بزرگداشت ابوريحان در انجمن مفاخر
عالمي جامع درتمدن اسلامي
صدرا صدوقي
به همت انجمن آثار و مفاخر فرهنگي نشست مجازي «روز بزرگداشت ابوريحان بيروني» چهارشنبه ۱۲شهريور ماه به مناسبت پاسداشت مقام علمي اين فيلسوف و رياضيدان برجسته ايراني با سخنراني حسن بلخاري رييس انجمن آثار و مفاخر فرهنگي، منوچهر صدوقيسها استاد فلسفه و مترجم كتاب «تحقيق ماللهند» بيروني، غلامحسين رحيمي معاون پژوهش و فناوري وزير علوم و محمدابراهيم ذاكر مترجم كتاب «الحاوي في الطب» زكرياي رازي برگزار شد. در ادامه مهمترين بخشهاي سخنان استادان حاضر در اين نشست را ميخوانيد.
چهره برجسته گفتوگوي تمدنها
حسن بلخاري: ابوريحان بيروني يكي از چهرههاي برجسته گفتوگوي ميان تمدنهاست.كسي كه در اين حوزه هندشناسي دقت كند، به برجستهترين نكتهاي كه ميرسد، اين است. گرچه به عنوان يك محقق بررسي دارد و ميگويد اينطور نيست كه همه اين آثار تنقيح شده باشند و در مواردي اينها مسائلي دارند كه خرافي هستند و ميگويد در فضايي هستيم كه هم مرواريد داريم و هم سرگين. اما در خود اين ترجمه سعي كرده به متن وفادار باشد و جز در موارد اندكي، وارد متن نشده است، گرچه مشخص است يك مترجم مسلمان دارد متن را ترجمه ميكند، اما سعي كرده به متن وفادار باشد. وي در خاتمه رساله پاتانجل ميگويد هزار و صد شعر را در اين رساله ديدهام و نيز پرسش و پاسخهايي كه وجود دارد، ۸۷ سوال است. در رساله پاتانجل، چيزي كه داريم اين است كه در پرسش و پاسخ، زيباترين مطالب در باب تزكيه نفس مطرح ميشود. ابتداي داستان هم اينطور است كه يك سالك دورهگرد زاهدي را داريم كه ظاهرا به پاتانجلي ميرسد كه يكي از قطبهاي عرفاني بوده و سوالات خود را در باب استخلاص و رهايي نفس از ايشان ميپرسد كه پاسخها هم فوقالعاده دقيق است. ابوريحان چشمان ما را به جهاني از رمز و راز گشود تا در متن يك معنا قرار نگيريد، نميتوانيد مترجم آن باشيد و بايد با آن انس داشته باشيد. همچنين اين نگاه دقيق به تمدنها چيزي است كه در اين آثار هندشناسانه ابوريحان ميبينيم.
تاثير «پاتانجلي» در تصوف ايران
منوچهر صدوقيسها: ابوريحان بيروني يكي از علماي جامع تمدن اسلامي است؛ يعني نميشود او را حتي به چند رشته علمي محدود كرد. در اكثر علوم عصر خودش داراي تاليف و تصنيف است. بنابراين حرف زدن در مورد او ساده نيست. انصافا از مصاديق اين مصرع است كه «هو البحْرُ مِنْاي النواحِي أتيته»، لذا براي بنده و امثال بنده صحبت در مورد ابوريحان مشكل است، اما به لحاظ فن خاص خودمان كه همين فلسفه باشد، خوشبختانه خدا به ما توفيق داد كه روي دو كتاب او به دو صورت مختلف كار كنيم. يكي «تحقيق ماللهند» و ديگري هم «پاتانجلي» است. به نحوي كه نزد اهل فن مسلم است، هر دو از آثار برجسته اوست كتاب شريف يقينا «پاتانجلي» در تصوف ايران موثر افتاده است. در مورد تصوف اسلامي كه عبارت اخراي تصوف ايراني است، البته به حيثي خاص، حرفهاي عجيب زيادي گفته ميشود. يك عده ميگويند اين تصوف كلا بيگانه از اسلام است، يكي ميگويد از يونان آمده يا عدهاي ميگويند از هند است. حتي با كمال تاسف كار را به جايي رساندهاند كه در كتاب «سرچشمه تصوف» استاد نفيسي ميبينيم كه ميگويد اين وحدت وجود داستانش اين است كه رنگ آب، رنگ ظرف اوست و اين پايه وحدت وجود تصوف ماست، اما اين حرف است كه وحدت وجود يعني، رنگ آب يعني رنگ ظرف اوست؟ كار به اينجا رسيده است. آنچه مسلم است اينكه برخي از معارف والاي هندي در تصوف ما موثر است و يكي از برترين متون ما همين «پاتانجلي» است.
نكاتي از كتاب «التفهيم»
غلامحسين رحيمي: بيروني در كتاب «التفهيم» مينويسد، هر پژوهشگر براي دست يافتن به راستي ميتواند بر هر نوشتهاي شك كند، اگرچه راي چندين نفر باشد يا به تواتر به ما رسيده باشد و حتي نوشته خواص باشد. خيلي اوقات وقتي خواص را مطرح ميكند، منظورش ارسطو است. به شدت با كساني كه ارسطو را بري از اشتباه ميدانند به مبارزه برميخيزد و ميگويد او نيز در معرض خطاست. ميگويد پژوهشگر بايد هوشيار باشد و درستي كار خود را هميشه آزمايش كند و بر خود خرده بگيرد و از خودپسندي بپرهيزد و از اين كار خسته نشود. بعد در كتاب ديگري آورده است، آنچه دانشمندان گفتهاند، جز در واژهها و الفاظ، تفاوت ديگري با سخن ارسطو ندارد. آنان نادرستيهايي كه در اين نظريات هست به گردن كساني جز ارسطو مياندازند. اگر كسي نظريات ارسطو در اين كتاب را خطاي فاحش بداند و مثلا قبول نكند كه پايينتر از مدار راسالسرطان نيز آباداني بر زمين وجود دارد، اين گروه به تكذيب او برميخيزند.
برخي آراي ابوريحان در داروسازي
محمدابراهيم ذاكر: ابوريحان بيروني معتقد است، داروسازان به دو هدف نيازمند دانش داروسازي هستند؛ يكي هدف حذف كه براي زماني است كه داروساز مجبور ميشود به دليل نبود يك داروي ساده، داروي تركيبي را كنار بگذارد كه ميگويد اين حق وجود ندارد. ميگويد آن داروي ساده را كنار بگذاريد. بدون آن، داروي تركيبي، نيروي كمتري دارد و براي زنده نگه داشتن بيمار بسنده است و ميگويد وقتي يك اندام در تن نباشد، بقيه اندامها جاي او را پر ميكنند. هدف ديگر، تبديل است. تبديل، كارآمدترين اقدام در تهيه داروهاي تركيبي است كه يكي تبديل در نوع است و يكي در جنس. داروهاي تكي كه رويشها و رستنگاههاي مختلفي دارند و چنانچه دارويي در شيراز رويش يافته باشد، ممكن است نيرويش بيشتر از آني باشد كه در رشت رشد كرده است، لذا طيف گسترده خوب تا بد را دارند و ميگويد اگر داروي خوب در دسترس نبود، از بد هم ميتوانيد استفاده كنيد، هر چند اندكي خوبي را بايد داشته باشد يا در مورد بخشهاي گياه ميتوان جايگزيني صورت داد. روزنامهنگار