ادامه از صفحه اول
هنر مديريت و شمشيرعدالت
قطعا سادهتر از آن نيست. مديران قضايي بايد بر مسيري حركت كنند كه لبهاي به باريكي مو و تيزي شمشير دارد. كوچكترين خروج از اين مسير تفاوتي نميكند عامدانه باشد يا غيرعامدانه، به ورطه سقوط در مسير زايل شدن حق كسي يا بقاي فساد فاسدي خواهد انجاميد. بالاتر آنكه حتي در روش حركت نيز بايد دقت داشت آنقدر مهارت، تخصص و سلامت مورد نياز است كه بتوان در گام برداشتن مراقب عدم برخورد اين تيزي نيز بود وگرنه حتي اگر عدالت محقق شود اما توهم بيعدالتي يا اشتباه در ميان مردم و جامعه مخاطبان و ذينفعان وجود داشته باشد باز هم از منظر مردم محكوم به بيعدالتي خواهد شد. اين سختي هنگامي كه پاي متنفذين و صاحبان سرمايه به ميان ميآيد دوچندان خواهد شد. ابزارهاي مختلف توجيهكننده و مخفي سازنده تخلفات، جرايم و تضييع حق، راهكارهاي مبهم كردن يا مبهم جلوه دادن موضوعات، راهكارهاي اطاله موضوعات و از همه بدتر ابزارهاي هياهو و تبليغات رسانهاي صاحبان قدرت و ثروت هجمهاي دايمي در برابر مسير حركت مردان تحقق عدالت است كه تمركز آنها را به هم خواهد ريخت. از همين رو مقابله با مفاسد اقتصادي به ويژه مفاسد كلان اقتصادي نيازمند عاليترين سطوح هنر مديريت است كه بتواند همه جوانب موضوع را همزمان مد نظر قرار دهد. از يكسو دقت شود حقوق و منافع عامه به واسطه مفاسد گسترده اقتصادي عدهاي زير سوال نرفته و در حد توان مانع از افزايش مهارگسيخته قيمتها، احتكارهاي گسترده و ممانعت از دسترسي مردم به كالاهاي ضروري خود، ثروت اندوزي غيرقانوني عدهاي خاص به قيمت گرسنگي كشيدنها و فلاكتهاي جمع گستردهاي از شهروندان كمتوانتر شد. در سوي مقابل نيز بايد توجه داشت اين برخورد قاطع، سريع و دقيق كه بتواند خاصيت پيشگيرانه كافي را داشته باشد منجر به تضييع حقوق متهمان يا مظنونين نگردد چراكه هم ممكن است متهمي بيگناه باشد و يك لبه پرتگاه همين مسير باريك عدالت سقوط در ورطه تجاوز به حقوق بيگناهان است و هم ممكن است در مقابله با ظالم و مجرم و متخلف از مسير عدالت خارج شد و بيش از آنچه ضروري است وي را مجازات كرد در حالي كه مطابق نص آيه شريفه قرآن حتي زشتي عمل فردي نبايد مجوزي براي خروج از مسير عدالت تلقي گردد. دستور گذشته مقام معظم رهبري در تجويز تشكيل دادگاههاي ويژه اقتصادي به دقت به اين مهم و ضروري بودن توجه به هر دو جنبه اشاره كرده بود كه رويه اين محاكم نيز در حد توان سعي در حركت بر همين مدار بود. با اين حال افزايش دقت و سرعت رسيدگي به پروندههاي مهم اقتصادي به گونهاي كه به هردو سوي لبه شمشير عدالت توجه كرده باشد نيازمند توجه بيشتر به جوانب مختلف آن بود. توسعه حق دسترسي آزادانه به وكيل دادگستري، امكان اعاده دادرسي از آرا، ايجاد مهلت كافي جهت دفاع يا رسيدگي به موضوعات و ايجاد توان رسيدگي به تمام جوانب موضوع در شعبه واحدي كه به روش تعدد قضات با بهرهگيري از ظرفيت قضات عاليرتبه و صاحب تجربه اداره ميشود اصلاحاتي ضروري و مناسب در نحوه رسيدگي به پروندههاي ويژه اقتصادي بود كه در پيشنهاد رييس قوه قضاييه به مقام معظم رهبري ارايه شد و با اين اصلاحات در عين نزديك شدن حداكثري آيين دادرسي در اين محاكم به آيين دادرسي ساير محاكم عمومي، سعي شده بر دقت، توان و اختيار قانوني و سرعت رسيدگي در اين محاكم و كاهش امكان اعمال فشار و ايجاد انحراف در مسير حركت آنها افزود. بايد از چنين تدبير و تلاشي تشكر كرد و با صيانت از چنين رويهاي تمام تلاش خود را براي مقابله با هجمههاي احتمالي صاحبان ثروت و قدرت در برابر اقدامات فسادستيزانه و در عين حال حقمدارانه و احتياطگرايانه به كار برد.
