهاي حرفهاي مرسوم در فوتبال قابل حل بود. اما چه ميشود كرد كه ما در مورد ليگ ايران صحبت ميكنيم و گويا تنها چيزي كه در اين ميان اهميت ندارد خود فوتبال است. تمامي كارشناساني كه بعد از بازي ميتوانستند در مورد اتفاقات فني دربي حرف بزنند بيشتر با اين سوال مواجه ميشدند كه «نظرتان در مورد استعفاي فرهاد مجيدي چيست؟» يا «آيا واكنش يحيي به شكست درست بود؟»