تورنمنتهايي كه پشت سر هم از راه ميرسند
فوتبالزدگي در كمين بازيكنان
سامان سعادت
بازيكني مثل تياگو آلكانتارا را در نظر بگيريد. او روز دو شهريور در فينال ليگ قهرمانان اروپا همراه با بايرن مونيخ حاضر بود. تياگو 13 شهريور در نخستين بازي از رقابتهاي ليگ ملتهاي اروپا نيز مقابل آلمان بازي كرد. او يكشنبه شب با تيم ملي كشورش مقابل اوكراين به ميدان رفت. ستاره برزيليالاصل اگر آنطوركه شايعات ميگويد به ليورپول منتقل شود بايد روز 22 شهريور در هفته نخست ليگ جزيره مقابل ليدز به ميدان برود و اگر در بايرن بماند بايد 29 شهريور در هفته اول بوندسليگا مقابل شالكه قرار بگيرد. در بين تمامي اين بازيها تياگو حتي بهطور كامل دو هفته پياپي استراحت نداشته است.
تياگو يك مثال از انبوه بازيكناني است كه مدام از اين تورنمنت راهي آن تورنمنت ميشوند. از ليگ به مسابقات اروپايي. از باشگاه به تيم ملي و دوباره به باشگاه. آنچه چند سال پيش گوارديولا در مورد تبديل شدن بازيكنان به ربات گفته بود، به عينه در حال وقوع است. فوتباليستها بدون توجه به شرايط ريكاوري، استراحت و تجديد قوا بايد در رقابتهايي بازي كنند كه قراردادهاي آن از پيش نوشته شده و به امضا رسيده است.
امسال سال عجيبي براي فوتبال جهان بوده است. ويروس كرونا مسابقات را براي مدتي لغو كرد و باعث شد تقويم مسابقات بسيار بسيار فشرده شود. در اين شرايط بازيكنان فوتبال كه در بالاترين سطح رقابت ميكنند بايد علاوه بر اينكه در زمين بازي ميدوند، همين كار را براي عقب نماندن از رقابتهاي مختلف هم انجام دهند. سال آينده حتي از اين هم شلوغتر ميشود، چرا كه تورنمنت مهم جام ملتهاي اروپا كه قرار بود تابستان سال 2020 برگزار شود يك سال به تعويق افتاد و سال آينده انجام ميشود. بعد اوضاع پيچيدهتر هم ميشود چون مسابقات جام جهاني در پيش است. جامي كه برخلاف هميشه قرار است در فصل زمستان برگزار شود و اين يعني شايد بازيكنان نه دو هفته كه در دو سال بعد حتي فرصت يك هفتهاي هم براي استراحت نداشته باشند.
فوتباليستها دستمزدهاي بسيار بالايي ميگيرند و اين شايد توجيهي براي فشار سنگيني كه روي آنهاست، باشد. يعني هواداران ميگويند كسي كه هفتهاي 200 هزار پوند حقوق ميگيرد بايد هم چنين فشاري را تحمل كند. اين نكته در جاي خودش قابل بحث است اما براي اينكه بفهميم واقعا چه اتفاقي در حال رخ دادن است نبايد صرفا به حساب بانكي يك بازيكن مراجعه كنيم. هنگامي كه مسابقات فوتبال به خاطر شيوع كرونا تعطيل شد، يكي از دلايل عمدهاي كه مسوولان كشوري را مجاب كرد اجازه برگزاري ادامه ليگ را بدهند، قراردادهاي اسپانسري و حق پخش تلويزيوني مسابقات بود. قراردادهايي چند ميليارد دلاري كه به هيچ عنوان نميشد لغوشان كرد. قرار نيست با نگاهي بدبينانه به اين نتيجه برسيم كه پول عامل اصلي بازگشت فوتبال بوده و به جريان افتادن توپ در مستطيل سبز آرزوي ميليونها نفر در سراسر دنيا نبوده است. اما بايد بپذيريم كه چرخيدن دوباره چرخ فوتبال وابستگي زيادي به سرمايه دارد. يعني اگر مردم هم نميخواستند باز مسابقات از سر گرفته ميشد و از سمت ديگر اگر اين قراردادها نبود هرقدر هم مردم اصرار ميكردند ممكن بود بازيها ادامه پيدا نكند.