تلاقي منافع هند و چين درتهران
اين واژهها تعريفكننده ماهيت يك بازي قدرت در منطقه و تعيينكننده رفتار سياسي جمهوري خلق چين و ايالاتمتحده امريكا در سطح كلان نظام بينالملل است.
ريشه اين بحث به رقابتي برميگردد كه امريكا و چين براي رسيدن به موقعيت هژموني در جهان دنبال ميكنند. رشد فزاينده چين باعث شده شكاف قدرت ميان چين و امريكا روز به روز كمعمقتر شود و اين نگراني را براي امريكا به وجود آورده كه چين به عنوان يك قدرت نوظهور به تدريج جانشين امريكا به عنوان قدرت هژمون شود. اگر چنين آيندهاي براي چين يا امريكا قابل پيشبيني باشد، هر دوي آنها براي پيروزي در اين رقابت تلاش ميكنند تا پيروان و متحداني را در منطقه پيدا كنند و براي تقويت جايگاه خود با آنها ائتلاف كنند. هر يك از اين دو قدرت جهاني با يكي از قدرتهاي جنوب آسيايي ائتلاف كرده است: چين با پاكستان و امريكا با هندوستان. كشورهايي مانند جمهوري اسلامي ايران و جمهوري اسلامي افغانستان هنوز بين قدرتهاي بزرگ براي نفوذ در آنها رقابت وجود دارد. اينجاست كه روابط تهران با پكن و دهلينو با يكديگر تلاقي پيدا ميكند. رمزگشايي از سند جامع همكاريهاي استراتژيك بلندمدت ايران و چين، زنگ خطر را براي محور ايندوپاسيفيك، يعني امريكا و هند به صدا در آورد، گويي ايران با اين توافقنامه در كنار چين قرار خواهد گرفت. اين براي هند بسيار نگرانكننده است. امريكاييها از طريق حلقهاي كه از ژاپن شروع ميشود به كرهجنوبي، تايوان و استراليا ميرسد و به هند ختم ميشود، ميتوانند چين را مورد محاصره راهبردي قرار دهند. اگر چين قادر باشد كه در كنار پاكستان وارد روابط استراتژيك با ايران شود، هندوستان تحت محاصره دريايي و زميني چين قرار ميگيرد. الان دهلينو به اين نتيجه رسيده كه با تاثيرپذيري از سياستهاي دولت ايالاتمتحده امريكا و كماهميت تلقي كردن رابطهاش با تهران، چه خسران بزرگي را براي هندوستان رقم زده است، به همين دليل است كه هندي كه تا ديروز چابهار را ترك كرده بود و به توافقنامههايش با ايران پشتپا زده بود، الان سراسيمه وزير خارجه و دفاع خود را به تهران اعزام ميكند.
اين رويداد يك درس استراتژيك هم براي ايران دارد. تهران از اين اتفاق بايد درس بگيرد كه چگونه يك كشور ميتواند با يكسري ابتكار عملهاي ديپلماتيك و داشتن شركاي متنوع، بين بازيگران قدرتمند مختلف براي توسعه مناسبات با ايران رقابت ايجاد كند. به همين خاطر است كه رفتار ايران در مقابل چين باعث حركت هند به سمت ايران شد، «چون هنديها ميدانند كه ائتلاف ايران و چين راه هند را به آسياي مركزي ميبندد.»