پرورش اعتماد به نفس كودكان امري حياتي است
مريم قديمي
اعتماد به نفس از باور داشتن تواناييهاي خود در انجام كارها و عملكردمان نشات ميگيرد، فرد داراي اعتماد به نفس تصويري مثبت، روشن و واقعبينانه از تواناييهاي خود دارد كه اين تصوير از دستاوردهاي بزرگ و كوچك او به دست ميآيد. اعتماد به نفس در كودكان از همان سالهاي اوليه زندگي شكل ميگيرد و والدين نقش پررنگ دارند، كم يا زياد بودن آن بستگي به دنياي پيرامون كودك و طرز فكر اطرافيان او و نحوه رفتار والدين با او دارد، يكي از عواملي كه موثر است در اعتماد به نفس كودكان، نگرش والدين نسبت به احساسات كودكان در همان سالهاي اوليه كودكي است زماني كه پدر و مادر احساسات فرزندشان را مورد پذيرش قرار ميدهند، كودك پايهاي محكم براي احساساتش پيدا ميكند و اين مورد به پرورش اعتماد به نفس او كمك ميكند و برعكس اگر والدين بيش از حد انتقادي و باساختار باشند مانع از شكلگيري صحيح استقلال كودك ميشوند و كودك خود را ناتوان، نامناسب و پايينتر از آن چيزي كه واقعا هست در نظر ميگيرند ولي اگر والدين تشويقكننده باشند و كودك را حمايت كنند و با وجود اشتباهات و شكستهاي او باز هم مشتاقانه حامي و همراه او باشند، تاثير مثبتي در پرورش اعتماد به نفس كودك دارند. مساله ديگري كه در شكلگيري و تقويت اعتماد به نفس كودكان حايز اهميت است، كيفيت اعتماد به نفس خود والدين است. در واقع والدين براي كودك يك الگو يا مدل هستند كه اگر در مورد تواناييهاي خود مطمئن باشند و واقعبين رفتار كنند، كودك هم مثل آينه از آنها الگو ميگيرد ولي اگر والدين در مورد تواناييهاي خود بدبين و نامطمئن رفتار كنند روي اعتماد به نفس كودك آثار منفي خواهد داشت و كودك رفتار آنان را تقليد خواهد كرد. اعتماد به نفس در كودكان احساس خوب و سلامت روان به وجود ميآورد و آنها شادتر هستند و راحتتر ميتوانند با مشكلات محيط اطراف كنار بيايند و انعطافپذير باشند پس براي كودك خود يك الگوي مثبت باشيد.
نشانههاي اعتماد به نفس ضعيف كودكان
كودكاني كه اعتماد به نفس پاييني دارند، تمايلي به امتحان كردن چيزهاي جديد و چالشبرانگيز ندارند چون كه از شكست يا نااميد كردن ديگران ميترسند و اين يك مانع است براي پيشرفت آنها.
كودكي كه اعتماد به نفس پايين دارد، گوشهگير است و تمايلي ندارد در جمع و مهمانيها و كارهاي گروهي شركت كند.
به كودكان كوچكتر از خودش زورگويي ميكند به خاطر احساس ضعف و اعتماد به نفس اندكي كه دارد ميخواهد با ترساندن بچههاي ديگر به خصوص آنهايي كه ترسو هستند، قدرتنمايي كند و شخص ديگري را در ترسهاي خودش شريك كند.
معمولا به خاطر اعتماد به نفس كمي كه دارد احساس ميكند جذابيتي براي ديگران ندارد به همين دليل افكار، نظرات و احساساتش را بازگو نميكند چون معتقد است براي ديگران اهميتي ندارد و كسي علاقهاي به شنيدن آنها ندارد.
در كارها چه در خانه و چه با دوستان و همكلاسان خود مشاركت نميكند چون بعيد ميداند بتواند بهطور كامل و درست كارش را انجام دهد.
او به دليل اينكه از ارزش و اهميت خودش اطلاعي ندارد به راحتي مطيع ديگران و دستورات آنها ميشود.
وقتي كه كودك تصورش اين است كه موفق نميشود يا نميتواند پس انگيزهاي هم براي تلاش كردن و موفق شدن ندارد.
وقتي وارد محيطهاي جديد و ناآشنا ميشود دچار اضطراب مي شود چون فكر ميكند كه كسي كار جديدي را از او بخواهد كه نتواند آن را انجام دهد.
با وجود اينكه سوالات زيادي دارد ولي كم سوال ميپرسد چون ميترسد كه بقيه متوجه حماقت او شوند.
آنها چون اعتمادي به خود ندارند و خود را در خلاقيت و ابتكار ناتوان ميدانند هميشه پيرو افرادي هستند كه اعتماد به نفس بالايي دارند.
كمرويي در اين كودكان رايج است.
اين كودكان دايم دوست دارند شخص ديگري باشند و بيش از حد خيالپرداز هستند.
از چه طريقي ميتوانيم اعتماد به نفس كودكان را افزايش دهيم:
فرزند شما نياز به پذيرفته شدن و دوست داشتن دارد پس عشق بيقيد و شرط به او بدهيد.
والدين بايد موفقيتهاي خود را جشن بگيرند و در مورد تلاشها و مهارتهاي خود صحبت و خود را تحسين كنند چون والدين همانند الگو هستند براي كودك.
به او بياموزيد كه اشتباهات و شكستها وجود دارند و آنها بخشي از زندگي هستند آنها بايد انعطافپذير باشند و اين تجربيات ناموفق هم باعث يادگيري آنها ميشود.
به جاي او كارهايش را انجام ندهيد، او را راهنمايي كنيد و اجازه دهيد خودش كارهايش را انجام دهد و با چالشهاي جديدي روبهرو شود تا هم به استقلال برسد و هم اينكه مهارتهاي جديدي ياد بگيرد.
والدين با در نظر گرفتن محدوديتهاي منطقي بايد به او قدرت انتخاب و تصميمگيري بدهند، دو يا سه انتخاب برايش فراهم كنيد مثلا در مورد غذا يا مكاني كه دوست دارد برود، با اين كار به او احساس كنترل بدهيد.
از تلاشهاي كودك خود تعريف و او را تشويق كنيد؛ اين يك تقويت مثبت است و باعث ميشود كودك احساس خودكفايي و استقلال كند.
به هيچوجه كودك خود را با ديگر كودكان مقايسه نكنيد و كودك را همانگونه كه هست بپذيريد.
روي نقاط قوت او تمركز كنيد اين كار باعث احساس خشنودي او ميشود و به او كمك كنيد تا نقاط ضعفش را بشناسد و در جهت تقويت آنها راهحلهايي را پيدا كند. روانشناس