در چنين شرايطي امكان لغو مسابقات ساليانه وجود ندارد. به اين معنا كه جام ملتهاي اروپا كه هر 4 سال يك بار برگزار ميشود قابل جابهجايي بود اما رقابتهاي ليگ كه هر سال برگزار ميشود و قهرمانش بايد مشخص شود، نميتوانست لغو شود. به همين دليل مسابقات ليگ ملتهاي اروپا هم كه ساليانه است امكان لغو شدن يا جابهجايي نداشت و همانطوركه ميبينيم در حال برگزاري است. در عين حال نكته ظريفي در مورد برگزاري رقابتهاي ليگ ملتهاي اروپا وجود دارد. اين تورنمنت از سال گذشته شروع به كار كرد. هدفش جدي كردن بازيهاي دوستانه تيمهاي اروپايي و رقابتي كردن تلاش تيمها براي آمادهسازي بود. مديران اروپا با خودشان گفتند تيمها در اين ايام خودشان را درگير مسابقات دوستانه ميكنند و درآمد خاصي هم به دست نميآورند. پس بياييم به همين مسابقات چارچوبي خاص ببخشيم و از اين راه هم درآمد كسب كنيم و هم هيجان را به مخاطبان بدهيم و به اين شكل تورنمنتي به اسم ليگ ملتهاي اروپا خلق شد.
حال سوال اينجاست كه اگر اين تورنمنت صرفا براي شكل دادن به بازيهاي دوستانه بوده آيا امكان لغوش در چنين شرايطي وجود نداشت؟ امسال كه اوضاع عادي نيست و مشخص است كه تا دو سال آينده برنامه بازيها چقدر فشرده شده و اين ممكن است به بازيكنان و تيمها صدمه بزند هم نميشد از خير اين تورنمنت گذشت؟ هواداران فوتبال بدون شك خوشحال هستند از اينكه هنوز عرق رقابتهاي ليگ خشك نشده، توانستهاند ليگ قهرمانان اروپا و ليگ اروپا را ببينند و هنوز آن مسابقات فراموش نشده بازيهاي ملي شروع شده و به محض اتمام اين مسابقات دوباره ليگهاي اروپايي از سر گرفته ميشود. اما آيا اين نوع بهرهبرداري از بازيكنان فوتبال انساني است؟
شايد اين سوال مطرح شود كه بازيكنان بازي ميكنند و راضي هستند و چرا برخي كاسه داغتر از آش ميشوند؟ در پاسخ بايد گفت كه بازيكنان عموما از اين وضعيت راضي نيستند و بارها انتقادات خودشان را نسبت به تقويمهاي فشرده مسابقات اعلام كردند. به عنوان مثال ميكل آرتتا سرمربي آرسنال چند ماه پيش گفت: «بازيكنان سطح بالا در حال خرد شدن زير فشار تقويم فشرده انگليس هستند.» گوارديولا هم چند ماه قبل طي نامهاي به اتحاديه فوتبال انگلستان از تقويم فشرده مسابقات تشكر كرد و براي آنها نوشت: «من به ليگ برتر انگليس نامهاي نوشتم تا به آنها بگويم كه متشكرم. فكر كنم كه بعد از بازي مقابل ولورهمپتون بايد بازيكنانم را داخل يخچال بگذارم تا آنها را براي بازي مقابل شفيلد يونايتد سرحال نگه دارم.» اين يعني اگر همراهي با تقويمهاي فشرده صورت ميگيرد اگر از سر ناچاري نباشد لااقل از سر همراهي و رضايت هم نيست.
از سوي ديگر بايد اين مساله را هم در نظر بگيريم كه فشار زياد روي بازيكنان احتمال مصدوميت و دوري چند ماهه آنها از فوتبال را بالا ميبرد. هواداران دوست دارند در بازي تيم ملي فرانسه پوگبا و امباپه و گريزمان را با هم ببينند و براي همين پول ميدهند و اگر اين سه بازيكن دچار مصدوميتهاي طويلالمدت شوند قطعا از جذابيت مسابقات تيم ملي فرانسه خواهد كاست. تازه اگر اين مصدوميتها موجب تمام شدن فوتبال يك بازيكن نشود و او را براي هميشه خانهنشين نكند. در كنار اين عوامل مفهومي هم وجود دارد به اسم فوتبالزدگي. بازيكناني كه شبيه ربات شدهاند و فقط در مسابقات مختلف به ميدان ميروند كمكم شور و حرارت و انگيزه خودشان را از دست ميدهند و فوتبال بازي كردن برايشان تبديل به يك كار روتين ميشود. فشار بالا باعث ميشود آنها فقط بازي كنند چون تعهد دارند. مانند يك مهره كه از تيم باشگاهي برداشته ميشود و در تيم ملي قرار داده ميشود و دوباره برگردانده ميشود سر جايش. بدون شور و انگيزه بااستعدادترين بازيكنان هم فوتبال زده خواهند شد و چيزي براي عرضه به مخاطب ندارند. آيا اين به ضرر فوتبال نيست؟