كاش بدانند هر سخن جايي و هر نكته مكاني دارد
عزم جزم يحيي براي حاشيهسازي
هر سخن جايي و هر نكته مكاني دارد. اين جمله را بايد به جاي جملات كليشهاي نظير «ورزش دشمن اعتياد» روي بيلبوردهاي بزرگ بنويسند و سر در باشگاهها بچسبانند. مخصوصا جايي كه چشم سرمربيان جوان تيمهاي پرطرفدار به آن بخورد. شايد به اين شكل آنها متوجه شوند كه وقتي ميكروفن ميبينند يا تريبوني نظير صفحه شخصيشان در اينستاگرام موجود است قرار نيست هر حرفي را بزنند و با احساسات ميليونها هوادار بازي كنند. دو، سه روز گذشته اعلام جدايي يحيي گلمحمدي از جمع سرخپوشان بعد از ليگ قهرمانان آسيا تيتر يك رسانهها بوده است. سرمربي پرسپوليس اعلام كرده به خاطر اينكه از مديران باشگاه فقط «دروغ» شنيده قصد دارد در پايان ۴ بازي دور گروهي ليگ قهرمانان آسيا جدا شود. او اعلام كرد «حتما» اين كار را خواهد كرد. اظهارات گلمحمدي در شرايطي كه چند روز تا شروع بازي مقابل تيمهاي قدرتمند غرب آسيا باقي نمانده جو رواني تيم را حسابي به هم ريخته و هواداراني كه از رفتن ترابي و عليپور خون به دل هستند را بيشتر نگران كرده است. آن طور كه مشخص شده يحيي انتظار داشته هم ترابي و هم عليپور حفظ شوند و هم با بازيكناني كه ليست كرده بود، قرارداد امضا شود و هم دستمزدش بالاتر برود. مهدي رسولپناه سرپرست پرسپوليس هم از اين سه ماموريت گويا فقط ماموريت دوم را انجام داده است. يعني خريد بازيكنان مدنظر يحيي. در مورد جدايي ترابي و عليپور بحثهاي زيادي مطرح است، اما طبق آنچه به دست آمده اين دو بازيكن عزمشان را جزم كرده بودند كه بروند و در مورد افزايش دستمزد هم هنوز معلوم نيست كه اصل ماجرا چه بوده است. با تمام اين تفاسير حتي اگر بپذيريم كه رسولپناه كمكاري كرده است، نميتوانيم دقيقا بفهميم كه تهديد يحيي در اين مقطع چه كمكي به حل مشكلات تيم ميكند؟ از دو حالت خارج نيست: يا گلمحمدي تهديد كرده تا با استفاده از اهرم فشار هواداران به خواستههايش برسد يا واقعا قصد ترك پرسپوليس را دارد. در هر دو حالت تنها متضرر اين وضعيت مجموعه پرسپوليس است. اگر يحيي گلمحمدي واقعا قصد ترك پرسپوليس را دارد و به قول خودش از شرايط خسته شده ميتوانست بعد از مسابقات خيلي رسمي درخواست جدايي بدهد. دليل اينكه خبر جدايياش را آن هم با عصبانيترين لحن ممكن يك هفته قبل از مسابقات آسيايي مطرح ميكند، مشخص نيست. حتي اگر بپذيريم كه او به باشگاه اعلام كرده جدا ميشود تا باشگاه بتواند دنبال سرمربي جديد باشد هم بايد گفت كه ميشد اين كار به صورت خصوصي در جلسات تيم مطرح شود و فقط مديرعامل از آن مطلع شود نه همه رسانهها و بازيكنان و طرفداران. گلمحمدي بعد از باخت در دربي در نيمه نهايي حذفي حواشي ايجاد شده براي تيم قبل از مسابقه مخصوصا رسانهاي شدن شايعه مذاكرهاش با سپاهان را يكي از دلايل شكست تيمش عنوان كرد. حال عجيب است كه خودش با قدرت تمام براي تيم حاشيهسازي ميكند. آيا يحيي در اين مسير فكر نكرده بازيكنان با كسي كه ميدانند چهار بازي ديگر بيشتر روي نيمكت تيم نيست چه ارتباطي خواهند داشت؟ آيا سرمربي سرخپوشان ميداند اعلام خبر جدايياش در اين برهه زماني هيچ تاثيري روي عملكرد تيم از لحاظ مديريتي نميگذارد و فقط جو را ملتهب ميكند؟ بعيد است كه مليپوش سابق كشورمان كه چندين سال است در عرصه مربيگري كار ميكند اين چيزها را نداند. با اين حال اينكه چرا او چنين تصميمي اتخاذ ميكند، بيپاسخ ميماند. البته شايد حتي گلمحمدي پيش خودش فكر كرده خيلي هم براي تيمش مرام گذاشته كه تا پايان رقابتهاي آسيايي در تيم ميماند. نمونه همين كار را فرهاد مجيدي قبل از فينال جام حذفي در تيم استقلال انجام داد و در اعتراض به مديريت باشگاه نوشت بعد از فينال جام حذفي خواهد رفت. نتيجه آن جنجال و حواشي را همه فوتبالدوستان ديدند. بسياري از پيشكسوتان استقلال و انبوهي از طرفداران به تصميم مجيدي تاختند و اين سوال را مطرح كردند كه آيا واقعا شماره ۷ محبوب نميتوانست يك هفته ديگر صبر كند؟ دليل اينكه ابتداي متن گفتيم بايد جمله «هر سخن جايي و هر نكته مكاني دارد» روي سر در باشگاه نوشته شود به خاطر همين رفتارهاي مربيان است. افرادي كه مدام از غير فوتبالي بودن مديران شكايت ميكنند و معتقدند مشكلات فوتبال به خاطر عدم درك صحيح همين مديران از فوتبال است. اما خودشان با اينكه فوتبالي هم هستند، نميتوانند درك درستي از شرايط و موقعيت تيم داشته باشند و به راحتي با اظهارات و اكتهايشان در فضاي مجازي يك مجموعه با ميليونها هوادار را به حاشيه ميبرند.